بر اساس گفته های مسئولان وزارت بهداشت سالانه حدود 70 هزار نوزاد معتاد در ایران به دنیا می آید. رویای چهار ماهه، رویایی ناتمام باقی ماند. 120 روز بیشتر میهمان دنیای خودساخته ما نبود، دنیایی که در آن جز بی رحمی، گرسنگی و خماری، سهم دیگری نصیبش نشد. دخترک چهار ماهه را وقتی به بیمارستان رساندند که از اعتیاد و سوءتغذیه شدید به استقبال مرگ می رفت. چند هفته قبل که رسانه ها، خبر مرگ رویا را مخابره کردند، آب سردی بر افکار عمومی ریخته شد. تا چند روز بازار نقدها و تحلیل ها درباره نوزادان معتاد داغ بود اما چند روز بعد خبر مرگ رویا در میان انبوه اخبار چهره های ورزشی، سینمایی و سیاسی گم شد، در حالی که هنوز هم صدها رویای دیگر در یکقدمی مرگ هستند. اعتیاد اجباری، شیره جان این نوزادان را با درد و بی قراری عجین کرده است. اگر نوزاد معتاد شده را از نزدیک دیده باشید، شبیه یک بزرگسال معتاد که مواد مخدر به او نرسیده، بی وقفه در ضجه و عذاب است. از درد به خودش می پیچد و لحظه ای آرام و قرار ندارد. نوزادان معتاد از همان بدو تولد با اعتیاد به دنیا می آیند. مواد سمی بدنِ مادری که غرق در اعتیاد است، به جنین منتقل می شود و نوزاد به محض
این که چشمش را به دنیا باز می کند، بی اراده و بی تقصیر در چنگال اعتیاد تحمیلی گرفتار می شود. بدتر از همه این است که به محض تولد، دردهای نوزاد چندین برابر می شود زیرا اگر تا دیروز در رحم مادرش، مواد مخدر به او می رسید و حالتی از آرامش نسبی و نشئگی در جنین وجود داشت اما بعد از تولد دیگر خبری از مواد مخدر نیست.
خیلی از نوزادان معتاد در همان هفته های اول زندگی، به کام مرگ فرو می روند. فقط در شرایطی که شانس بیاورند و مسئولان شهرداری، بهزیستی و نهادهای خیریه، آنها را در کپرها، کنار سطل زباله ها و گوشه خیابان ها پیدا کنند، احتمال زنده ماندن شان وجود دارد. اگر هم پدر و مادر معتاد، دل شان به رحم بیاید و نوزادشان را به بیمارستان برسانند، در این حالت بعید، شانس ادامه زندگی برای این نوزادان محتمل است؛ می گوییم بعید چون بعید است مادری که تا خرخره در اعتیاد غرق شده و سلامت خودش و جنینش را فراموش کرده، بعد از تولد فرزندش به فکر درمان نوزاد معتادش بیفتد. خیلی از این شیرخواران معتاد از مادرانی کارتن خواب و بی خانمان متولد می شوند که خود این زنان هم به شکلی دیگر، قربانی فقر، تن فروشی و اعتیاد هستند. وجه مشترک همه نوزادان معتاد را باید در ناخواسته بودن آنها جستجو کرد. آنها میهمان های ناخوانده ای هستند که بی صدا به دنیا می آیند و بی صدا هم از دنیایی که ما برای شان ساخته ایم، کوچ می کنند. مرگ تدریجی با سندروم «محرومیت از مواد» نوزادی که معتاد به دنیا می آید دچار سندروم کشنده ای می شود که شیره جانش را می بلعد. تشنج افزایش
ضربان قلب، تب، تنگی نفس و تعرق، علائم مشهود این سندروم است؛ گریه این کودکان به هیچ وجه طبیعی نیست. آنها مدام در حال گریه کردن هستند و از درد به خود می پیچند. همین بی قراری مداوم و ضجه های طولانی باعث می شود خیلی از این نوزادان از سوی مادر یا پدر معتاد خود با خشونت فیزیکی شدید مواجه شوند تا شاید با کتک خوردن وادار به سکوت شوند. خیلی از این نوزادان معتاد با علائم کبودی، شکستگی استخوان و حتی خفگی به بیمارستان منتقل می شوند. این بچه ها هیچ اشتهایی برای شیر خوردن ندارند و در روزهای اول تولد، مدام دچار لرزش های شدید به صورت رعشه می شوند که البته ممکن است این حالت تا ماه ها ادامه یابد. اسهال، نقص مجاری ادراری، استفراغ، عطسه های پی در پی، کاهش وزن خطرناک، سوءتغذیه، آبریزش بینی، اختلال در یادگیری مهارت ها و معلولیت های ذهنی و جسمی هم از پیامدهای دیگر اعتیاد در نوزادانی است که بسیاری از آنها نارس به دنیا می آیند. جنایت بدتر وقتی اتفاق می افتد که مادر معتاد برای آرام کردن نوزاد معتادش، مواد مخدر به او می خوراند تا کودک دیگر گریه نکند؛ اما همین مسئله هم ممکن است به مرگ سریع نوزاد ختم شود. برای نمونه رویای چهار ماهه،
به دلیل «اُوِردوز» و مسمومیت شدید نتوانست درمان ها را تاب بیاورد و روی همان تخت بیمارستان لقمان تهران، پر کشید و رفت آن هم در حالی که در کنار تخت رویا، نوزاد چهار ماهه و معتاد دیگری به نام علی بستری شده بود. دو سال قبل هم مرگ عرشیای چهار ماهه و معتاد، سروصدای زیادی در رسانه ها به راه انداخت اما هیچ کدام از این خبرهای پر بازدید صفحات حوادث، نتوانسته تاکنون عزمی جدی برای مقابله با پدیده نوزادان معتاد به وجود آورد. نوزادان معتاد، اگر بخت با آنها یار باشد و به بیمارستان منتقل شوند، باید بلافاصله در بخش مراقبت های ویژه نوزادان (NICU) بستری شوند. در این بخش با توجه به شدت اعتیاد نوزاد، از داروهای مختلفی در فرآیند درمان استفاده می شود. اگر مادر نوزاد معتاد، مصرف کننده دائمی مواد مخدر نباشد، حتی گاهی بدون دارو هم می توان نوزاد را ترک داد اما اگر اعتیاد مادر، به اصطلاح سنگین باشد، نیاز است از درمان های دارویی برای ترک اعتیاد نوزاد استفاده شود. مرفین خوراکی، رایج ترین دوایی است که در بخش مراقبت های ویژه برای نوزادان معتاد استفاده می کنند؛ اما اگر نوزاد معتاد دچار تشنج هم باشد، داروی «فنوباربیتال» را نیز تجویز می
کنند. از آنجا که مشکل بسیاری از این نوزادان، فقط اعتیاد نیست و به انواع و اقسام بیماری های جسمی و ذهنی هم گرفتار شده اند، فرآیند درمان آنها معمولا بسیار سخت و طولانی است. البته نباید فراموش کرد خیلی از بچه های معتاد یا هرگز رنگ بیمارستان را نمی بینند یا آنقدر دیر به مراکز درمانی می رسند که مانند رویای چهار ماهه، اصلا مجالی برای درمان پیدا نمی کنند.
از این آمارها باید ترسید هیچ تحقیق علمی و میدانی انجام نشده که به طور دقیق نشان دهد سالانه چه تعداد نوزاد معتاد در کشور ما به دنیا می آیند. چند ماه قبل، علیرضا نوروزی رییس اداره پیشگیری و درمان سوءمصرف مواد مخدر وزارت بهداشت، در اظهارنظری تأمل برانگیز عنوان کرد: «در یک دوره چهارساله از صد هزار مادر باردار پرسیده شد که آیا مواد مخدر مصرف می کنند یا خیر که در خوداظهاری پنج درصد آنها به مصرف مواد مخدر اعتراف کردند. با توجه به این آمار و تولد یک میلیون و 200 هزار نوزاد در سال ، می توانیم بگوییم سالانه 70 هزار کودک از مادرانی متولد می شوند که به مواد مخدر اعتیاد دارند.» اینکه پنج درصد از مجموع بارداری های کشور در نهایت به تولد نوزاد معتاد ختم شود، آمار تکان دهنده ای است که نشان می دهد سلامت بارداری در نظام بهداشت و درمان ما جدی گرفته نمی شود. غربالگری بارداری در نظام سلامت ما فقط مختص زنانی شده است که خودخواسته به مراکز بهداشتی مراجعه می کنند و در این مسی رهم گاهی ده ها سونوگرافی مختلف برای آنها تجویز می شود که خیلی از آنها ضروری نیست در حالی که در نظام سلامت توسعه یافته، باید همه بارداری ها فارغ از توان
مالی مادر باردار یا محل سکونت او به صورت کامل کنترل شود. نوزادان معتاد، سوژه پاسکاری سازمان ها در شرایطی سالانه 70 هزار نوزاد معتاد در کشور ما به دنیا می آید که گرفتن زیر پروبال این نوزادان از سوی نهادها و سازمان های حمایتی فراموش شده است. چند ماه قبل پرویز افشار، سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر، به صراحت به رسانه ها اعلام کرد: «اگرچه درباره نوزادان معتاد مسئولیتی نداریم و رسیدگی به این موضوع در حیطه وظایف وزارت بهداشت است اما به این موضوع حساس هستیم.» از آن سو، وزارت بهداشت هم بارها اعلام کرده مسئولیت مستقیمی برای مقابله با آسیب های اجتماعی ندارد زیرا بودجه اختصاصی برای این کار به این وزارتخانه تعلق نمی گیرد. وزارت بهداشت در بهترین حالت، خود را مسئول درمان نوزادان معتاد می داند. تازه آن هم در شرایطی که فرد یا نهادی پیدا شود و این شیرخواران بیمار را به بیمارستان برساند. سازمان بهزیستی نیز که بزرگترین نهاد متولی مقابله با آسیب های اجتماعی است، تاکنون نتوانسته کارنامه ای پذیرفتنی و درخور برای حمایت از نوزادان معتاد ارائه دهد. بر اساس آمارهای رسمی، سال گذشته فقط در تهران صد نوزاد معتاد به سازمان بهزیستی سپرده
شدند. این صد نوزاد حمایت شده در مقایسه با آمار هزاران نفری از نوزادان معتاد، کاملا نشان می دهد انبوهی از شیرخواران معتاد شده به حال خود رها شده اند و خبری از آنها نیست.
ایدز و اعتیاد مجدد در کمین نوزادان درمان شده کلید درمان قطعی نوزادان معتاد در اقدامات پس از ترک اعتیاد نهفته است. نوزاد معتادی که درمان شده باید به طور مداوم تحت مراقبت های تکمیلی قرار بگیرد و مهم تر از همه اینکه شیر مادر معتاد را هم نخورد زیرا ممکن است دوباره با شیر مادر به اعتیاد مبتلا شود. متاسفانه برای بیشتر نوزادان معتادی که درمان می شوند و از چنگال اعتیاد نجات پیدا می کنند، این مسائل حیاتی رعایت نمی شود و نوزاد دوباره به همان خانواده ای بر می گردد که صلاحیت نگهداری کودک را ندارد، در نتیجه همان نوزاد نجات یافته، دوباره به دام اعتیاد اجباری می افتد. به همین دلیل چند هفته قبل حسین اسدبیگی، رییس مرکز فوریت های اجتماعی سازمان بهزیستی کشور، از بیمارستان ها درخواست کرد: «در صورت مشاهده نوزادان معتاد شده، آنها را به خانواد ه های شان بازنگردانند بلکه در چنین مواردی با شماره 123 تماس بگیرند و اورژانس اجتماعی بهزیستی را در جریان بگذارند. همچنین به نیروی انتظامی هم اطلاع دهند تا تکلیف کودک معلوم شود؛ اما هم اکنون یکی از مشکلات ما این است که کارشناسان هم از این کار بی خبر هستند.» این مقام مسئول درباره
افزایش تعداد نوزادان معتاد هم هشدار داد و گفت: «در حال حاضر معتاد کردن کودکان در جامعه افزایش یافته و این معضل، بیشتر به چشم می آید. مادران معتادی هستند که کودکان و نوزادان شان را در بیمارستان ها به دنیا می آورند؛ بنابراین آن نوزادان هم دچار اعتیاد هستند یا اینکه به نوزادان خود در خانه مواد مخدر و متادون می دهند تا آنان را آرام کنند.» تراژیک ترین بخش زندگی نوزادان معتاد، ابتلای خیلی از آنها به بیماری ایدز است؛ در حالی که اکنون علم پزشکی به درجه ای رسیده که مادر مبتلا به ایدز می تواند زیر نظر پزشک، فرزندی سالم به دنیا بیاورد اما نباید انتظار داشت که یک مادر معتاد و کارتن خواب که به بیماری ایدز هم مبتلا شده، دغدغه تولد فرزندی سالم را داشته باشد. حتی اگر نوزاد سالم به دنیا بیاید و مادر پس از تولد نوزاد به ایدز مبتلا شود، خوردن شیر مادر هم می تواند نوزاد معتاد را به ایدز مبتلا کند. مناطق جنوب شرقی کشور را دریابید احتمال تولد نوزاد معتاد در هر نقطه ای از کشور وجود دارد اما دکتر نادعلی اسماعیلی، پژوهشگر حوزه اعتیاد در گفتگو با «جامعه پویا» تاکید می کند: «آمار تولد نوزادان معتاد در مناطق جنوب شرقی کشور بسیار
بالاتر از سایر نقاط کشور است.» به گفته اسماعیلی، «پس از این مناطق، تولد نوزادان معتاد در حاشیه کلان شهرها هم بیشتر دیده می شود.» وقتی از اسماعیلی درباره صحت و سقم آمار 70 هزار نفری تولد نوزادان معتاد در هر سال می پرسیم او می گوید: «قطعا آمار واقعی نوزادان معتاد به دنیا آمده بیشتر از اینهاست. باید این مسئله را هم در نظر بگیرید که در سال های اخیر، آمار زنان معتاد افزایش چشمگیری داشته است. وقتی آمار زنان معتاد بیشتر شود، آمار نوزادان معتاد هم افزایش پیدا می کند.» به اعتقاد اسماعیلی «اگر همین الان فکری به حال کاهش آمار تولد نوزادان معتاد نکنیم، آن وقت شک نکنید که در سال های آینده با بحران بزرگتری مواجه خواهیم شد. اکنون اوضاع به شکلی است که خیلی از این بچه های معتاد، بین متکدیان خرید و فروش می شوند و برای تکدی گری و مظلوم نمایی از آنها سوءاستفاده می شود. این بچه ها در صورت زنده ماندن هم آینده خوبی در انتظارشان نخواهد بود. بیشتر آنها به محض رسیدن به سن کودکی، مجبور به توزیع مواد مخدر، تکدی گری و دست فروشی می شوند.»
درمان زنان معتاد در اولویت نیست اگر می خواهیم نوزاد معتاد به دنیا نیاید، بدیهی ترین راه حل این است که با اعتیاد زنان مقابله کنیم، مقابله کردن با اقدامات قهری و بگیر و ببند درست نمی شود، بلکه به فرهنگ سازی، آموزش، کمک به ترک اعتیاد زنان، تامین رفاه مادران باردار و مبارزه با فقر و آسیب های اجتماعی نیاز دارد. دکتر مسعود حاجی رسولی، کارشناس شناخته شده حوزه اعتیاد، در گفتگو با «جامعه پویا» به گونه ای دیگر به موضوع نگاه می کند و می گوید: «تا اسم نوزاد معتاد به میان می آید، همه یاد این می افتند که باید با آسیب های اجتماعی مقابله کنیم اما هیچ کس نمی پرسد که مسبب این آسیب های اجتماعی کیست؟ چندین سال است که به مسئولان درباره خطر افزایش زنان معتاد هشدار می دهیم، اما کسی هشدارهای ما را جدی نمی گیرد. از سال 86 تا 90 حدود شش درصد به آمار زنان معتاد اضافه شده و این آمار هم مدام در حال افزایش است اما انگار کسی این موضوع را جدی نمی گیرد. حال سوال ما این است که وقتی خطر افزایش زنان معتاد را جدی نمی گیرند، چطور انتظار دارید آمار نوزادان معتاد افزایش پیدا نکند؟» حاجی رسولی، پیچ اعتراض هایش را بیشتر می چرخاند و می گوید:
«حرف حساب ما این است که اگر قانون برای کاهش آسیب های اجتماعی و حل معضل نوزادان معتاد مشکل دارد، باید اصلاح شود؛ اگر هم قانون خوب است و در اجرا مشکل داریم، باید مجریان مقابله با آسیب های اجتماعی را تغییر دهیم اما اینکه هیچ کاری نکنیم و منتظر باشیم آمار تولد نوزادان معتاد به شکل غیبی کمتر شود با عقل و منطق نمی خواند.» از نگاه این کارشناس حوزه اعتیاد «این روزها تا دل تان بخواهد همایش ها و نشست های مختلف برای مقابله با آسیب های اجتماعی برگزار می شود. در خیلی از این نشست ها هم از کارشناسان پیشکسوت حوزه اعتیاد برنامه های علمی می خواهند اما وقتی پای عمل به همان برنامه ها می رسد، برنامه های پیشنهادی ما اجرایی نمی شود. حال سوال ما این است که وقتی قرار نیست در مقام عمل کاری برای حل آسیب های اجتماعی انجام شود، هدف از برگزاری این همه نشست و دعوت از کارشناسان مختلف چیست؟» انتقاد دیگری که کارشناسان حوزه اعتیاد مطرح می کنند، کمبود مراکز درمان تخصصی برای ترک اعتیاد زنان است. این کمبودها باعث شده بسیاری از مادران باردار و معتاد، به مراکز ترک اعتیاد دسترسی نداشته باشند. وقتی می گوییم مراکز ترک اعتیاد، منظورمان مراکزی است که
دولت از آنها حمایت می کند و به صورت رایگان زنان معتاد را پوشش می دهند زیرا واضح است که یک زن معتاد و کارتن خواب پولی برای مراجعه به مراکز ترک اعتیاد خصوصی ندارد. اگر پای حرف های پژوهشگران حوزه اعتیاد بنشینید آنها بر تاسیس مراکز ویژه ترک اعتیاد زنان تاکید می کنند زیرا فرآیند ترک اعتیاد برای مردان، مشابه درمان اعتیاد در زنان نیست اما در کشور ما چون هنوز هم بیشتر جمعیت معتادان را مردان تشکیل می دهند، مراکز دولتی درمان اعتیاد ویژه زنان به ندرت یافت می شود. در اولویت قرار نگرفتن درمان اعتیاد زنان به عنوان شهروندانی که سلامت آنها ضامن سلامتی فرزندان آینده این کشور است، موجب شده حل بحران اعتیاد نوزادان هم در اولویت قرار نگیرد.
از سوی دیگر، آمارهای رسمی هم از کاهش سن اعتیاد زنان خبر می دهد. پیش تر فهیمه فرهمندپور، مشاور وزیر کشور در امور زنان و خانواده با اشاره به اینکه امروز 4 تا 10 درصد معتادان جامعه زنان هستند، در جمع خبرنگاران تاکید کرده بود: «در حال حاضر الگوی اعتیاد در زنان تغییر کرده است. در گذشته سن اعتیاد زنان بالا بود و این افراد از مخدرهای سنتی استفاده می کردند اما امروز متوسط سن اعتیاد زنان به 37 سال کاهش یافته است و بیشتر به مخدرهای صنعتی گرایش دارند.» کاهش سن اعتیاد زنان و افزایش روز افزون آمار زنان معتاد، زنگ خطر جدی است که اگر خودمان را به نشنیدن بزنیم، آن وقت بالا رفتن آمار تولد نوزادان معتاد، هیچ جای تعجب نخواهد داشت.
دیدگاه تان را بنویسید