دو مرد که زنان جوان را مورد تجاوز قرار میدادند با رأی دادگاه کیفری استان تهران به اعدام محکوم شدند.
روایت یک تجاوز خشن
اولین شکایت از این دو مرد از سوی زنی ۲۴ساله به ماموران داده شد. او که هراسان بود به پلیس آگاهی ورامین رفت و از دو سرنشین یک پراید که او را آزار داده بودند شکایت کرد.
با این شکایت ماموران پلیس به ردیابی خودرو مورد نظر پرداختند؛ اما شواهد نشان میداد دو مرد شیطانصفت نقشه سیاه خود را با خودرو سرقتی اجرا کردهاند.
در حالی که تلاش برای ردیابی دو مرد جوان آغاز شده بود زن دیگری شکایت مشابهی مطرح کرد. این شاکی نیز به پراید نقرهای اشاره کرد و گفت از سوی سرنشینان یک پراید نقرهای آزار دیده است.
در حالی که پلیس ردی از دو متجاوز به دست نیاورده بود، شکایت دیگری دریافت کرد. در ادامه شمار شاکیها به چهار نفر رسید. آخرین زن همراه پسر خردسالش در دام مردان خشن گرفتار شده بود. ماموران پلیس در نهایت با اطلاعاتی که سومین شاکی داده بود دو متهم را بازداشت کردند.
دو متهم که ۳۵ ساله و ۲۸ ساله هستند همه چیز را انکار کردند اما وقتی چهرهشان از سوی شکات شناسایی شد مجبور به بیان واقعیت شدند.
روایت تلخ شکات در جلسه دادگاه
در جلسه دادگاه شاکیان یک به یک به تشریح ماجرا پرداختند و سه نفر از آنها برای دو متهم حکم اعدام خواستند.
که ۳۵ ساله و ۲۸ ساله هستند همه چیز را انکار کردند اما وقتی چهرهشان از سوی شکات شناسایی شد مجبور به بیان واقعیت شدند.
روایت تلخ شکات در جلسه دادگاه
در جلسه دادگاه شاکیان یک به یک به تشریح ماجرا پرداختند و سه نفر از آنها برای دو متهم حکم اعدام خواستند.
نخستین شاکی بیتا ۳۲ ساله بود. او گفت: آن روز در نزدیکی پل بخشداری سوار یک پراید مشکی شدم تا به خانهمان بروم اما راننده و سرنشین آن پس از طی مسافتی رویم چاقو کشیدند. فکر میکردم فقط قصد سرقت دارند. به همین خاطر کیف پولم را به آنها دادم اما آنها به بیراهه رفتند و در یک بیابان مرا آزار دادند. به آنها التماس کردم و گفتم همسر و دو فرزند دارم؛ اما بیتوجه به التماسهایم مرا شکنجه کردند. من برای آنها اشد مجازات میخواهم.
شاکی دیگر پریناز ۳۶ ساله بود. او گفت: همراه پسر چهارسالهام در ورامین سوار پراید شدم. پس از طی مسافتی سرنشین خودرو شروع به صحبت با تلفن همراهش کرد. او میگفت قاچاقچی اعضای بدن است و اعضای بدن جدیدی را برای قاچاقچیها آورده است. من از شنیدن حرفهای او خیلی ترسیدم و میخواستم فرار کنم؛ اما آنها رویم چاقو کشیدند و مرا کتک زدند. راننده پسرم را داخل ماشین نگه داشت و سرنشین دیگر مرا کشانکشان از ماشین پیاده کرد و به بیابانهای پاکدشت برد. آنجا بیرحمانه مرا آزار داد. سپس راننده خودرو سراغم آمد و او نیز مرا آزار داد. آنها همچنین پول و طلاهایم را نیز از من گرفتند. آنها میگفتند از من فیلم گرفتهاند و اگر به کسی حرفی بزنم فیلم را پخش میکنند. حتی تهدید کردند اگر از آنها شکایت کنم اعضای خانوادهام را میکشند.
سومین شاکی دختر ۲۸ سالهای به نام شیما بود. او گفت: دوم مرداد سال ۱۴۰۰ مانند هر روز از شریفآباد به سمت پیشوا سوار یک پراید نقرهای شدم که دو سرنشین جوان داشت. آنها یکباره روی من چاقو کشیدند و مرا تهدید کردند. آنها مرا به سمت تپههای ایوانکی بردند و آزارم دادند؛ اما وقتی کنار موتور آب ایستادند تا دست و صورتشان را بشویند توانستم پلاک ماشین را بردارم و از آنها شکایت کنم. به این ترتیب آنها بازداشت شدند.
چهارمین شاکی زن ۲۲ ساله افغانستانی بود که دهم مرداد سال ۱۴۰۰ به دام افتاده بود. او گفت: وقتی سوار پراید نقرهای شدم راننده و سرنشین که ماسک به صورت داشتند مرا به بیابانهای جلیلآباد بودند و آزارم دادند. من شرایطی دارم که دیگر نمیتوانم پیگیر پرونده باشم. به همین خاطر رضایتم را اعلام میکنم.
با پایان اظهارات چهار شاکی متهمان دفاعیات خود را مطرح کردند و با توجه به مدارکی که وجود داشت نتوانستند تجاوز به زنان را انکار کنند.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده دو مرد را به اعدام محکوم کردند.
دیدگاه تان را بنویسید