موسی غنی نژاد

خانواده و اصالت

موسی غنی نژاد (Mousa Ghaninejad) در شهر تبریز و در یک خانواده مذهبی به دنیا آم

پدرش لیسانس دانشگاه معقول و منقول (الهیات و معارف اسلامی) و دبیر و مولف درس فقه و تعلیمات دینی دبیرستان و مادرش مدیر مدرسه دبستان بود

می گوید پدرم آدم فرهیخته و کتابخوان بود اما سیاسی نبود و دیدگاه معتدلی داشت و البته منتقد بود

دانش آموز زرنگ

من دبیرستان فردوسی از معروف ترین مدارس تبریز تحصیل کردم، دانش آموز خوبی از نظر نمره بودم و اغلب شاگرد اول و دوم و سوم می شدم بنابراین نمره هام از 16 به بالا بود

تنها درسی که در دوران تحصیلم یازده شدم، درس «انقلاب سفید» به نویسندگی شاه بود، چون این درس رو دوست نداشتم و می گفتم داستان سیاسی هست

بیوگرافی موسی غنی نژاد اقتصاددان

اولین کتابی که خواندم

شاید باور نکنید اما اولین کتاب خارج از درسم رو در کلاس یازدهم با خواندن کتاب «انقلاب در انقلاب» رژیس دبره شروع کردم که بعدا فهمیدم چه ترجمه افتضاحی داشت که خوب اون موقع متوجه نبودم

بعدا کتاب «اصول مقدماتی فلسفه» ژرژ پلیتسر که توسط طرفداران حزب توده ترجمه شده بود را خواندم، بزرگ که شدم دوباره خواندم و دیدم چه کتاب سخیف و مضخرفی هست

از تبریز تا دانشگاه تهران

سال 1348 در 18 سالگی بعد از قبولی در دانشگاه، به تهران رفتم و چون آن زمان شهریه مختصری هم می گرفتند به دلیل اینکه با رتبه سوم پذیرفته شده بودم از تمام هزینه ها معاف شدم

در دانشگاه به خاطر گرایش به چپی ها (ضد سرمایه داری و ضد امپریالیسم) علاقه ای به درس نداشتم و همان ترم اول مشروط شدم اما در 1/5 سال آخر، نزدیک به 90 واحد گذراندم و لیسانس گرفتم

 

ازدواج

غنی نژاد در سال 1353 بعد از پایان دانشگاه و قبل از سربازی ازدواج کرد، می گوید همسرش در محفل ورزشی برادرش در دانشگاه تهران حضور داشت و از آنجا با وی آشنا شد

همسرم تو ورزش بخصوص بسکتبال، بازیکن خوبی بود تا اینکه تصمیم گرفتیم هر دو برای ادامه تحصیل در مقطع فوق لیسانس به فرانسه مهاجرت کنیم، بعدا ثمره زندگیمان هم یک دختر شد

ادامه تحصیل در فرانسه

سال 1355 در 25 سالگی برای ادامه تحصیل با همسرش به فرانسه رفتند و در رشته اقتصاد و توسعه مشغول به تحصیل شدند

می گوید آن روزها نرخ ارز خیلی پایین بود و امکان رفتن برای طبقه متوسط فراهم بود و برای جوان ها و از جمله خود من، شهر پاریس کعبه آمال آرزوها بود مضاف بر اینکه رژیم شاه به هرکسی که فوق لیسانس می خواند ماهیانه 700 فرانک فرانسه می داد که پول کمی نبود

من و خانمم ماهانه 1400 فرانک می گرفتیم و برای رفت و آمد با هواپیما هم 60 درصد دولت تخفیف می داد

مهاجرت و تغییر گرایش فکری

آقای غنی نژاد که پیرو طبقه فکری چپ بود سال 1358 تا 1359 در فرانسه با خواندن کتاب های مارکسیست به زبان های اصلی کم کم به به سمت لیبرالیست گرایش پیدا کرد

خودش می گوید این تغییر گرایش نه بر اساس سیاسی بلکه کاملا به صورت نظری و تئوریک بود و در حقیقت من با خواندن کتاب های مارکسیستی با اندیشمندان لیبرال آشنا شدم

بازگشت به ایران

من اواخر سال 1358 برگشتم ایران و به مدت یک سال به عنوان استاد مدعو در دانشگاه تبریز تدریس کردم که دیگه انقلاب فرهنگی شد و با تعطیلی دانشگاه سال 1359 با خانمم به فرانسه برگشتیم

تا سال 1368 فرانسه بودیم، من دکترایم رو در اقتصاد توسعه در سال 1363 تموم کردم و برای تز دکترای دوم در رشته اپیستمولوژیک (معرفت شناسی اقتصادی) شروع کردم که البته در سال 1368 که ناگزیر به خاطر مسائل خانوادگی برگشتیم ایران و دیگه نتوانستم تمام کنم

از دانشکده نفت تا کار مطبوعاتی

بعد از بازگشت به ایران، رفتم چند دانشگاه، برای کار درخواست دادم که یکیش گرفت و رفتم دانشکده حسابداری نفت مشغول به کار شدم و بعدا به عضویت هیئت علمی درآمدم

سال 1378 برای موسسه نیاوران (موسسه آموزش و پژوهش در برنامه ریزی و توسعه) طرح درس اپیستمولوژیک را ارائه کرد که مورد استقبال قرار گرفت و مدت ها آنجا مشغول تدریس بود

بعدا از سال 1382 تا 1390 در دانشگاه شریف تدریس کرد، سپس وارد عرصه مطبوعاتی و نوشتن مقالات اقتصادی شد که آخرین آن حضور در روزنامه دنیای اقتصاد بود

کی و کجا برای ایران خوشحال شدم و ناراحت

تو این سال ها که مصادف است با بلوغ فکری من، همش تاسف خوردم، البته در مقطع انقلاب سال 1357 خیلی خوشحال بودم ولی بعدش به تدریج که گردوغبار انقلاب فرونشست، خیلی سرخورده شدم

من هیچ وقت آدم بدبینی نبودم، الانم نیستم، همیشه خوش بین بودم البته معتقدم آدم اهل علم باید واقع بین باشد ولی سعی نکردم کسی رو از آینده نا امید کنم

تا 63 سالگی فوتبال بازی کردم

در دوران تحصیل اینطور نبود که همش سرم تو درس و کتاب باشد، خیلی اهل رفیق بازی و ورزش به خصوص فوتبال بودم و بگم که تا 63 سالگی فوتبال بازی می کردم که به خاطر عمل قلب نتوانستم ادامه بدهم

من اصلا درس زیاد دوست نداشتم، کتاب دوست داشتم، کتاب خارج از درس و دانشگاه و هیچ وقت اسیر جبر زمانه نبودم و جوانی هم کردیم، حالا خیلی هاشو نمیشه گفت …

طرفدارا تراکتور

من طرفدار همه تیم هایی هستم که خوب بازی می کنند، تراکتور رو همیشه علاقه خاصی بهش داشتم چون مال تبریزه و منم تبریزیم، الانم دوست دارم ولی خوب یک حوادثی براش رخ داد که زیاد جالب نبود

به طور ویژه هم بازی های علی دایی رو دوست داشتم که علت اش جوانب مختلف بازی این مرد است، علاوه بر این او آدم فرهیخته، دانشگاهی و بسیار فهمیده است

در فیلم مینور ماژور

دکتری موسی غنی نژاد (اقتصاددان) سال 1395 در مستند «مینور ماژور» درباره فرهنگ معاصر ایران و هویت ایرانی در چالش میان مدرنیته و سنت به کارگردانی و تهیه‌ کنندگی علیرضا رسولی‌ نژاد حضور داشته است

منبع: فتوکده