در حالیکه افرادی نا آگاه شاه اسماعیل اول موسسس سلسله صفویه را به علت تحریف های تاریخی بد ذات جلوه می دهند نکته بارز زندگی او متحد کردن دوباره ایران ،برقراری حکومت شیعه اثنی عشری ، احیائ نام دوباره ایران ، باز نشر شاهنامه فردوسی و استفاده از اشعار آن در جنگ ها است .
شاه اسماعیل صفوی دوم خرداد ۹۰۳ در ۳۷سالگی حوالی تبریز از دنیا رفت و در اردبیل، کنار جدش شیخ صفیالدین اردبیلی به خاک سپرده شد.
در مورد زندگی او نکات بسیار زیادی قابل ارائه است اما مختصری از آن را میتوانید ملاحضه کنید :
زندگی نامه شاه اسماعیل :
شاه اسماعیل یکم با نام کامل اسماعیل بن سلطان حیدر بن شیخ جنید ملقب به ابوالمظفر بهادرخان حسینی، و معروف به شاه اسماعیل ختایی (زاده ۱۷ ژوئیه ۱۴۸۷ - درگذشته ۲۳ مه ۱۵۲۴) پایهگذار و نخستین شاه دولت صفوی بود.حکمرانی شاه اسماعیل به دو دلیل نقطه عطفی در تاریخ ایران است. دلیل نخست اینکه پس از گذشت نهصد سال از نابودی شاهنشاهی ساسانیان؛ یک فرمانروایی پادشاهی متمرکز ایرانی توانست بر سراسر ایران آن روزگار فرمانروایی نماید. بعد از اسلام، چندین پادشاهی ایرانی مانند صفاریان، سامانیان، طاهریان، زیاریان، آل بویه و سربداران روی کار آمدند، لیکن هیچکدام نتوانستند تمام ایران را زیر پوشش خود قرار دهند و میان تمام نواحی و مناطق جغرافیایی ایران در آن دوران یکپارچگی پدیدآورند.[۲]دلیل دوم، اعلام رسمی مذهب شیعه دوازده امامی بود. شاه اسماعیل شاعری پرکار بود که با تخلص ختایی شعر میسرود وی پس از عمادالدین نسیمی، ادبیات آذربایجانی را گسترش داد.علاوه بر ترکی آذربایجانی به زبان فارسی نیز شعر میسرود که تنها چند نمونه از اشعار فارسی وی به جا ماندهاست.[
سلطان عثمانی به نام سلطان سلیم یکم که شیعیان را کافر میدانست، به قصد اشغال کامل ایران با لشکری عظیم به این کشور لشکرکشی کرد. شاه اسماعیل به قصد دفع حمله عثمانیان که پس از فتح دیاربکر مستقیم راه تبریز را در پیش گرفته بودند با جمعآوری حدود ۵۰ هزار سرباز در مقابل ۲۰۰ هزار سپاه عثمانی به غرب لشکر کشید و به رغم کمبود نیرو و استفاده سپاه مهاجم از توپخانه در نبرد چالدران در سال ۸۹۳ خورشیدی آنچنان دلیرانه فرماندهی کرد و خود در میدان نبرد جنگید که بهرغم شکست خوردن، نبرد او در زمره نبردهای بزرگ تاریخ و از افتخارات ایرانیان محسوب میشود.
یکی از سیاستمداران آمریکایی چندی پیش گفته بود برای شناهت ایرانیان باید شما به عالی قاپو بروید و ببینید که ایرانیان به شکست چالدران افتخار میکنند و نقاشی آن را در سرای پادشاهی کشیده اند . این مردم در برابر طلم می ایستند
در جنگ چالدران ۴۹۰۰۰ سرباز ایرانی که تنها از سلاحهای سرد مانند شمشیر و نیزه استفاده میکردند در برابر سپاه دویست هزار نفری عثمانی که مجهز به توپ و تفنگ بود به سختی ایستادگی کرد ترکان عثمانی در این جنگ قسمت بزرگی از آذربایجان را به اشغال خود درآورند.
شاه اسماعیل پس از جنگ چالدران دچار افسردگی شد و از ماتم این شکست درگذشت .
تا قبل از آن شکست او در هیچ نبردی شکست نخورده بود و طرفدارانش او را مرشد کامل می دانستند .
مخمس شاه اسماعیل اول :
تخمیس زیر را شاه اسماعیل یکم با تضمین از غزل حافظ ترتیب داده است. سه مصراع اول هر بند از شاه اسماعیل (با تخلص خطایی) است و دو مصراع آخر هر بند، یک بیت از غزل حافظ است.
|
تو آن گلی که خراب تو گلعذارانند |
|
|
اسیر بند کمند تو شهسوارانند |
|
|
به بند دانه و دامت چو من هزارانند |
|
غلام نرگس مست تو تاجدارانند |
|
خراب بادهٔ لعل تو هوشیارانند |
|
تو با کرشمه و ناز و گدا به عجز و نیاز |
|
|
کنون که صاحب حُسنی به حُسن خویش بناز |
|
|
تو را رقیب و مرا شد سرشک محرم راز |
|
تو را صبا و مرا آب دیده شد غماز |
|
وگرنه عاشق و معشوق رازدارانند |
|
رسید موسم گل، عیش و کامرانی کن |
|
|
گذشت عمر، گرانی مکن روانی کن |
|
|
خلاف زاهد مکار تا توانی کن |
|
در آب میکده و چهره ارغوانی کن |
|
مرو به صومعه آنجا سیاهکارانند |
|
سپاه خال و خطتت میکنند غارت دین |
|
|
نشسته ابرو و چشمت ز گوشهها به کمین |
|
|
کشیده صف ز خطا تا به روم لشکر چین |
|
گذر بکن چو صبا بر بنفشهزار و ببین |
|
که از تطاول زلفت چه سوگوارانند |
|
چو آفتاب رُخت نیست ماه در خاور |
|
|
نهاده پیش قدت سرو سرکشی از سر |
|
|
ندیده دیده چو روی تو ای پریپیکر |
|
به زیر زلف دو تا چون نگه کنی بنگر |
|
که از یمین و یسارت چه بیقرارانند |
|
ببین که مردم چشمت چو آهوی صیاد |
|
|
ز خال دانه ز زنجیر زلف دام نهاد |
|
|
ز خال و دانه خطایی چنین به دام افتاد |
|
خلاص حافظ از آن زلف تابدار مباد |
|
که بستگان کمند تو رستگارانند |
چرا بور و شبیه اروپاییان است؟چرادرآن برهه تاریخی که ایران بشدت ضغیف بود و داشت زخم مغول را ترمبم میکرد اینها (.) با قدرت سریع در تاریخ پیدایشان شد؟؟؟؟
روحش شاد که خدمت کرده به این خاک