پول از کجا آمده است؟
در گذشتههای دور، پیش از آن که اسکناس مرسوم شود، مردم در بیشتر مبادلات خود از طلا و نقره استفاده میکردند. استفاده از فلزات گرانبها در مبادلات یک مزیت بزرگ داشت. قیمت این فلزات همراه با دیگر کالاها بالا و پایین میرفت و مردم اثر تورم را احساس نمیکردند. اما این روش ایرادهایی هم داشت. تشخیص اصل بودن سکه آسان نبود. همچنین ممکن بود وزن و عیار سکهها متفاوت باشد. حمل سکههای طلا هم مشکلاتی را برای دارندگان پول ایجاد میکرد.
مردمان گذشته در مبادلات خود از دینار (سکه طلا) و درهم (سکه نقره) استفاده میکردند.
راهحل این بود که مردم طلاها و نقرههای خود را در صرافیهایی امن میگذاشتند و در مقابل کاغذی میگرفتند که طلب آنها از صرافی روی آن قید شده بود. هر کس میتوانست با در دست داشتن این برگه به صرافی مراجعه کند و با ارائه سند، سکه طلا یا نقره را عندالمطالبه دریافت کند.
رنگ فریبنده طلا
قاعده این بود که دارنده سند، برگه طلب خود را به صرافی ببرد و برای خریدهایش سکه طلا تهیه کند. اما اگر نانوایی همین سند را به جای طلا قبول میکرد، دیگر نیازی نبود که به صرافی مراجعه شود. به خصوص که صراف برای نقد کردن برگه کارمزد میگرفت. کمکم مردم به این «اوراق بدهی» عادت کردند. این کاغذها به شکل اسکناس بین آنها ردوبدل شد.
صرافها متوجه شدند که دیگر کسی برای دریافت سکههای طلا مراجعه نمیکند. برای همین به این فکر افتادند که بیش از طلایی که در اختیار دارند، اوراق توزیع کنند. یک صرافی ممکن بود به اندازه صد برابر داراییاش به مردم بدهکار شود. وقتی کسی دنبال طلبش نمیآید، چرا بدهکارتر نشویم؟
در گذشته ممکن بود یک صرافی به اندازه صد برابر داراییاش به مردم بدهکار شود.
مشکل وقتی به وجود میآمد که عدهای از مردم به یکباره برای پس گرفتن طلاهایشان مراجعه میکردند. طبیعتا صراف نمیتوانست بدهی خود را پرداخت کند و ورشکست میشد. گاهی حتی طلبکاران خشمگین او را به قتل میرساندند.
برای همین صرافیها یک اتحادیه تشکیل دادند که در موارد اضطراری بتوانند از کسبوکار خود حمایت کنند. هر صرافی مقداری از دارایی خود را به یک صرافی مرکزی سپرد. همچنین دیگر کسی حق نداشت هر قدر که میخواهد برگه بدهی منتشر کند. صرافی مرکزی بر رفتارهای مالی آنها نظارت میکرد و در صورت لزوم به حمایت از آنها میپرداخت. به این ترتیب نخستین شکل بانک مرکزی به وجود آمد.
دیدگاه تان را بنویسید