هماکنون نیز اطراف وی از افرادی پر شده که میخواهند به پستهایی نظیر آنچه اطرافیان احمدینژاد در دورههای گذشته داشتند برسند. لذا برای رسیدن به این مهم از سرقفلی او استفاده میکنند.
طی 100 سال اخیر، حدود 90 نخستوزیر و حدود 4 رئیسجمهور را دیدیم که یک عده دور و بر آنها بودهاند که با به قدرت رسیدن اینها، آب و نانی برایشان فراهم شده است.
هم در دوران مشروطه و هم در دوران ما این اتفاق بهوفور افتاده و میافتد. یک عدهای میآیند و یک عده دیگری را از رانتخواری انداخته و خودشان راه دیگری میروند. این قاعده برای احزاب و گروهها یک قاعده حتمی است. ما نیز همواره در این رویه زندگی میکنیم.
احمدینژاد در ابتدا پوپولیست بوده و اکنون نیز بر همان مشی و مرام حرکت میکند. نباید از او انتظار داشت که حرف از اداره و ارتقای جامعه بزند. احمدینژاد پوپولیستی تبلیغ میکند و پوپولیستی هم امتیازات را تقسیم میکند. ممکن است طی ماههای آینده برخی تحرکات پوپولیستی در جامعه انجام شود تا احمدینژاد و اطرافیانش دوباره مردم را در گرد خود جمع کنند با فرض بر اینکه تحرکات پوپولیستی احمدینژاد هم مورد قبول واقع شده و رای هم بیاورد.
اگر این مسیر به وقوع بپیوندد نتیجهاش بازگشت به دوران 8سالهای خواهد بود که کشور خسارتهای فراوانی را متحمل شد. اگر قدرت سیاسی حاکم از این مجموعه پوپولیست حمایت کند، احتمال اینکه این جریان باز هم در انتخابات 1400 به موفقیت رسیده و کلیددار پاستور شوند، وجود دارد. اما به نظر میرسد که احمدینژاد سرنوشت موفقیتآمیزی در انتخابات آتی نخواهد داشت. رئیس دولتهای نهم و دهم زمانی که در سال 84 سر کار آمد، دلار هزار تومان بود و هنگامی که از کار کنار رفت به 3هزار تومان ارتقا یافت و به عبارتی 3 برابر شد.
این به آن معنا است که تمامی قدرت ملی مربوط به اقتصاد کشور صرف کارهای بینتیجه او شد؛ بهطور مثال گاهی اوقات صداو سیما به این مساله اشاره میکند که کارخانهای 10 سال بیکار مانده بود و هماکنون به راه افتاده است. اما کاملا مشخص است که کار آن کارخانه به دلیل واردات بیرویه محصولات خوابیده بوده و حالا به دلیل نبود آن دلارها، شروع دوبارهای به کار کرده است.
از این رو در صورت احتمال حضور احمدینژاد در انتخابات پیشرو نمیتوان سرنوشت و آینده روشنی برای جامعه و کشور پیشبینی کرد. اگر مسئولان سکوت اختیار کنند، سخنی به میان نیاورند و در مقابل حرکات پوپولیستی او سکوت پیشه کنند، پوپولیستهای ناکارآمد وضعیت را در انحصار خودشان خواهند گرفت. از طرفی اینکه احمدینژاد از طرف شورای نگهبان تاییدصلاحیت شود یا ردصلاحیت، به عهده خود شورای نگهبان است. وی در انتخابات سال 96 ثبتنام کرد اما از طرف شورای نگهبان تاییدصلاحیت نشد. اینبار باید دید که شورای نگهبان چطور عمل خواهد کرد. آیا دست پوپولیستها از رسیدن به صندلی ریاست قوه مجریه دور خواهد ماند؟
نظر مردم رو بخواهید احمدی نژاد واسه اونا کار کرده