الی گرانمایه در شورای روابط خارجی اروپا (ECFR.eu) نوشت: تهران و واشنگتن به توافق نزدیک هستند، اما هر دو طرف برای دستیابی به مزایای گستردهتر برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) باید بده بستان کنند.
در ادامه این مطلب آمده است: یک سال پیش، تهران و واشنگتن تلاشهای دیپلماتیک خود را برای احیای توافق هستهای ۲۰۱۵ که دولت ترامپ آن را خراب کرده بود، آغاز کردند. ۱۲ ماه گذشته و دیپلماسی فشرده دولتهای اروپایی، به تهران و کاخ سفید کمک کرد تا در مورد مراحل فنی مورد نیاز برای بازگرداندن طرفین به توافق به نتیجه برسند. با این حال، ایران و ایالات متحده هنوز در خصوص مسائل سیاسی، خود را در بن بست میبینند: تازهترین مسئله پیش رو، خروج سپاه پاسداران ایران از لیست سازمان تروریستی خارجی (FTO) است که در دوره دونالد ترامپ بر ایران تحمیل شد.
من نمیتوانم طومار دلایلی که توافق هستهای ۲۰۱۵ را به بهترین توافق پیشنهادی تبدیل میکند به خوانندگان ارائه کنم، اما نکته قابل توجه این توافق این است که مسیری قابل راستیآزمایی برای توقف و واکنش سریع به پیشروی احتمالی ایران به سمت بمب هستهای فراهم میکند. این توافق کامل نیست و شکی نیست که تصمیم گیرندگان سیاسی هم در ایران و هم در آمریکا برای بازگشت به آن با، اما و اگرهای سیاسی مواجه خواهند شد. اما آنها به سمت توافق میروند، زیرا این توافق بهترین سازش موجود را به ارمغان میآورد. تمامی طرف ها در تهران، واشنگتن و پایتختهای اروپایی به خوبی میدانند که طرح جایگزین توافق هسته ای، طرح جالبی به نظر نمیرسد.
با توجه به این موضوع، برای واشنگتن احمقانه خواهد بود که فرصت مهار برنامه هستهای تهران را به دلیل حذف نمادین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از لیست تروریستی به خطر بیندازد. مقامات ایالات متحده مکرراً اعلام کرده اند که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست طولانی تحریمها باقی خواهد ماند که این امر سپاه را از جذب سرمایههای جدید باز میدارد. تازهترین تحریمهای دولت بایدن علیه برنامه موشکی بالستیک ایران، گواه این ماجراست. علاوه بر این، حضور نام سپاه در لیست سازمانهای تروریستی کمک چندانی به تامین منافع ایالات متحده نکرده است؛ مقامات آمریکایی اعتراف کردهاند که از زمان حضور سپاه در این لیست، حملات گروههای مورد حمایت ایران در منطقه تا ۴۰۰ درصد افزایش یافته است. اگر مسیر دیپلماتیک فعلی شکست بخورد، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی احتمالاً با برنامه هستهای رو به گسترشی که در اختیار دارد، در منطقه قاطعانه تر عمل خواهد کرد.
ایران مدتهاست که گفته است خواستار حذف سپاه از لیست تروریستی، پیش از بازگشت به توافق هستهای است. این خواسته نباید برای دولت آمریکا تعجب آور باشد. اختلاف تنها بر سر این موضوع است که واشنگتن در ازای این اقدام چه چیزی میتواند از تهران دریافت کند و اینکه آیا جو بایدن آماده پذیرش انتقادات ناشی از این تصمیم خواهد بود یا خیر.
ایالات متحده نباید در ازای حذف نام سپاه از این لیست، توقع یک ژست بزرگ از سوی ایران داشته باشد. به عنوان مثال، ایران به احتمال زیاد پیشنهادهای مبنی بر عدم انتقام از قاتلان سردار قاسم سلیمانی را رد خواهد کرد. نگرانی ایالات متحده این است که ایران ممکن است یک اقدام متقابل علیه مقامات بلندپایه سابق آمریکا که در قتل سلیمانی دخیل بودند انجام دهد.
تهران معتقد است که قبلاً برخی از شروط حیاتی مذاکرات را پذیرفته است، از جمله دریافت غرامت میلیارد دلاری از واشنگتن برای تجارتی که در نتیجه خروج ایالات متحده از توافق مورد تایید شورای امنیت سازمان ملل متحد از دست داده است. ایران همچنین ظاهراً از فشار برای تضمین کتبی مبنی بر عدم خروج مجدد رئیس جمهورآینده آمریکا از توافق عقب نشینی کرده است.
واقعیت این است که بایدن تنها به دلیل معامله با جمهوری اسلامی ایران، صرف نظر از اینکه به چه نوع توافقی برسد، در کنگره با مخالفت و واکنش سیاسی اسرائیل مواجه خواهد شد. برای رئیسجمهور ایالات متحده، هرچه نتیجه نهایی توافق بیشتر به تأخیر بیفتد، بهتر است، زیرا به انتخابات میاندورهای در نوامبر نزدیکتر میشود و میتواند از این توافق استفاده کند. در این میان، برنامه و دانش هستهای ایران همچنان در حال گسترش است. با توجه به اینکه درگیری اوکراین از قبل یک کانون ژئوپلیتیک برای غرب بوده است، اکنون زمان آن نیست که با گشودن یک جبهه هستهای جدید در خاورمیانه که احتمالاً با واکنش نظامی اسرائیل مواجه میشود، بحرانهای بیشتری را به این ترکیب اضافه کنیم.
برای ایران، به تعویق انداختن بازگشت به توافق هستهای با هزینه بالایی از نظر اقتصادی همراه خواهد بود. در تهران، در حال حاضر قدرت عمدتاً در دست جناح سیاسی محافظهکار است که تمایل دارد نشان دهد میتواند اقتصاد را بهتر از اعضای پیشین، مدیریت کند. اما پس از گذشت تقریباً یک سال از ریاست جمهوری رئیسی، دولت او نتوانسته شرایط اقتصادی ایران را بطور اساسی بهبود بخشد.
مناقشه اوکراین بحثهای داخلی را در ایران بر سر اینکه چگونه میتواند به بهترین شکل از منافع ملی خود محافظت کند، شعله ور کرده است. بر خلاف رقبای خود در جهان عرب، بن بست در توافق هستهای به این معنی است که ایران قادر نخواهد بود از قیمت بالای انرژی که به دلیل تحریمهای ضد روسی به وجود آمده، استفاده کند. علیرغم تحریمهای آمریکا، چین به خرید نفت ایران ادامه داده است، اما این کار را با قیمت ارزان انجام میدهد. مادامی که ایران در تله تحریمهای آمریکا باشد، نمیتواند خریداران بیشتری برای نفت خود پیدا کند. خریدارانی، چون کره جنوبی، هند و کشورهای اروپایی که به دنبال کاهش وابستگی خود به منابع انرژی روسیه هستند. تا زمانی که تحریمهای ثانویه آمریکا مبادلات مالی جهانی با این کشور را مختل کند، ایران نمیتواند به پول نفت خود دسترسی آزاد داشته باشد.
طرفهای اروپاییِ توافق هستهای باید بر تهران و واشنگتن فشار بیاورند تا آخرین مانع سیاسی را برطرف کنند. روند مصالحه در حال انجام است. یکی از پیشنهادهای در حال بررسی، حذف نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از لیست سازمانهای تروریستی است، اما شاخه قدس این سازمان که در خاورمیانه عملیات انجام میدهد، قرار است در این لیست باقی بماند. مسیر دیگر صلح به شورای امنیت سازمان ملل منتهی میشود که برجام را تحت قطعنامه ۲۲۳۱ تأیید میکند.
کاهش تنشها میتواند فضای بیشتری را برای گفتگوهای منطقهای باز کند. هیچ تضمینی برای دوام این تنشزدایی وجود ندارد، هیچ تضمینی که نشان دهد دولت بعدی آمریکا از توافق خارج نمیشود نیز وجود ندارد. در رسیدن به توافق نهایی، ایران و آمریکا باید این واقعیتها را بپذیرند و اراده سیاسی خود را به کار گیرند.
اختلافات اساسی در نحوه اجرای توافق هستهای اکنون حل شده است. طرفین حتی پس از آن که روسیه - یکی از اعضای کلیدی توافق - مذاکرات را تقریباً متوقف کرد، موفق شدند مذاکرات را در مسیر خود نگه دارند. هر چه واشنگتن و تهران بیشتر منتظر بمانند، این روند در معرض آسیبهای خرابکارانه قرار میگیرد.
وقت آن رسیده که عبارت «برجام» را با جمله «اکنون آن را انجام بده» تعویض کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید