تصور کنید الان تراکتور با ده امتیاز در بالای جدول لیگ برتر ایستاده بود، شهرخودرو در رتبه دوم بود و نساجی و ماشینسازی شانس قهرمانی یا کسب سهیمه آسیایی داشتند. تصور محال که محال نیست. آنوقت پرسپولیس، استقلال و سپاهان بیانیه میدادند که به دلیل نگرانی بابت ویروس کرونا اگر مسابقات شروع شود انصراف میدهند و کنار میکشند.
احتمالاً بیانیهای به این شکل توسط تراکتور، ماشینسازی، نساجی و شهرخودرو منتشر میشد:«این اقدام بهانهجویی و فرار از رقابت است، چرا که تیمهای بزرگی که همیشه از حمایت وزیر ورزش، رسانهها و داوران برخوردار هستند چشم دیدن موفقیت ما شهرستانیها را ندارند و به جای ادامه مسابقات که خواسته میلیونها علاقهمند به فوتبال است، فرار را بر قرار ترجیح میدهند. اگر کرونا برای فوتبال بازی کردن خطرناک است، چطور میلیونها ایرانی دیگر که کارمند و کارگر هستند در این شرایط دشوار سر کار خود حاضر میشوند و بهانهجویی نمیکنند و چطور در کشور پیشرفته ای مثل آلمان بوندسلیگا از سر گرفته شده است؟ و ...».
شرایط حاکم بر فوتبال ایران شرمآور است. هیچ واژه دیگری به این خوبی معنا را نمیرساند. لجبازی، عقدهگشایی، دهنکجی، بهانهجویی و کُریخوانی جای ورزش و رقابت را گرفته است و جالب اینجاست که مدام ادعا میکنیم در ورزش الگویمان حضرت علی(ع) است!
قبلاً هم نوشتهام که قابل تصور است اگر پرسپولیس شانس قهرمانی نداشت همین رفتارها را انجام میداد و نگران سلامتی مردم میشد و میگفت مسابقات بدون اعلام نتیجه لغو شود تا مبادا رقیبان به جام برسند. این رفتارها شبیه لجبازیهای روزگار کودکی ماست. وقتی تیمی میدید که بازی را باخته است، به یک بهانه زمین را ترک میکرد یا صاحب توپ، توپ بازی را زیر بغل میزد و میگفت: «مادرم گفته زود بیا خونه!» در نتیجه بازی از رسمیت میافتاد!
این شیوه البته در سیاست هم رواج دارد. «آبستراکسیون» به عدم حضور عمدی گروهی از نمایندگان مجلس در هنگام رای گیری، به نیت از اکثریت انداختن مجلس و جلوگیری از تصویری یک لایحه یا طرح گفته میشود. برای مثال در جلسه 3 مهر 1397 مجلس شورای اسلامی عدهای از اصولگرایان تهدید کردند که در جلسهی رایگیری برای تصویب لایجه FATF شرکت نخواهند کرد.
تهدید به ترک مسابقات توسط چهارتیم (البته سه تیم درستتر است چون مالک دو تیم تراکتور و ماشینسازی یک نفرند) اتفاق تازهای نیست. این امر بیش از آنکه یک حرکت ورزشی به نظر بیاید نوعی تلاش برای اخذ امتیاز یا مخدوش کردن اعتبار رقابتهاست. معادل همان ضرب المثل قدیمی «دیگی که برای ما نجوشد...»!
آنها میدانند که شانسی برای قهرمانی یا حضور در بازیهای آسیایی ندارند و ادامه این رقابتها را تنها صرف هزینه میدانند و ترجیح میدهند به انصرافشان رنگ و بوی اعتراضی و قهرمانانه یا در راستای اهداف خیرخواهانهای چون سلامتی مردم بدهند اما کمتر کسی است که این ادعا را باور کند. مدتهاست تشت ادعاها در ورزش و جامعه ایران از بام به زیر افتاده است. این نیتخوانی نیست، نگاهی به عملکردها در گذشته نشان میدهد بسیاری از ما مدتهاست «جوانمردی» را به موزه فرستادهایم.
فارغ از هر اتفاقی که بیفتد مجموعه بکش بکشهای برگزاری یا لغو لیگ برتر نشان داد که تا چه اندازه عقلانیت به انزوا رفته و احساسات جای همه چیز را گرفته است. حالا همه باور دارند که نه پرسپولیسیها شیفته ورزش و اخلاق حرفهای هستند و نه رقیبان، کُشته مُرده سلامت مردم. این واژهها صرفاً برای منافع فردی به گروگان گرفته و مبتذل شدهاند.
دیدگاه تان را بنویسید