بعد از سوت پایان بازی پرسپولیس و النصر عربستان، دوربینها مرد عربی را نشان دادند که به تیرک دروازه تکیه داده و زانوی غم بغل کرده بود. آن مردعبدالرحمان الحلافی از شاهزادگان سعودی و رئیس هیات مدیره باشگاه النصر است.
دیدن تصویر غم زدهی او، مرا به فکر انداخت که خوشبهحال تیمهای عربستانی که چنان مدیرانی دارند که بعد از باخت تیمشان، نزار میشوند.
با خودم گفتم کاش تیمهای ما هم چنان مدیرانی داشتند که بعد از باخت تیمشان گوشهای تکیه میدادند که گویی عالم برسرشان خراب شده است. کاش مدیران ورزشی ما هم مثل عبدالرحمان روی تیمشان غیرت داشتند.
مدیران ورزشی در ایران میآیند، نامی برای خود دستوپا میکنند، بدهی به بار میآورند و در جایی دیگر مدیر میشوند، بدون اینکه کسی از آنها بپرسد «خرت به چند؟»
ورزش ما مدیران میخواهد که دلشان و قلبشان برای تیمهایی که تحت مدیریتشان است بسوزد. مدیر تیم عربستانی مانند یک هوادار غم زده بود. مدیران ما اما با کت و شلوار در جایگاه مخصوص مینشینند و بعد از باختها سری تکان میدهند و تمام.
ورزش ایران اگر استعداد نداشت، شک نکنید با این مدیریت ،ره به جایی نمیبرد و همیشه در حال عقب گرد بود. الان هم میبینیم که در برخی از ورزشها که در جهان سرآمد بودیم هم افت کردهایم چه برسد به ورزشهای وارداتی!
خنده دار نیست؛ سالها ما فقط در حال ناله کردن از نفود تیمهای عربی و شرق آسیا در AFC هستیم و هیچ کار دیگری نمیکنیم. فقط یادگرفتهایم بگوییم آنها با دلارهای نفتی در حال پیشرفت هستند. انگار ما با عرق جبین و کد یمین فوتبالمان را اداره میکردیم.
این روزها که ما نمیتوانیم نفت بفروشیم و پول نفتی نداریم اما آن روزها که وضعمان با دلارهای نفتی خوب بود هم نتوانستیم در ورزش به ویژه فوتبال سرمایه گذاری کنیم.
با «آل کثیف» گفتن هیچ دردی از فوتبال ما دوا نمیشود. بهتر است به جای اینکه یقه دیگران را بچسبیم به سراغ خودیها برویم. خودیهایی که در بیکفایتی نمره یک دنیا هستند. کسانی که توانستند قراردادی ببندند که ما در آن 6 میلیون یورو، معادل 170 میلیارد تومان را تقدیم ویلموتس کنیم. مربی که پیام آور باخت برای ایران بود.
دست از مسخره کردن دیگران برداریم و به خودمان فکر کنیم. چرا به اینجا رسیدیم. چرا مجبور هستیم به خاطر بدهیهایی که داریم، قانون منع ورود مربی و بازیکن خارجی بگذاریم که دوباره بیکفایتیهای گذشته تکرار نشود. فوتبال بدون بازیکن و مربی خوب خارجی درست مثل اقتصاد بدون رابطه با جهان است؛ درجا میزند، عقبگرد میکند اما پیشرفت ندارد.
امروز فوتبال ایران لبخند به لب دارد اما خوشبهحال عربستانیها به خاطر داشتن مدیرانی که قلبشان برای تیمشان میزنند.
ای ول خوشم اومد