محمدحسین قریب در خصوص شرایط مدیریتی در فوتبال ایران و باشگاه استقلال، اظهار داشت: اکثر مدیران با ادبیات مدیریت اقتصادی آشنایی ندارند، یک مدیر توانمند اقتصادی باید بین درآمد و هزینه تناسب برقرار کند. این تناسب برقرار کردن در بیان خیلی ساده است، اما در اجرا تواناییهای علمی، دانشی فراوانی را طلب میکند.
وی تاکید کرد: من در یک نگاه میتوانم بگویم مدیران ارشد باشگاهها قابلیت درک این تناسبسازی را بین درآمد و هزینهها را نداشتهاند. به این معنا که آنها باید نتیجه میگرفتند و این نتیجهگرایی برای تیمهای پرطرفدار فشار شکنندهای را به مدیران وارد میکند و برای پاسخگویی به افکار عمومی و هواداران مجبور هستند ریسکهای سنگینی را انجام دهند.
وی افزود: اگر ریسکها یکبار یا دو بار باشد ایرادی ندارد اما اگر مستمراً این ریسکها صورت گیرد فاصله بین هزینه و درآمد خیلی زیاد میشود. انباشت بدهی باشگاههای پرطرفدار خیلی زیاد شده است و این به خاطر آن است که مدیران دانش آن تناسبسازی را نداشتهاند و در مرحله دوم دستگاه ورزش کشور از لحاظ زیرساختی، درآمدزایی برایش مقدور نیست و این موضوع به مدیر مربوط ارتباطی ندارد، ولی مدیر را رها میکنند و آن مدیر هم دانش ندارد و آن فلاکت را به بار میآورد.
قریب در خصوص مشکلات مالیاتی باشگاههای کشور عنوان کرد: به دلیل ضعف مشکلات مالی که در این باشگاهها وجود دارد متأسفانه دفاتر مالیاتی این باشگاهها شفاف نیست و به رغم مشکل مالی زیادی که وجود دارد و عدم درآمدزایی، ممیز مالیاتی وقتی میبیند در دفاتر اطلاعات به صورت دقیق ثبت نشده است جریمه مالیاتی برای این باشگاهها را در نظر میگیرد. این باشگاهها با وجود اینکه درآمدی نداشتند بدهی مالیاتی سنگینی دارند و این چالش سنگین مدیریتی است. سازمانهای مالیاتی، پایه مالیاتی برای این باشگاهها تعریف کردهاند و دائماً بر روی آن سود میآورند و عمدهای از مشکلات را برای این باشگاهها به وجود آورده است.
وی در رابطه با پیشنهادش در خصوص برونرفت از این مشکلات گفت: من دو نسخه عملیاتی میتوانم ارائه دهم، اول آنکه مدیرانی که منصوب میشوند مدیرانی آگاه و هوشمند و به ادبیات اقتصادی مسلط باشند و در نکته دوم زیرساختهای مالی در عرصه باشگاهی کشورمان را تعریف کنیم تا بتوانیم باشگاههای مدرن در عرصه بینالمللی داشته باشیم.
مدیرعامل سابق استقلال در خصوص بحثهای پیش آمده در مورد حقوق مدیران عامل عنوان کرد: در این خصوص اطلاعاتی ندارم و وارد بحثهای موجود نمیشوم. این محورهایی که در صحبتم مطرح کردم تا رفع نشود در روزمرگی خواهیم ماند و به بحثهای رده چهار و پنج میپردازیم و بحث اصلیمان را فراموش میکنیم.
قریب در مورد خصوصیسازی دو باشگاه استقلال و پرسپولیس اظهار داشت: راه نجات باشگاههای ما همین خصوصیسازی است، باید بتوانیم از طریق خصوصیسازی خون تازهای را به پیکره باشگاههایمان به جریان بیندازیم. چون زمینههای درآمدسازی در ورزش وجود ندارد فرجام این خصوصیسازی بسیار دارای ابهام خواهد بود. برای آنکه دچار تجربههای ناکام گذشتهمان نشویم، باید بحثهای زیرساختی و درآمدزایی را تعریف کنیم و در آن بستر خصوصیسازی معنا و مفهومش را پیدا میکند.
وی خاطرنشان کرد: تجربه باشگاههایی که در 10 سال گذشته مدیران خصوصی آمدند و باشگاهداری کردند را ببینید. چند نفر از آنها در حال ادامه دادن هستند؟ خیلی از آنها رها کردهاند، ورشکست شدهاند یا زندانی هستند. این نشان میدهد ما مشکلات زیرساختیمان را حل نکردیم و مدیران باانگیزه آمدهاند کار کنند و با ریسکهایی که کردند نتوانستند ادامه دهند. دولتیها ریسکشان به دولت باز میگردد و خصوصیها مشکلشان به کسب و کارشان برمیگردد. خصوصیسازی یک از الزامات رشد باشگاهسازی در عرصه جدید است اما بدون تعریف زیرساخت ما نباید خصوصیسازی را تجربه کنیم.
قریب در رابطه با انتخاب مدیران از سوی وزارت ورزش تصریح کرد: برای انتخاب مدیر نه فقط برای باشگاههایی که تحت نظر وزارت ورزش هستند برای سایر دستگاه های متولی این ضعف کاستی جود دارد. ما برای مربیان دوره آمادگی می گذاریم باید مدیرانمان آموزش صحیح ببنیند.
دیدگاه تان را بنویسید