وقتی در فروردین 1399، ابراهیم حاتمیکیا و دیگر دستاندکاران فیلم «خروج» تصمیم به اکران آنلاین فیلم تازه خود گرفتند، بسیاری از اهالی سینما با وجود اذعان به اینکه نداشتن سرمایهگذار خصوصی چنین کاری را راحتتر کرده، آن را اقدامی خطشکنانه توصیف کردند که سبب میشد مسیری جدید در اکران سینمای ایران باز شود.
بازخوردهای این کار در مقطعی که سینما به اجبار بسته بود و مردم بیش از هر زمان دیگری بخاطر ترس از کرونای ناشناخته، ماندن در خانه را ترجیح میدادند، خیلیهای دیگر را هم ترغیب کرد تا فیلمهای خود را از صف اکران سینما بیرون بکشند و راهی پلتفرمها شوند. به این ترتیب کم کم اکران آنلاین جای خود را باز کرد و هر هفته، فیلم جدیدی برای کاربران شبکه نمایش خانگی رونمایی شد.
این فیلمها در ابتدا جذابیتهایی داشتند ولی به تدریج، هم جذابیت آنها و هم تعدادشان رو به افول رفت تا جایی که الان میتوان «اکران آنلاین» را یک طرح شکستخورده یا با نگاهی خوشبینانه، رها شده و معطل دانست. این در حالی است که سینمادارها و پخشکنندههای زیادی معتقد بودند اکران آنلاین میتواند صف اکران سینما را خلوت کند تا فیلمهای کمتری منتظر نمایش در سالنهای سینما بمانند، بویژه آنکه برخی فیلمها اصلا قابلیت نمایش روی پرده و جذب مخاطب در سینما را ندارند و برعکس در اکران آنلاین میتوانند مخاطب بیشتری داشته باشند.
اما در نهایت نبود تضمینی برای حفظ امنیت فیلمها و راهکاری برای جلوگیری از کپی آثار سینمایی و نیز آنطور که برخی سینماییها میگویند، رقم نامناسبی که از سوی صاحبان VODها پیشنهاد میشد، باعث کسادی بازار اکران آنلاین شد و آنچه این روزها در شبکه نمایش خانگی دیده میشود بیشتر جولان دادن سریالهای شبکه نمایش خانگی است که اتفاقا توسط اهالی سینما در حال تولید است. در این شرایط باید پرسید آیا هیچ راهی برای حفظ اکران آنلاین نبود و شکست آن را باید پذیرفت؟
در این باره عباس امینی که در همان زمان رونق اکران آنلاین، فیلم «کشتارگاه» را به عنوان تازهترین فیلم خود که در جشنواره فجر سال قبل رونمایی شده بود در VODها عرضه کرد، معتقد است اگر پلتفرم ها با تهیهکنندههای سینما هماهنگی بیشتری داشتند اتفاق بهترین در اکران آنلاین میافتاد.
او در گفتوگویی با ایسنا بیان کرد: به نظرم این دو گروه در موارد زیادی روبروی هم ایستادند چرا که در این ماجرا منافع اقتصادی به درستی تعریف نشده بود و شرایط به گونهای پیش رفت که خیلیها متضرر میشدند، برای همین تصور میکنم اجماعی برای شکل گیری آن (اکران آنلاین) خیلی رخ نداد و انگار همه چیز بیشتر به سمت خراب شدن رفت. بنابراین با اتفاقی که در بخش قاچاق افتاد طبیعی است که سرمایهگذاران اعتماد نکنند در صورتی که اگر یک اجماع صورت میگرفت شاید میشد از راه قانونی این مسیر قاچاق را بست.
وی ادامه داد: اکران آنلاین شروع خوبی داشت و اگرشرایط بهتر پیش میرفت میتوانست در کنار اکران عمومی سینماها کاملا موفق باشد.
امینی در عین حال اضافه کرد: پلتفرمها بیشتر به دنبال جذب کاربر هستند تا بلیت فروشی و با حجم سریالهایی که در حال تولید است این اتفاق سریعتر رخ میدهد. برای VODها سود در افزایش کاربر است نه بلیتفروشی و از آنجا که فیلمها هم معمولا با قیمت پایین خریداری میشوند علاقهای برای حفاظت از آنها چندان وجود ندارد. این پلتفرمها ترجیح میدهند در طول سال آنقدر خوراک داشته باشند که تعداد کاربرهایشان بیشتر شود و در این شرایط تصورم این است اتفاقی که رخ داده، شکست سینما در مقابل سریالسازی در شبکه نمایش خانگی است.
او گفت: پاندمی کرونا حتی اگر اتفاق نمیافتاد ما باز هم این شرایط را داشتیم چون به هر حال بر اساس تجربه شبکههای جهانی مثل نتفلیکس میشد پیشبینی کرد که چنین روندی اتفاق میافتاد، البته تفاوت آنها با ما این است که آنقدر تعداد کاربرانشان زیاد است که وقتی فیلمی را اکران آنلاین میکنند حتی اگر کپی شود خیلی یا دستکم اندازه ما ضرری نمیبینند.
این کارگردان افزود: فیلمهایی که امسال تولید شدند و پولی را که خرج آن با شکست مواجه میشود، اگر با گذشته مقایسه کنیم مشخص میشود که وضعیت چگونه است در حالی که سریال سازی مثل آنچه در دنیا در حال رخ دادن است، مخاطب دارد و به نظر میرسد در سالهای آینده در همه جای دنیا سینما به یک کالای لاکچری تبدیل میشود که قشر خاصی آن را میبینند، چون وقتی شبکه نمایش خانگی وجود دارد - همانطور که ذات این شبکه همین است - تماشاگر در خانه مینشیند و از طریق پلتفرمها هر چه بخواهد را تماشا میکند، مخصوصا وقتی تلویزیون در این رقابت شکست مطلق خورده و نتوانسته چنین مخاطبی را جذب کند.
امینی در پایان تاکید کرد: خیلی دوست داشتم تعداد پلتفرمها آن قدر بیشتر شود که انحصاری نباشد، چون وقتی انحصار بین دو، سه پلتفرم وجود داشته باشد کسی که ضرر میکند خالق اثر است، آن هم به این دلیل که کپی رایت معنایی ندارد. در این مسیر آنهایی که اثری را تولید میکنند بیشترین ضرر را میبینند چون همه آنها (VODها) قیمت بازار را دست خودشان نگه میدارند و وقتی این قیمت پایین باشد ناخودآگاه بر دستمزد پایینترین سطح عوامل تولید یک فیلم هم اثر میگذارد، یعنی سازنده مجبور به صرفهجویی میشود تا میزان آسیب کمتر شود و در نتیجه کیفیت هم پایین میآید. به این ترتیب یک اتفاق فرهنگی رخ نمیدهد، بلکه نتیجه یک اتفاق کاملا اقتصادی است. این اتفاق رخ نخواهد داد اگر در کشور یک سیاست کلان فرهنگی برای پلتفرمها اعمال شود تا مثلاً از آثار فرهنگی به شکلی حمایت صورت گیرد.
انتهای پیام
دیدگاه تان را بنویسید