مشهد یکی از کلانشهرهای کشور است که در چند دهه اخیر با معضل حاشیه نشینی گسترده روبهرو بوده و در لابهلای هتلها و رستورانهای شیک این شهر که میزبان زائران حرم رضوی هستند، دههاهزار نفر در آلونکها زندگی میکنند، بعد از شیوع کرونا و تعطیلی مراکز ماده ۱۶ این امر تشدید شد و همانطور که مدیر کل بهزیستی خراسان رضوی گفته است: «در شهر مشهد ۹ تا ۱۰ هزارمعتاد متجاهر داریم که اغلب انگیزه ای برای درمان ندارند چرا که از سوی خانواده و آشنایان ترد شدهاند»
.در این رابطه رئیس کمیسیون ویژه مناطق پیرامونی و کم برخوردار شورای شهر مشهدمیگوید: «اراضی رها شده در اطراف کلانشهرها منحصر به ارگان خاصی نیست و در خراسان رضوی و شهر مشهد بهدلیل گستردگی موقوفات که مرتبط با اداره کل اوقاف و آستان قدس است، این موضوع بیشتر به چشم میخورد. برخی از اراضی رها شده مالکیت خصوصی هم دارند و برخی از مردم آن را تصرف کردهاند و در آن ساختمان ساختهاند. رمضانعلی فیضی خاطرنشان میکند: این مناطق عمدتا در انتهای بافت مسکونی شهر قرار دارند و آن اراضی که از گذشته کاربری کشاورزی داشتند یا موقوفهای هستند، توسط هزاران نفر اشغال شدهاند. در شهرک شهید رجایی که یکی از مناطق کم برخوردار شهر مشهد است، در جوار بافت مسکونی و انتهای خیابانهای معقول، حر۹ ، حر ۱۹، حر ۱۳، کشاورز و... این اراضی وجود دارد که متعلق به آستان قدس رضوی است.
از اواخرسال گذشته بود رهاسازی شمار زیادی از معتادان از کمپهای اعتیاد و پرسهزنی آنها در سطح شهر مشهد، به معضل جدیدی در روزهای شیوع کرونا تبدیل شد، معتادانی که برای یافتن غذا در میان زباله ها غوطه ورند و در صورت ابتلا به بیماری میتوانند بهعنوان یک ناقل خطرناک، هر ویروسی را به تک تک مردم حاضر در کوچه و خیابان منتقل کنند. فیضی نیز به این موضوع اشاره میکند و معتقد است «با شیوع کرونا و تصمیماتی در رابطه با مرخصی دادن به زندانیان و تعطیلی مراکز ماده 16، پدیده کارتنخوابها و حضور معتادان متجاهر در سطح شهر و مناطق حاشیهای بیشتر به چشم آمد».
اما یکی از مشکلات شهر مشهد مناطق حاشیهای در قلب شهر است و در لابهلای هتلهای سربه فلک کشیده این شهر، بهدلیل رها شدن زمینهای موقوفهای بستر سکونتگاههای معتادان فراهم شده است، این عضو شورای شهر مشهد میگوید: کلانشهر مشهد نیز بهمانند همه نقاط کشور مشکلاتی در زمینه درآمدها و ردهها و دهکهای متفاوت اجتماعی و اقتصادی دارد که منجر به نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی شده است. این نابرابریها مهاجرت مناطق کم برخوردار و تلنبار اقشار ضعیف در این مناطق را بهوجود خواهد آورد که بهدنبال آن آسیبهای اجتماعی نیز در این مناطق افزایش چشمگیری خواهند داشت.
موج عظیمی که از روستاها به شهرها میرسند در مناطقی که قیمت هر متر خانه 20میلیون تومان است، نمیتوانند ساکن شوند و بهدنبال خانههای اطراف شهر و مناطقی میروند که قیمت هر متر خانه یک تا دومیلیون تومان است. ما در این شهر مناطقی داریم که سه برابر متوسط تراکم جمعیتی شهر مشهد در آنها ساکن هستند، بهعنوان مثال اگر 85 نفر متوسط تراکم جمعیت در مشهد باشد، در این مناطق به 300 نفر میرسد. این افراد در حدود 30 تا 40 سال گذشته در این مناطق سکونت داشته و روی اراضی آستان قدس و اوقاف خانه ساختهاند و سکونت دارند. درمدیریت شهری هزاران حکم قلع و قمع خانهها و آلونکهای غیرمجاز وجود داریم که اجرا نشده است. گسترش حاشیه نشینی سه ضلع اصلی (اقتصادهای ملی، اقتصادهای شهری و استانی و فقدان نظارتهای مستحکم قانونی که اجرا شود) دارد.
گودالهای معتادان
چندی پیش بود که گودالهای معتادان متجاهر در اطراف محله اسماعیل آباد در حومه شهر مشهد خبرساز شد. این گودالها که محلی برای استراحت و خواب شبانه آنها بود، در روزها برای تامین غذا و مواد ، اقامتگاهشان را ترک میکنند و بدون درنظر گرفتن توصیههای بهداشتی به میان مردم میروند و سپس به اقامتگاههای خود بازمیگردند و این روند هر روز و هر هفته تکرار میشود.
مناطق حاشیهنشینی نیازمند بازآفرینی
یک کارشناس اعتیاد در این رابطه با اشاره به آنکه حاشیه امن موادفروشان حاصل مجموعهای از عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و آموزشی است، به «آرمان ملی» میگوید: حاشیهنشینی در اطراف شهرهای بزرگ بحث مطرحی در کشور است و مختص سازمان یا شهر خاصی نیست. عموما زندگی در حاشیه شهرها به معنای ضعف در امنیت و نظارت در منطقه بوده و فرهنگ حاکم در حاشیهشهرها با فرهنگ سنتی شهر کاملا متفاوت است. این مشکلات سبب افزایش آسیبهایاجتماعی در این مناطق میشوند یکی از مهمترین آنها مساله اعتیاد و موادمخدر است. سعید صفاتیان میافزاید: فروشندگان موادمخدر زندگی خود را به مناطق حاشیهای شهرها منتقل میکنند، زیرا در این مناطق نظارت نیرویانتظامی بر آنها کمتر است و به میزان کمتری مورد کنترل از سوی آنها قرار میگیرند. علاوه بر این افراد متقاضی موادمخدر در این مناطق بیشتر هستند. فرهنگعمومی مردم بهگونهای است که حضور شخص موادفروش را در کنار خودشان و در خیابان پذیرفتهاند و با او برخورد قهری ندارند.
بنابراین هنگامی که تقاضای توزیع موادمخدر و فروشنده موادمخدر و خردهفرهنگ فروش و استفاده از مواد نیز وجود دارد در نهایت میزان مصرف در مناطق حاشیهای افزایش پیدا میکند. وقتی میزان مصرف موادمخدر افزایش پیدا میکند میزان دسترسی به موادمخدر نیز در این مناطق زیاد میشود. او خاطرنشان میکند: حضور معتادان و موادفروشان در حاشیه شهرها ناخودآگاه دسترسی و ورود موادمخدر به شهر را نیز تعدیل میکند. صفاتیان میافزاید: در شهرها برنامههای متعددی از سوی نیروی انتظامی در راستای کاهش و کنترل میزان توزیع موادمخدر انجام میشود، اما به محض عزیمت به حاشیهشهرها تعداد پاسگاهها، مراکز بهداشتی، مراکز آموزشی کاهش پیدا میکند. او میگوید: معضل حاشیهنشینی امروز یکی از آسیبهای اجتماعی مهم و اولویتدار است. حاشیهنشینی در دل خود اعتیاد را دارد و به آن دامن میزند و در مقابل اعتیاد نیز مقوله حاشیهنشینی را گسترش میدهد و این دو رابطه متقابل دارند و لازم و ملزوم یکدیگر هستند.
صفاتیان خاطرنشان میکند: مساله کاهش اعتیاد در حاشیهشهرها صرفا برعهده ستاد مبارزه با موادمخدر نیست، زیرا در این مناطق باید شاهد آموزش و پرورش، بهداشت، مسکن کارآمد، اقتصاد پویا و... باشیم. او میافزاید: غالب ساکنان درآمدهای اندکی دارند و تعداد معتادان متجاهر نیز در آنها کمتر است. در واقع دستگاههایی که در حوزههای آسیبهای اجتماعی کلان و اقتصاد در کشور فعالیت میکنند باید نقش بیشتری را در این زمینه ایفا کنند. بنابراین امنیت، آموزش، فرهنگ و بهداشت باید در این مناطق تقویت شوند و زمانی که شاهد فرهنگ شهری در حاشیهشهرها باشیم اکثر معضلات به مرور رفع میشوند. صفاتیان میگوید: راهحل گسترش نظارت و کنترل سیستمهای مختلف بر حاشیهشهرهاست. این کار سالهاست که با حجم رو به رشدی در کشور آغاز شده، اما تا نتیجهگیری آن راه طولانی در پیش داریم، زیرا حجم کار بسیار بالاست.
دیدگاه تان را بنویسید