مجید شاکری کارشناس اقتصادی در قالب نامه ای سرگشاده خطاب به حسن روحانی رئیس جمهور، نکاتی درباره ضرورت اصلاح نگاه دولت درباره لغو تحریم ها بیان کرد.
متن کامل این نامه در ادامه آمده است:
بسمه تعالی
محضر مبارک رییس جمهور محترم جناب دکتر روحانی
با آرزوی توفیق و عرض خسته نباشید برای تحمل زحمات دو دوره ریاست جمهوری، در فرمایشات خود در جمع هیئت دولت فرموده بودید که :"آمریکایی ها صراحتا اعلام کردند فشار حداکثری منجر به شکست شده و می خواهیم به برجام برگردیم" و " گفتن کافی نیست منتظر عمل هستیم" و "هر جناح و هر فرد که یکساعت پایان تحریم را به تاخیر بیندازد، این خیانت بزرگی به ملت ایران است و این ننگ ابدی برای آن جناح و فرد خواهد بود" و "دولت می تواند و میخواهد و بلد است که تحریم ها را بردارد." در این نامه در پی آن هستم تا با واکاوی نگاه دولت محترم به "عمل بازگشت به برجام و برداشتن تحریم ها" توضیح دهم که چرا تلقی دولت از برداشتن تحریم ها که بر آن مصر هستید باعث تضعیف مهمترین میراث دوران شما یعنی " برجام" خواهد شد.
جدی ترین مصداقی که تا کنون توسط دولت بعنوان "برداشتن تحریم ها" ذکر شده مصاحبه وزیر محترم امور خارجه با روزنامه ایران است که فرموده اند :"بایدن با سه دستورالعمل اجرایی همه این ها را لغو کند." این نگاه با فرمایش حضرتعالی در امکان لغو تحریم در بازه زمانی ای از جنس ساعت همراه است. به بیان دیگر در نگاه حضرتعالی برداشتن تحریم ها یک فرآیند حقوقی است و مثلا با سه دستورالعمل اجرایی پرونده برجام می تواند به 8 می 2018 بازگردد. اما در اینکه "عمل" طرف مقابل را از جنس "امضا کردن" بدانیم بصورت درونزا تناقضاتی وجود دارد که باعث عدم انتفاع حداقلی ایران از این فرآیند و تضعیف برجام خواهد شد.
من در اینجا نمی خواهم وارد این مسئله شوم که اساسا نسبت بین دستورالعمل اجرایی آقای بایدن و قانون کاتسا چه خواهد بود و سرانجام این تغییر تگ ها شامل "لغو" تگهای کاتسایی بانک مرکزی و وزارت نفت ایران خواهد شد یا خیر و اینکه آیا اساسا متن قانون کاتسا چنین اجازه ای را می دهد یا خیر. من فرض میکنم این مشکل آمریکایی هاست و خود آنها راهی برای آن خواهند یافت. (با علم به اینکه بدون تغییر تگ های کاتسایی، وضعیت تحریمی ایران هیچ تفاوت وضعیت معناداری با امروز نخواهد کرد.)
تناقضی که به آن اشاره کردم چهار لایه دارد:
1- از آنجا که نهادها و افراد مختلف شدت و نوع بازگشت پذیری تحریم ها علیه ایران را قبلتر دیده اند، در دور جدید تخفیف تحریمی آمریکا برعکس دوره قبلی(94-97) به سختی قراردادهایی با زمان اجرای بیش از 3 ماه مذکور برای اسنپ بک در FAQ اوفک بند M4 و M5منعقد خواهد شد. این حقیقت شامل همه انواع قراردادها از جمله کارگزاری ها، سرمایه گذاری ها و مانند آن خواهد بود. در واقع تصور انکه درک افراد از اسنپ بک در این دور جدید، مانند دوره قبلی خواهد بود عمیقا با واقعیت فاصله دارد.
مگر آنکه معنا و روش انتفاع ایران به صورت سنجش پذیر مشخص شده باشد.
2- باز به دلیل فوق و باز ماندن مفهوم شناخت ذینفعان در پینوشت 16 پیوست دوم برجام به صورت RISK BASED عملا به سختی امکان معاملات بانکی قابل توجه خارج از کالاهای غیرتحریمی وجود خواهد داشت. هر بانک تسویه کننده طبعا هم در تعیین زمان LC رعایت زمان اسنپ بک را خواهد کرد و هم می کوشد مصادیق معامله مورد تسویه را تا حد ممکن محدود کند تا از محل ریسک های مترتب بر پینوشت 16 پیوست دوم برجام گزندی نبیند.
مگر آنکه معنا و روش انتفاع ایران به صورت سنجش پذیر مشخص شده باشد.
3- در سالهای 1397-1399 اتفاقاتی رخ داده که شاید حقوقا به برجام مرتبط نباشند ولی اولا بدون خروج آمریکا از برجام امکان وقوع نداشتند و ثانیا مستقیما به انتفاع ایران از برجام مرتبط هستند. اگر به یاد داشته باشید حتی در سال 1395 هم که اوج اجرای برجام بود نزدیک به 75 درصد معاملات ارزی از طریق صرافی تسویه می شد. اکنون بدلیل تحولات منطقه ای رخ داده به واسطه تحت فشار بودن ایران(از جمله فرآیند تطبیع) شانس پایداری همان جنس از معاملات هم با اگر و اما همراه خواهد بود.
مگر آنکه معنا و روش انتفاع ایران به صورت سنجش پذیر مشخص شده باشد.
4- برجام علیرغم همه زحمات دلسوزانه حضرتعالی و مسئولان محترم وزارت خارجه، بدلیل منطق درونی خود همواره شکننده باقی خواهد ماند.چرا که برجام در ذهن طرف مقابل، معامله "فاصله از نقطه گریز هسته ای" با "معافیت تحریمی" است و مادامی که زمان بازاعمال "ساختار اجرایی تحریم" از"زمان رسیدن به نقطه گریز هسته ای توسط ایران" کمتر باشد طرف مقابل همواره انگیزه نقض آن را خواهد داشت. دقت کنید که در سه سال گذشته قطعا زمان لازم برای بازاعمال تحریم بسیار کاهش یافته ولی با توجه اتخاذ سیاست صبر راهبردی توسط ایران به هیچ وجه نمی توان گفت سرعت رسیدن به نقطه گریز هسته ای هم کاهش یافته. بنابراین همواره شانس نقض مجدد برجام توسط طرف آمریکایی رو به تزاید است نه رو به کاهش. بر این اساس به این فرض که میراث حضرتعالی یعنی برجام برقرار بماند بارها و بارها طرفین از ظرفیت ماده 36 و 37 استفاده خواهند کرد. نحوه بازگشت آمریکا به برجام در این دور یک رویه برای دفعات بعدی استفاده طرفین از این دو ماده تعیین خواهد کرد و کاهش معنا " برداشتن تحریم ها" به سه دستورالعمل اجرایی و کاستن مفهوم بازگشت به تعهدات ذیل ماده 36 و 37 به یک "امضا "نتیجه ای جز تواتر نقض برجام توسط طرف مقابل و تضعیف بیش از پیش برجام نخواهد داشت.
مگر آنکه معنا و روش انتفاع ایران به صورت سنجش پذیر مشخص شده باشد.
چنانکه حضرتعالی به خوبی مستحضرید در تمامی نظرسنجی های اخیر دایما میزان حمایت مردم ایران از ایده برجام رو به کاهش بوده است. بدیهی است که این کاهش ناشی از عدم انتفاع از نتایج برجام است نه چیز دیگر. اتخاذ روشی که باعث شود عدم انتفاع مردم ایران از برجام ادامه یابد و حمایت از ایده آن را باز هم کاهش دهد بزرگترین عامل تضعیف برجام خواهد بود.
بر این اساس پایین آوردن مفهوم بازگشت آمریکا به برجام از یک امر عینی سنجش پذیر به امضای چند دستورالعمل اجرایی، عمیقا باعث تضعیف برجام خواهد شد و میراث دولت حضرتعالی را در معرض نابودی قرار خواهد داد. پیشنهاد میکنم با توجه به سوابق ارزشمند حضرتعالی و تجارب شما در مذاکرات خارجی با تمرکز بر مفاهیم عینی و سنجش پذیر بجای ظواهر حقوقی غیر قابل سنجش و نارسا، مانند همیشه نخستین مدافع برجام باشید، فارغ از آنکه یک تعریف درست سنجش پذیر از " برداشته شدن تحریمها" که انتفاع مردم ایران از برجام را معنا بخشد قبل از انتخابات 1400 رخ دهد یا بعد از آن.
دیدگاه تان را بنویسید