چین اخیرا سختگیری خود بر رسانهها و دیگر ابزارهای دموکراسی در هنگکنگ را افزایش داد و تصویری دقیقتر از پکن به عنوان ابرقدرتی به تصویر کشیده که جهان آزاد را تهدید میکند. اما در مقر سازمان ملل نگاه دیگری به چین میشود و پکن را به عنوان الگو در نظر میگیرند.
هفتهنامه فارنپالسی در گزارشی مینویسد پکن با سرمایهگذاری دههامیلیوندلاری در مأموریتهای بینالمللی برای برقراری صلح در نقاط مختلف جهان، حمایت دیپلماتیک از ابتکارات جهانی بهداشتی و همچنین ابتکارهایی در زمینه توسعه پایدار، حمایت زیادی را در سازمان ملل به سمت خود جلب کرده و از اتباع چینی هم خواسته است تا زندگی خود را وقف خدمت در سازمان ملل و سایر نهادهای بینالمللی کنند. در حالی که ایالات متحده بیش از یک میلیارد دلار بدهی به نهادهای بینالمللی دارد، چین تعهدات مالی خود را در موعد مقرر پرداخت میکند. با اقدام دولت دونالد ترامپ برای خروج از برخی پیمانها و توافقهای بینالمللی و کاهش تعهدات واشنگتن، فضا برای جانشینی پکن فراهم شده و چینیها هم به سرعت از این فرصت بهره میبرند.
همهگیری ویروس کرونا فرصتی نادر در اختیار چین قرار داد تا در شرایطی که دموکراسیهای مهم جهان در حال دستوپازدن در بحران و چالشهای متعدد هستند، قدرت و مزایای وجود یک حاکمیت اقتدارگرا را به نمایش بگذارد.در چنین شرایطی دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، نظم بینالمللی را که حاصل ابتکار واشنگتن است و مهمترین مانع در مسیر افزایش قدرت حکومتهایی اقتدارگرا مانند چین به شمار میآید، به سخره میگیرد و از لزوم تغییر آن سخن به میان میآورد. اما در این میان برخی بر این باورند که با توجه به شیوع اولیه ویروس کرونا در شهر ووهان چین و پنهانکاری اولیه پکن در مورد این ویروس که باعث بروز بحرانی جهانی شده، چین در غیاب آمریکا فرصتی طلایی برای رهبری تلاشهای بینالمللی برای مقابله با کرونا را از دست داده است. از این منظر، تحولات دیگر بعد از آن ازجمله سرکوب دموکراسیخواهان در هنگکنگ، خطونشانکشیدن برای تایوان و درگیری مرزی با هند، عواملی دیگر در جهت تقویت دیدگاه منفی نسبت به چین در ماههای اخیر بودند. «الیزابت اکونومی»، متخصص در چین در شورای روابط خارجی میگوید: «پکن در ماههای اخیر زیر ضربات متعددی در صحنه بینالملل قرار گرفته بود. از سینکیانگ تا هنگکنگ تا موضوع هوآوی، باعث شده اقتصادهای پیشرفته جهان موضعی منفی نسبت به پکن داشته باشند و در چنین شرایطی سازمان ملل متحد آغوش امن خود را در اختیارش قرار میدهد. در داخل سازمان ملل، چین هنوز هم مورد توجه قرار دارد و فرصتی که سازمان ملل در اختیار این کشور قرار میدهد، میتواند فرصتی برای پکن باشد تا بخشی از اعتبار ازدسترفته اخیر خود را بازیابی کند». اکونومی به جای خالی ایالات متحده در جایگاه رهبری جهان هم اشاره میکند و میگوید: «با توجه به خلأ رهبری ایالات متحده در سازمان ملل، پکن فضای گستردهای برای مانور در اختیار دارد. هنگامی که همهگیری از بین برود و تحقیقات بینالمللی درباره منشأ اصلی ویروس کرونا آغاز شود، پکن میتواند نقش مثبت ماجرا را ایفا کند». دلایل متعددی برای پکن وجود دارد تا از قدرت نرم خود بیشتر استفاده کند و توجه بیشتری به سازمان ملل نشان دهد؛ سازمان ملل فضایی امن است که فرهنگی بوروکراتیک با کارمندانی از سراسر جهان دارد که بخش عمدهای از آنها شهروندان کشورهای قدرتمند و تأثیرگذاری مانند ایالات متحده، عربستان و چین هستند. در چنین فضایی مانعتراشیها و بدرفتاریهای این کشورهای قدرتمند چندان اهمیت پیدا نمیکند، چراکه سازمان ملل برای بودجه و عملیاتهای خود در سراسر جهان وابستگی شدیدی به کمک و همراهی آنها دارد. در اوج شیوع ویروس کرونا شاهد بودیم که مدیرکل سازمان بهداشت جهانی حاضر به انتقاد از عملکرد ضعیف چین در کنترل اولیه کرونا نشد و حتی به تمجید از پکن پرداخت.
رقابت پکن و واشنگتن در سازمان ملل
در سالهای اخیر وضعیت کارمندان سازمان ملل در سطوح مختلف تغییراتی چشمگیر کرده و با وجود حضور کارمندان متعدد آمریکایی در سازمان ملل، تعداد چینیها روز به روز در حال افزایش است و بسیاری از پستهای پایینرده تا بالارده به اشغال چینیها درآمده است.
تابستان گذشته چینیها در انتخابات برای گزینش بالاترین سمت در سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل (FAO) موفق شدند ایالات متحده را به حاشیه برانند. این موفقیت به دلیل افزایش نفود پکن بر کشورهای آفریقایی حاصل شد که حضوری پررنگ در این سازمان دارند.
از طرف دیگر، آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل هم در رقابت دیپلماتهای چینی و آمریکایی برای سمت نماینده ویژه این سازمان در امور قاره آفریقا ترجیح داد تا دیپلمات چینی را انتخاب کند تا این هم نشانی دیگر باشد از افزایش نفوذ چین در سازمان ملل.
بر اساس گزارش سازمان ملل، چین در سالهای اخیر با تمرکز بیشتر بر قدرت نرم خود قصد دارد تعداد بیشتری از تبعههای این کشور را در نهادها و سازمانهای بینالمللی مشغول به کار کند. در این گزارش که درباره آمار جمعیتی کارکنان سازمان ملل تهیه شده، در سال 2018 اتباع چین با دراختیارداشتن 612 سمت در سازمان ملل پرجمعیتترین کشور در میان کارمندان ردههای مختلف سازمان ملل بودند. پس از آن هم امارات متحده عربی و ایالات متحده قرار داشتند. در این آمار ایالات متحده تنها 460 کارمند در مقر سازمان ملل در منهتن نیویورک داشت. در میان کارآموزانی که قصد آغاز به کار در سازمان ملل را دارند نیز اتباع چینی در صدر قرار دارند.
تلاش چین برای تقویت قدرت نرم خود تنها محدود به سازمان ملل نمیشود. اندیشکده استرالیایی «لوی» گزارشی منتشر کرده که بر اساس آن دیپلماتهای چینی در سال 2019، 276 سمت دیپلماتیک را در نقاط مختلف جهان در اختیار دارند و این آمار درباره دیپلماتهای آمریکایی حدود یکسوم است.
مایکل فولیلور، مدیر اجرائی این اندیشکده میگوید: «حضور ترامپ در کاخ سفید فرصتی طلایی در اختیار حزب کمونیست چین قرار داد. ترامپ قدرتمندترین رهبر در جهان آزاد است اما به این آزادی و دموکراسی اعتقادی ندارد و نمیخواهد رهبر چنین جهانی باشد. با وجود ترامپ حکومت اقتدارگرایی مانند چین با خیالی آسودهتر از مشت آهنین خود استفاده خواهد کرد که در سالها و ماههای اخیر شاهد آن بودهایم؛ از سرکوب اقلیت مسلمان در سینکیانگ گرفته تا هنگکنگ و تایوان. در خارج از سرزمین اصلی هم حکومت چین تنشهای تجاری زیادی با ایالات متحده، استرالیا و برخی قدرتهای اروپایی دارد. شیوع ویروس کرونا در چین باعث شده تا فرصت چین برای پرکردن جایگاه آمریکا به عنوان رهبر به تأخیر بیفتد، اما این فرصت شاید هیچوقت دوباره به چینیها داده نشود؛ چراکه احتمال دارد در انتخابات ماه نوامبر در آمریکا، مردم این کشور ترامپ را دوباره روانه برج ترامپ کنند و جو بایدن بر سر کار بیاید و او هم به سادگی فضای مانور گسترده در اختیار چین قرار نمیدهد».
دیدگاه تان را بنویسید