اندیشکده «شورای روابط خارجی اروپا» (ECFR) در تحلیلی به قلم هاگ لووات نوشت: پیام رئیس جمهور جو بایدن در اولین سخنرانی خود در مورد سیاست خارجی از زمان ورودش به کاخ سفید واضح بود، او صراحتا گفت که دیپلماسی به مرکز توجه سیاست خارجی ما بازگشته است. این سخنان به نوعی پیامی به تروئیکای اروپایی یعنی فرانسه، آلمان و انگلستان است چرا که آنها به دنبال همکاری با دولت جدید آمریکا برای احیای برنامه جامع اقدام مشترک 2015 (JCPOA) ، یا همان برجام هستند. با این حال حتی با وجود همکاری مجدد دوباره آمریکا و اروپا، آنها همچنان با موانع قابل توجهی روبرو هستند که از جمله مهمترین آنها واکنش اسرائیل و متحدان عرب خلیج فارس نسبت به هر گونه سازش بین المللی با ایران است.
در ادامه این مطلب آماده است: بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، موضع تندی نسبت به توافق اصلی برجام گرفته و حزب جمهوری خواه را نیز شریک این تلاشهای ضد برجامی خودش کرده است، او پیشتر بارها نیز با رئیس جمهور باراک اوباما در مورد برجام به اختلاف خورده بود. اکنون با گذشت 6 سال از آن روزها دولت نتانیاهو بار دیگر آماده مخالفت با احیای معامله است و به نظر میرسد که این بار در کنار خود دوستان جدیدی از کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس را نیز میبیند. اسرائیل در حال حاضر یک کمپین هماهنگ برای برهم زدن گفتگوها با ایران را رهبری میکند. اروپاییها اگر میخواهند توافق هستهای را احیا کرده و از تشدید بیشتر تنش در خاورمیانه جلوگیری کنند، باید این چالش یعنی مخالفتهای اسرائیل و اعراب را مدیریت کنند.
مقامات اسرائیلی به جای لغو تحریمهای آمریکا در ازای بازگشت ایران به توافق هستهای خواستار ادامه کارزار فشار حداکثری دوران ترامپ برای اعمال محدودیتهای شدیدتر در برنامه هستهای ایران هستند، اسرائیلیها همزمان برای مهار فعالیتهای منطقهای تهران شامل برنامه توسعه موشکی هم تلاش میکنند. این خواستههای گسترده ناشی از مخالفت عمیق نتانیاهو با ایران و محاسبات سیاسی داخلی وی در آستانه انتخابات آینده اسرائیل است، البته ناگفته نماند که چنین تقاضاهایی برای مهار ایران از سوی بیشتر بازیگران طیفهای سیاسی اسرائیل و بسیاری از مقامات امنیتی این دولت نیز مطرح شده است.
در حالی که مقامات اسرائیلی اذعان میکنند که تحریمهای آمریکا رفتار ایران را آنطور که انتظار میرفت تغییر نداده است، اما همزمان کاهش رشد اقتصادی ایران و در نتیجه آن کاهش بودجه گروههای شبه نظامی خاورمیانه را دستاوردی مثبت میدانند. اعتقاد عمومی بر این است که در ماههای آخر ریاست جمهوری ترامپ، اسرائیل دست به یک سری عملیات پنهانی برای افزایش فشار بر ایران و پیچیده کردن تلاشهای آینده برای احیای برجام از طریق ترور، خرابکاری و حملات سایبری زده است.
اما این یک استراتژی پر خطر است. تاکنون، نتیجه اصلی مبارزات فشار حداکثری تنها تحریک ایران برای تسریع در برنامه هستهایش بوده است، مسالهای که خود اسرائیل را هم نگران کرده است. اسرائیل که با تلاش برای حفظ این کارزار و جلوگیری از آغاز یک روند دیپلماتیک، رقابتی خطرناک ایجاد میکند به دنبال آن است تا بلکه رهبران ایران را مجبور به تسلیم کند، آن هم قبل از آنکه نیاز به اقدامی نظامی باشد.
مقامات آمریکایی و اروپایی به درستی تعامل با اسرائیل و دیگر متحدان منطقهای را ابزاری مهمی برای جلوگیری از تشدید بیشتر تنش و جلب حمایت کشورهای خاورمیانه از توافق هستهای میدانند. بنابراین، قصد اولیه آنها این است که نتانیاهو را نرم کنند، اما آنها باید در مورد تعامل با اسرائیل چشمهایشان را باز کنند.
نشانههای اندکی وجود دارد که نشان دهد دولت اسرائیل نقشی سازنده در حمایت از مذاکرات هستهای بازی خواهد کرد. در حقیقت، بحث اصلی در اسرائیل در حال حاضر بر روی چگونگی جلوگیری از تلاش برای احیای برجام است. برخی مقامات و تحلیلگران اسرائیلی حامی تعامل با بایدن هستند در حالی که برخی دیگر از یک استراتژی تقابل بیشتر برای جلوگیری از تلاشهای آمریکا جهت احیای برجام حمایت میکنند. دولت اسرائیل هنوز تصمیمی در این مورد نگرفته است، اما به هر ترتیب با توجه به آمیخته شدن سیاست داخلی و احساس توانمندی که اسرائیل از طریق عادی سازی روابط خود با کشورهای عربی خلیج فارس به دست آورده است به نظر میرسد سازش از سوی این دولت امری غیر ممکن باشد.
برای مهار غرایز دولت اسرائیل، بایدن باید به طور خصوصی آمادگی خود را برای تحویل سلاحهای تهاجمی به اسرائیل اعلام کند. علاوه بر این، مقامات آمریکایی و اروپایی باید آماده باشند تا اقدامات مخفی احتمالی آینده اسرائیل در ایران را که موجب تضعیف دیپلماسی آنها میشود، مهار کنند. اقداماتی نظیر ترور محسن فخری زاده، دانشمند هستهای ایران که چندی پیش به وقوع پیوست.
در کنار این، آنها باید بصورت خصوصی روشن کنند که هرگونه حمله یک جانبه اسرائیل به ایران تأثیر منفی بر روابط دو جانبهشان خواهد داشت ضمن اینکه آمریکا و تروئیکای اروپایی هیچ علاقهای به ورود در درگیری نظامی بین ایران و اسرائیل ندارند.
به موازات این، آمریکا و اروپا باید نتانیاهو را دور زده و مستقیماً با مقامات امنیتی اسرائیل به گفتگو بنشینند. این گفتگو میتواند شامل بحث در مورد یافتن بهترین راه حل برای تهدیدهای امنیتی منطقه ای اسرائیل، از جمله تهدیدات مربوط به حضور ایران در سوریه شود. با توجه به اینکه نخست وزیر اسرائیل نظرات مخالف در دستگاه امنیتی را به حاشیه رانده و پرونده ایران را با کمک یوسی کوهن، مدیر موساد به عنوان یکی از یاران نزدیکش، پیش میبرد، چنین تعاملی بسیار ساده خواهد بود. یک باور در درون نهاد امنیتی اسرائیل وجود دارد که نتانیاهو سیاست را مقدم بر امنیت میداند، موضوعی که مقامات آمریکایی و اروپایی باید از آن بر علیه خود نتانیاهو استفاده کنند.
از زمان امضای برجام تاکنون فضای داخلی و منطقهای تغییر کرده است، اکنون شرایط برای بررسی روند مذاکره دو مرحلهای برای محدود کردن برنامه هسته ای ایران که توسط مقامات آمریکایی و اروپایی هم حمایت میشود، تا حدودی باز است. این رویکرد گامی است به سوی دستیابی به توافق هستهای گسترده تر که نگرانیهای دیگر اسرائیل را برطرف میکند.
در هفتههای آینده، در حالی که آمریکا و اروپا با نتانیاهو و جامعه سیاسی و امنیتی اسرائیل مشورت میکنند، باید روشن سازند که احیای توافق هستهای اصلی هنوز هم بهترین وسیله برای رفع نگرانیهای فوری اسرائیل در مورد گسترش برنامه هستهای ایران است. آنها همچنین باید تعهد خود را به روندی جداگانه برای رفع سایر نگرانیهای مشترک در مورد فعالیتهای ایران در خاورمیانه نشان دهند. آمریکا و تروئیکای اروپایی همچنین باید تأکید کنند که مطرح ساختن موضوعات اضافی در مذاکرات مربوط به برجام آنطور که اسرائیل میخواهد فقط مذاکرات را از مسیر خارج میکند. در حالی که دولت اسرائیل ممکن است به ادامه کارزار فشار حداکثری اصرار بورزد، مقامات غربی باید تأکید کنند که این رویکرد تاکنون نتیجه مثبتی نداشته و تنها موجب تسریع برنامه هستهای ایران شده است.
تلاش برای جلب نظر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس که نگرانیهایی مشابه با اسرائیل دارند، یکی دیگر از مولفههای مهم هرگونه استراتژی مهار اسرائیل خواهد بود. این تلاش باید منعکس کننده تمایل برای جلوگیری از ایجاد اتحاد منطقهای نتانیاهو در مخالفت با مذاکرات هستهای باشد، عاملی که بر تمایل و توانایی وی برای به چالش کشیدن دیپلماسی بین المللی تأثیر میگذارد.
دستیابی به توافقی درباره برنامه هستهای ایران که مانع از رقابت تسلیحاتی منطقهای شود، باید مبنایی برای هرگونه تلاش دیپلماتیک بین المللی باشد. گفتگو و به توافق رسیدن با اسرائیل یک کار پیچیده و گاه بیهوده است، اما پایتختهای غربی باید هر طور که هست مقدمات این تلاش را فراهم کنند. فراتر از جنجالهای فعلی اسرائیل، رسیدن به یک توافق هستهای میتواند جلوی وقوع درگیری مستقیم بین اسرائیل و ایران را بگیرد.
دیدگاه تان را بنویسید