۱. شروع کار تنها با یک بنیانگذار
تحقیقات نشان میدهند، 83 درصد کسب و کارها در 5 سال اول دوره استارتاپشان با شکست مواجه میشوند. یکی از دلایلش میتواند این باشد که تنها به یک بنیانگذار اکتفا میکنند. اگر بیوگرافی اغلب کارآفرینان موفق را مطالعه کنید، میبینید که هر بنیانگذار، با وجود همکار یا بنیانگذاری دیگر توانسته است به موفقیت برسد. هیچ کس در همهی کارها متخصص نیست. کارآفرینی حوزهای متنوع است و به همین خاطر است که باید در آنواحد، صفات بسیاری را در کنار هم داشته باشید. بدیهی است که به صفات و خصلتهای زیادی احتیاج دارید. با وجود همکاران یا بنیانگذاران دیگر، میتوانید صفات شخصیتی متنوعی را داشته باشید.
۲.نداشتن توجه کافی به نیاز مشتریان
ساخت محصول و روانه کردن آن به بازار کار آسانی است، ولی ساختن محصولی که بازار به آن نیاز دارد، دشوار خواهد بود. شما بهعنوان کارآفرین باید نیازهای مشتریان خود را تشخیص داده و به آنها بگویید که کسب و کارتان چهطور میتواند مشکل آنها را حل کند. در آغاز کار ممکن است به آزمون و خطای بیشتری احتیاج داشته باشید، ولی وقتی فهمیدید مشتریان چه میخواهند، تلاش خود را صرف همان چیزی کنید که آنها خواستار آن هستند.
۳.استخدام سریع و اخراج آهسته
افراد را صرفا به این خاطر که محدوده دستمزد پیشنهادی شما را میپذیرند، استخدام نکنید. آنها را بهخاطر اشتیاقی که دارند استخدام کنید. کسی که شور و شوق دارد بسیار ارزشمندتر از کسی است که بهدستمزد کم راضی میشود. بهمحض اینکه هدف کسب و کارتان را فهمیدید، باید در مورد کسی که استخدامش میکنید بسیار حساس باشید. بهدنبال افرادی باشید که به اندازهی خودتان، در مورد اهدافتان شور و اشتیاق داشته باشند. یا بهدنبال کسانی باشید که در حوزههای مربوطه، باهوشتر از خودتان هستند.
۴.راهاندازی سریع محصول
اکثر کارآفرینان فکر میکنند که در اولین تلاش، میتوانند محصولی کامل را راهاندازی کنند. ولی این توهم و خیالی بیش نیست- برای سنجش عمق و دمای آبی که میخواهید در آن شنا کنید هم ابتدا باید پایتان را در آن آب فرو کنید- نسخهی آزمایشی از محصولتان ایجاد کرده و ببینید که مردم چهطور به آن واکنش نشان میدهند. با این کار، در مورد کاستیهای محصولتان، بازخوردی فوری دریافت خواهید کرد. حال روی محصولتان متمرکز شده و نسخهی نهایی آن را راهاندازی کنید.
۵. نادیده گرفتن بازار هدف
نمیتوانید برای هرکسی یک محصول بسازید. قبل از راهاندازی محصول، باید بازار هدفتان را بهطور خاص مشخص کنید. باید تعیین کنید که محصولتان چه مشکلی را میخواهد برطرف کند و چه کسانی هدف شما هستند؟ باید این را بدانید که دارید وارد عرصهی پر ریسکی میشوید. باید محصولتان را به افراد مناسبی عرضه کنید.
۶. تلاش توام با تردید و بیمیلی
بنیانگذار بهمنزله مغز و قلب سازمان محسوب میشود. مانند چسب نگهدارندهای است که تمام قطعات را در کنار هم نگه میدارد. همانطورکه والدین مراقب فرزندانشان هستند، شما هم بهعنوان بنیانگذار کسب و کارتان، باید مراقب افراد خود باشید. بههیچ عنوان نباید کاری را با تردید، بیمیلی و بیعلاقگی انجام دهید. یا کاری را با کمال میل و اشتیاق انجام دهید یا رهایش کنید. شما بهعنوان بنیانگذار باید تمام انرژی خود را صرف افرادتان کنید.
۷. عدم انعطافپذیری
لازم است آنچه را که مشتریان خواستار آن هستند، بپذیرید. تصمیم بگیرید که چه چیزی برای شرکت یا برای مشتریانتان یا حتی برای کارمندانتان خوب است. قبل از اینکه تصمیم بزرگی بگیرید مطمئن شوید که فهمیدهاید تصمیمتان چه تاثیری بر افراد دور و برتان خواهد گذاشت. مطمئنا هیچکس قضاوتتان را بهعنوان مدیرعامل زیرسوال نخواهد برد، ولی اگر مراقب افرادتان باشید، آنها هم مراقب مشتریانتان خواهند بود.
بهعنوان یک کارآفرین، چیزهای زیادی وجود دارند که باید بهطور همزمان آنها را اداره کنید. هرگز اشتباهات حیاتیای را که میتوانند کسب و کارتان را نابود کنند مرتکب نشوید.
دیدگاه تان را بنویسید