وجود گاهشماریهای مختلف در ایران و اصلاح تقویم که درنهایت به تقویم جلالی یا خوارزمشاهی منتج شد، نتیجه محاسبات دقیق دانشمندان ایرانی و در رأس آن حکیم عمر خیام است که با بهرهبردن از تجارب گذشتگان و علم نجوم و استفاده از رصدخانههای پیشرفته مراغه، همدان و ری موفق به وضع یکی از دقیقترین گاهشماریهای جهان شدند.
اما هم پیشتر و پس از تدوین این گاهشماری بنا بر وضعیت جغرافیایی، معیشتی و شغلی نواحی پهناور ایران گاهشماریهای دیگری نیز رایج بود که یکی از مهمترین آنها گاهشماری اقوام ساکن در رشتهکوه البرز است. این گاهشماری که امروزه به گاهشماری تبری موسوم است، بازگرفت گاهشماری موسوم به «فرس قدیم» بوده است. مردم مازندران (تبرستان)، تالقان، قصران و شمیران و حاشیه رودبارهای دوگانه شرق تهران تا حدود صد سال پیش در بیشتر تعاملات اقتصادی اجتماعی خود از گاهشماری تبری سود میجستند.
مبادی گاهشماری تبری اساسا برگرفته از پارهای از گاهشماریهای رایج دوره ساسانی بوده یا دستکم با الهام از چنین تجاربی شکل گرفت که شماری از آنها به شرح زیر است:
گاهشماری فرس قدیم یا تقویم یزدگردی با مبدأ رحلت ــ یزدگردی: روایتهای اسلامی سال رحلت پیامبر اسلام را سال یازدهم هجرت آورده اند و کتب تاریخی زیادی زمان تاجگذاری یزدگرد سوم را سال یازدهم هجرت می دانند، اما منابع جدیدتر با تفحص در سکههای ساسانی، تاریخ جلوس یزدگرد سوم را سال 632م/11ق می دانند. تقویم یزدگردی یا فرس قدیم تا سالهای اخیر در بسیاری از مناطق ایران، بهویژه در کوهستانهای کومش (سمنان) و تبرستان، گیلان و دیلمان و جلگه مازندران کاربرد داشت. این گاهشماری بدون کبیسه و سیار بود و آغاز سال، هر چهارسالواندی، یک روز به سمت زمستان پس گرد داشت.
گاهشماری پارسیک یا سال مرگ یزدگرد سوم: مبدأ این گاهشماری سال کشته شدن یزدگرد سوم، برابر با سال سی ام هجرت است (منابع متأخر سال مرگ یزدگرد سوم را سال چهلم هجرت می دانند). از این گاهشماری با نام تاریخ مغان، فارسیه یا مجوسیه نیز یاد شده است.
گاهشماری خراجی ساسانی: مبدأ این گاهشماری سال 611 میلادی، 11 سال قبل از هجرت، برابر با سال بیست و یکم به تخت نشستن خسرو ساسانی (آتش خسرو) است. در این سال خسروپرویز برای رفع مشکلات خراج (به سبب سیاربودن گاهشماری کهن)، گاهشماری تازه ای بنیان نهاد که به گاهشماری خراجی معروف است. آغاز سال در این گاهشماری ثابت بود. ابن اسفندیار از مبدأ خراجی ساسانی با عنوان «تاریخی که عجم به نو نهاد» یاد می کند.
گاهشماری اسپهبدی: برخی پژوهشگران بر این باورند که مبدأ گاهشماری اسپهبدی سالی است که اسپهبد گیل گاوباره (گیل بن گیلانشاه) در تبرستان به فرمانروایی رسید و به نام خود سکه ضرب کرد. بنا بر نوشته ابن اسفندیار، این اتفاق «در سال 35 از تاریخی است که عجم به نو نهاد». تاریخی که عجم به نو نهاد را برخی همان مبدأ خراجی ساسانی (آتش خسرو) و برخی مبدأ مجوس می دانند. نیاکان گیل گاوباره طایفهای از خاندان ساسانی و از نژاد جاماسب بودند که از ارمنستان به گیلان و دیلمان آمدند و آنجا را تصرف کردند. رفتهرفته اسپهبدان سکههایی به سبک سکههای ساسانی ضرب کردند.
گاه شماری باستانی (خراجی) تبری: بر اساس نظریه و محاسبات هومند، مبدأ تقویم تبری برابر با دوم مرداد 133 سال پیش از هجرت، مصادف با فرمانروایی قباد ساسانی است. در این سال مردم تبرستان با برقراری یک روز کبیسه به نام «شیشک» سال را از گردش باز داشتند. جهت تطبیق مبدأ یادشده، بررسی و مطالعات جدی تری در دست است. در روستای چاشم، سال تبری را «سال کاردی»، به معنای سال شبانی یا سال شبانان، می نامیدند. پنج روز مانده به پایان سال تبری قرارداد سالانه شبانان و دامداران به پایان می رسید و مزد و پاداش آنان پرداخت می شد. در این پنج روز، تا آغاز سال نو، شبانان به استراحت و جشن و تفریح می پرداختند. در قصران، لواسان، شمیران و پاره ای از آبادیهای تالقان و الموت نیز همین روال و زمان در عقد قرارداد میان چوپانان و دامداران مرسوم بوده و چوپان (تبری: کُرد، کِرد، کارد) در سر سال کردی پس از عقد قرارداد با دامداران و روستاییان مال دار (گوسفنددار) از آنان خوراکی ها و هدایای ارزشمندی دریافت می کرد.
گاه شماری در سنگسر: گاهشماری در سنگسر همان گاهشماری تبری است که منطبق با گاه شماری یزدگردی (فرسِ قدیم) است و قرن ها در تبرستان و در کوهستان ها، کوهپایه ها و جلگهها مازندران رایج بوده است. این گاه شماری بدون کبیسه و سیار است و سر سال در این گاه شماری هر چهار سال یک روز پس گرد دارد. فقط نام دو ماه از 12 ماه سنگسری با سایر نقاط تبرستان تفاوت دارد که تغییر ساختاری برخی نامواژگان گاه شماری در مناطق مختلف جغرافیایی این فرهنگ، به تناسب تغییر در لهجه ها، امری بدیهی است. ماههای یادشده در سنگسر و مازندران به لحاظ زمانی نیز هم زمان هستند. در گاهنمای سنگسری، مربوط به سال 1347ش، بیست ویک آونه ماه سنگسری برابر با اول فروردین بود. در برخی نواحی مازندران نیز دقیقا اول فروردین برابر بیست ویک اونه ماه بوده است.
بنا بر نوشته تقیزاده در 20 مقاله، در سال 1317ش، نوروز برابر شانزده اونه ماه فرس قدیم بود. کشاورزان و باغداران که بیشتر اهالی این منطقه را تشکیل می دهند، بر اساس فصول چهارگانه سال، برای کاشت، داشت و برداشتِ محصول برنامه ریزی می کنند. فصول چهارگانه شامل بهار (باهار)، تابستان (تابستون، تواِستان) پاییز (پَئیز) و زمستان است. نام ماههای هر فصل، برحسب ماه اول، ماه دوم و ماه سوم همان فصل است. گاهشماریهای مناطق یادشده در البرز، با وجود برخی اختلافات، از خاستگاه نجومی واحدی برخوردار است. بنابراین، به گمان برخی منجمان و محققان، اوایل مرداد آغاز سال تبری است.
دیدگاه تان را بنویسید