توفیق رباحی در القدس العربی چاپ لندن نوشت: هر فرد عاقلی میداند که در عربستان سعودی شاید همه چیز یافت شود، جز آزادی. بنابراین، اشتباه است اگر فکر کنیم روزنامه نگاران سعودی و فعالان شبکههای اجتماعی که همواره در حال ناسزا گویی به فلسطینیها و طلب دوستی و نزدیکی با اسرائیل هستند، واقعا از روی اعتقاد قلبی چنین میکنند و هیچ سیاست و اجباری پشت این اظهار نظرهای آنها نیست.
در ادامه این مطلب آمده است: عربستان زندان بزرگی برای تمام انواع آزادی است و به چند دهه نیاز دارد تا از فضای موجودش دور شود. از این رو، سعودیهایی که به غزلسرایی برای اسرائیل و لعن فلسطین مشغولند، تنها به دنبال راضی کردن بن سلمان و جلب توجه او هستند، تا استفادههای مادی و معنوی این مساله شامل حالشان شود.
میدانیم که لیبرالیسم در عربستان سعودی منحصر به گروهی از اصحاب رسانه است که خود را در صف متمردین جای داده و در کشورهای اروپایی زندگی میکنند. اما حتی این لیبرالها به خود اجازه نمیدهند علنا به فلسطینیها توهین کرده و سعی در نزدیکی به اسرائیل داشته باشند.
موضع واقعی عربستان در قبال فلسطین، نامشخص است. درست است که گفتمان دیپلماتیک علنی آن، مبتنی بر پیگیری مساله فلسطین و دفاع قدرتمند از آن است، همانطور که دیگر دولتهای عربی حاشیه خلیج فارس چنین موضعی دارند. اما تمام این موضع گیریها استفاده داخلی داشته و با هدف گمراه کردن مردم صورت میگیرد. در واقع، سیاست عربستان در قبال فلسطین، از سال ۱۹۴۸ یک چهره نامرئی دارد، که این چهره، با سایهها و علامت سوالهای زیادی پوشیده شده است. البته لازم به ذکر است که عربستان سعودی تنها دولتی نیست که در رابطه با اسرائیل سیاست و چهره پنهانی دارد، بلکه داستان دیگر حکومتهای عربی نیز به همین شکل شرم اور است. با این حال، حتی دولتهای عربی که سعی در عادی سازی روابط با اسرائیل دارند، به راحتی سعودیها به فلسطینیها دشنام نداده و با اسرائیل اظهار دوستی نمیکنند.
حاکمان سعودی که پرچمدار عادی سازی با اسرائیل هستند، در اظهار دشمنی با فلسطینیها، به معمر القذافی شباهت زیادی دارند. اما امروز، دشمن عربستان سعودی، عقب ماندگی است، نه فلسطینیها. مشکل آن، ناتوانی اقتصادی است، نه مساله فلسطین. حاکمان سعودی تصور میکنند که عادی سازی با اسرائیل، باعث فراموشی تاریخ اشتباهات آنها شده و دروازههای دوستی با واشنگتن در هر شرایطی را به رویشان میگشاید. با این حال، اسرائیل نیازی به عربستان ندارد، به این دلیل که شرایط تغییر کرده است.
اسرائیل دیگر مانند گذشته به حکومتهای عربی نیازی ندارد. به این دلیل که میداند عادی سازی با مصر و اردن هم تنها فایده رسانهای و روانی برای ان داشت و در واقعیت، سودی به اسرائیل نرسید. نمود بارز این مساله، آن است که پس از گذشت چند دهه از این عادی سازی هنوز یک گردشگر اسرائیلی هم جرأت رفت و امد در خیابانهای فاهره یا امان را ندارد.
اسرائیل همچنین میداند که عادی سازی، به واقعیت که میرسد، با مخالفت شدید امت عربی مواجه میشود و تلاش حکومتهای عربی در این رابطه فایدهای ندارد. بنابراین، صهیونیستها به این باور رسیده اند که مخالفت با اشغال فلسطین، در ناخودآگاه امت عربی رخنه کرده و تلاشهای رسانهای در این زمینه به نتیجه نمیرسد.
بر این اساس است که تلاشهای عربستان برای عادی سازی، در شکل و مضمون، مسخره و احمقانه به نظر میرسد و در هر صورت، مساله فلسطین، یک ظلم تاریخی است و هر تلاشی که سعودیها برای تغییر این واقعیت کنند، بی فایده است.
حاکمان سعودی حق دارند در مورد اینده ملت خود برنامه ریزی کنند، اما آینده ملتها، بر اساس کینه ورزی به دشمنان فرضی، بنا نمیشود. دشمن عربستان امروز همان عقب ماندگی فرهنگی و رکود اقتصادی است، نه فلسطینیها.
دیدگاه تان را بنویسید