ارسال به دیگران پرینت

سرمایه‌ تهیه‌کنندگان جوان سینما از کجا می‌آید؟

تهیه‌کنندگان ارگانی، آفت سینمای ایران

سینما ابعاد و وجوه مختلفی دارد و برای ساختن فیلم باید تمامی رکن‌ها دست‌به‌دست هم دهند تا اثری باکیفیت خلق شود، اما یکی از قسمت‌های مهم تولید هر اثری بخش تهیه و سرمایه آن است و تا سرمایه برای ساختن فیلم مهیا نباشد اصلا اثری خلق نخواهد شد. تأمین بودجه لازم برای تولید فیلم بر عهده تهیه‌کننده سینماست که این تهیه‌کننده یا خود برای فیلم سرمایه می‌گذارد یا به جست‌وجوی سرمایه‌گذار می‌پردازد. در واقع می‌توان گفت صاحب اثر سینمایی تهیه‌کننده آن است و تأمین تمامی امکانات لازم برای تولید اثر سینمایی بر عهده اوست. اما تهیه‌کنندگی در سینما به راحتی اتفاق نمی‌افتد و در این راه باید مشقت‌های زیادی کشید و مسیر پُرپیچ و خمی طی کرد، به‌خصوص در سینمای ایران که این روزها در مورد ورود سرمایه‌های مشکوک محتاج شفاف‌سازی است.

تهیه‌کنندگان ارگانی، آفت سینمای ایران

مانند رهبر ارکستر

منوچهر محمدی، تهیه‌کننده باسابقه سینمای ایران درباره نقش تهیه‌کننده در سینما می‌گوید: «برخلاف نظر عمومی، تهیه‌کننده فقط عهده‌دار بخش اقتصادی فیلم نیست که صرفا پولی برای تهیه فیلم فراهم و سعی ‌کند آن را با خِسّت هزینه کند. او کسی نیست که برآوردها را کمتر از میزان انجام دهد، البته بعضاً این خصوصیت در بین مسئولان و فضای عمومی سینما، امتیاز تلقی می‌شود، اما برای من به‌عنوان تهیه‌کننده سینما از یک دغدغه شروع می‌شود. بخش عمده تهیه‌‌کنندگی برای من فرهنگی است. در کنار درآمدزا و سودآور بودن سینما، تهیه‌کنندگی تخصص است و مانند رهبر ارکستر تمام عوامل را با هم هماهنگ می‌کند تا به هارمونی برسند. تهیه‌کنندگی از ایده شروع می‌شود و تشخیص اینکه این ایده سه‌ خطی یا دو صفحه‌ای قابل تبدیل شدن به فیلمی جذاب است یا خیر، تخصص است. این تخصص و فهم حاصل مهارت و دانایی است. انتخاب نویسنده و کارگردان مناسب گام بعدی است.»

تهیه‌کنندگان ارگانی، آفت سینمای ایران

اما سرمایه‌ از کجا می‌آید؟ سه‌ سال قبل بود که علی قائم‌مقامی، تهیه‌کننده و عضو هیأت‌مدیره خانه سینما گفت: «آفت سینمای ایران تهیه‌کنندگان ارگانی‌اند. اینها از نهادهای عمومی و دولتی پول می‌گیرند که فیلم بسازند و چون به‌واسطه لابی سرمایه می‌گیرند نه به‌ دلیل رزومه قوی، هدف‌شان صرفا سودآوری در تولید است. پیشتر تهیه‌کننده ارگانی داشتیم که از یک ارگان پول می‌گرفت و طوری هم می‌گرفت که در تولید به سوددهی برسد، اما در حال حاضر تهیه‌کنندگانی داریم که از دو ارگان پول می‌گیرند و اخیرا هم یکی هست که برای تولید فیلم از سه ارگان پول می‌گیرد و حساب کنید چه سودی در تولید به آنها می‌رسد. اینها فقط و فقط به‌ دلیل لابی‌هایشان پول گرفته‌اند و به این ترتیب به آفتی برای سینمای ایران تبدیل شده‌اند، چون نه فقط بودجه عمومی تلف می‌شود که رشد حبابی اینها باعث می‌شود تهیه‌کنندگان قدیمی نتوانند کار کنند.»

تهیه‌کنندگان جوان و متولدان اواخر دهه ٥٠ و ٦٠

اما این نکات بیشتر از اینکه گریبان تهیه‌کنندگان قدیمی را بگیرد، متوجه نسل جوان‌تر تهیه‌کنندگان است. تصویر معمول و مرسومی که از تهیه‌کنندگان سینما داریم، افرادی ریشه‌دار، پیشکسوت و پخته هستند که مسئولیت تهیه و تولید فیلم‌های سینمایی را به عهده دارند. این مسأله به‌ویژه در سینمای ایران محسوس است و بسیاری از تهیه‌کنندگانی که می‌شناسیم، از موسپیدها و قدیمی‌های سینما هستند و با پشتوانه و اعتباری چشمگیر، پشت پروژه‌های مختلف قرار دارند، اما در این چند‌سال اخیر، موجی از تهیه‌کنندگان جوان و متولدان اواخر دهه ٥٠ و ٦٠ در سینما دست به تهیه فیلم‌هایی می‌زنند که تقریبا کم‌سابقه است. بیشتر تهیه‌کنندگان سینمای ایران از چهره‌های قدیمی هستند و کارنامه بلندبالا و قابل اعتنایی دارند که می‌توانید فهرست‌شان را در سایت جامعه صنفی تهیه‌کنندگان سینمای ایران مشاهده کنید، اما جوانانی هم در سال‌های اخیر وارد عرصه تهیه‌کنندگی شده‌اند که بعضی به موفقیت‌هایی نیز در عرصه اکران و جشنواره‌ها دست پیدا کرده‌اند و نوید آینده‌ای خوب در سینما می‌دهند. سیدمحمود رضوی، سعید ملکان، محمدحسین قاسمی، سحر صباغ سرشت، محمد شایسته، محمدرضا شفیعی، روح‌الله شمقدری، محمدرضا شفاه، حامد عنقا، سیدمحمد امامی و محسن افشانی از تهیه‌کنندگان جوان این سال‌های سینما و تلویزیون ایران هستند.

امامی چگونه چوب مشارکت مدنی بازرگانی را خورد؟

سیدمحمد امامی، تهیه‌کننده سینما و تلویزیون، در سریال‌های تلویزیونی «شهرزاد ۱»، «شهرزاد ۲» و «شاهگوش» فعالیت داشته است. «شهرزاد» همچنان یکی از بفروش‌ترین و محبوب‌ترین سریال‌هاست. او حالا به اتهام گران‌نمایی ملک تهاتری در بدهی وام بانکی، سه ‌سال است بدون محاکمه در حبس است.  

نعمت احمدی، حقوقدان، در مورد مشکل او می‌گوید: «امامی  در پاسخ به اینکه چقدر بدهکار است، گفته من‌ سال ١٣٩٤ با بانک تسویه کرده‌ام.» درباره تشکیک مطالبات بانک، از ساختمانی می‌پرسند که بالاتر از ارزش واقعی فروخته شده است و او پاسخ می‌دهد: «ملک من در آرژانتین بود و دو ملک دیگر در لواسان و فرشته که امروز در این سه ملک اختلاف داریم. در صورت‌های مالی بانک حتی این املاک به اختلاف نرسیده؛ این ادعای نماینده قانونی دادستان است و چهار‌ سال است این ادعا را مطرح می‌کند. من چهار سوال مطرح می‌کنم و خواهشم این است که درباره آنها تحقیق کنید. چهار ‌سال پیش این پرونده مطرح شد و من بازداشت شدم. اگر همان‌ سال محکوم می‌شدم و حکم می‌گرفتم و همچنان متهم نبودم، بیشتر از این در زندان می‌ماندم و بیشتر از این مورد اهانت قرار می‌گرفتم؟» و  در پاسخ به این سوال که نوع تسهیلات شما چه بود؟ می‌گوید: «مشارکت مدنی بازرگانی؛ یعنی من در هر حوزه‌ای می‌توانستم هزینه کنم.» او بارها گفته است بیایید کل دارایی‌های او را که به‌صورت وثیقه یا انتقال در اختیار بانک سرمایه گذاشته است، در یک کفه ترازو بگذارید و کل وام و تسهیلاتی که از بانک سرمایه دریافت کرده، به ‌انضمام بهره و دیرکرد و هر نوع خسارت ادعایی بانک را در کفه دیگر ترازو قرار دهید. به‌هر حال تسهیلات و اموال، وزن و اعتباری دارد. اموالی که متعلق به امامی بوده و ادعا شده است با حساب‌سازی در زمان تهاتر مبالغ کارشناسی بسیار بالاتر از ارزش واقعی بوده و از این طریق بانک متضرر شده است، دوباره با حضور کارشناسان منتخبِ بی‌طرف اعتبارسنجی و کل وام و تسهیلات ایشان به اضافه بهره و خسارات تأخیر تأدیه هم حسابرسی شود؛ با اعتبارسنجی به عددی می‌رسیم که واقعیت امر است. امروز حوزه سینما و تلویزیون درواقع مورد اتهام واقع شده است که هستند افرادی که با تکیه بر روابط ویژه خود منابع مالی را من‌غیرحق متصرف می‌شوند و کلی معوقه بانکی دارند، اما بخشی از این وام و تسهیلات را برای آدرس‌غلط‌دادن به این حوزه سرریز می‌کنند تا پوششی باشد بر تخلفات بانکی آنان.»

چرا اوج به ملکان سفارشی نمی‌دهد؟

سعید ملکان متولد ‌سال ۱۳۵۸ و فارغ‌التحصیل رشته هنرهای تجسمی از هنرستان صداوسیماست. «تنگه ابوقریب»، «بی‌حساب»، «ویلایی‌ها»، «ابد و یک‌روز»، «برادرم خسرو»، «در سکوت»، «گینس»، «آرایش غلیظ»، «بیگانه» و «آسمان زرد کم‌عمق» ١٠ فیلمی است که او تاکنون تهیه کرده است. کارگردانی فیلم سینمایی «روز صفر» ‌سال گذشته بار دیگر موضوع سفارشی‌سازی او را مطرح کرد. درباره او به نقل از مشرق آورده‌اند: «قبل از ساخت این فیلم، تهیه‌کننده آن، فیلمی با عنوان «ویلایی‌ها» را تولید کرده بود که فیلمنامه‌اش ١٢ سال به نیت گرفتن بودجه‌های آنچنانی در دیگر دفاتر سینمایی بلاتکلیف می‌چرخید، اما سرانجام «ویلایی‌ها» توسط «سعید ملکان» از بخش خصوصی پروانه ساخت گرفت و فارابی هم که طبق عرف رایج تولید

فیلم های اول باید از آن حمایت می‌کرد، به وظیفه‌اش عمل نکرد و حتی تا یک‌ سال پس از پایان اکران فیلم نیز مبلغ قابل ‌توجهی از سهم‌الشراکه فارابی به این فیلم تزریق نشد و ملکان ناگزیر شد با قبول حقوق مختلفی که غیر از اکران عمومی فیلم وجود دارد، ضرر شراکت را جبران کند. هرچند این فیلم در مصاحبه‌های مختلف چه بسیار به دادِ کارنامه و عملکرد مسئولان آن نهاد رسید»!اما «تنگه ابوقریب» به روش دیگری تولید شد. کیفیت سابق سعید ملکان، مسئولان «موسسه اوج» را بر آن داشت تا به دلیل اطمینان بیشتر از حصول نتیجه مطلوب، با وسوسه همکاری با او کنار بیایند. در هر صورت ملکان «خودی» محسوب نمی‌شد و آنها باید پاسخ «خودی»‌ها را هم می‌دادند، اما ملکان هیچ‌کدام از طرح‌های پیشنهادی و کارگردانان تحمیلی آنها را نپذیرفت و «موسسه اوج» را به یاد رویدادی که ٣٠ ‌سال در ناگفته‌ها حبس شده بود، یعنی حماسه «تنگه ابوقریب»- که دغدغه قدیمی‌اش بود- انداخت و بهرام توکلی را نیز به‌عنوان کارگردان معرفی کرد. اتفاقی که لابد برای موسسه اوج ریسک سازمانی محسوب می‌شد. پافشاری زیادی نیز از سوی ملکان در کار نبود، چرا که او تمایل به کناره‌گیری از همکاری را- در غیر این‌صورت- خیلی راحت مطرح کرده بود.

گزارشی که تازه آغاز شده

صادق زیباکلام در مراسم رونمایی از کتاب «زیر پوست قصه‌ها» می‌گوید: «من سینمای ایران را به سه دسته تقسیم می‌کنم؛ دسته اول سینما و هنر حکومتی است که سمبل آن افرادی همچون حاتمی‌کیا، مسعود ده‌نمکی و زنده‌یاد فرج‌الله سلحشور هستند. دسته دوم گروه گیشه است که برایش فروش اهمیت دارد. اقلیت سومی هم هستند که سینمای آنها هنر برای هنر است و من سینمای رخشان بنی‌اعتماد را در این گروه قرار می‌دهم.»این گزارش مثل بعضی از فیلم‌ها پایانش باز است؛ اما شاید گزارش‌های بعدی کامل‌ترش کند.

 

منبع : شهروند
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه