چاقو، کرم ابریشم و سیب، همگی یک نقطه ی اشتراک دارند، اینکه ترس های شما را برملا می کنند.
شاید با دیدن یک دلقک ترسناک یا عنکبوتی که به سمت شما می آید، از ترس از جای خود بپرید اما ترس هایی هستند که در ناخودآگاه شما نهفته اند و شاید خودتان هم از وجودشان بی خبر باشید.
حالا ما می خواهیم تلنگری به ناخودآگاه تان بزنیم و به شما کمک کنیم متوجه شوید از چه چیزی واقعاً ترس دارید. برای این کار کافی است نگاهی به تصویر بیاندازید و دقت کنید که اولین چیزی که در تصویر به چشم تان می آید چیست؟
اگر پروانه را دیدید:
شما از خیانت دیدن می ترسید. بیشتر اوقات به دیگران بی اعتمادید که احتمالاً به این خاطر است که از دیگران لطمه خورده اید و آن ها شما را پس زده اند.
پروانه می تواند نمادی از یک اتفاق تروماتیک در دوران کودکی یا طرد شدن تان در محل کار باشد. وقتی با چنین تجربه ای مواجه می شویم و مغزمان از پردازش آن ناتوان می ماند، زمانی که در موقعیت مشابهی قرار بگیریم که یادآور آن خاطره باشد، همه چیز دوباره برایمان تداعی می شود.
اگر سیب را دیدید:
بزرگ ترین ترس شما مرگ است. شاید رمزگشایی بزرگی نباشد چون ترس از مرگ امر غیر معمولی نیست. اما نکته اینجا است که در حقیقت از دست دادن یک شخص بسیار نزدیک است که شما را می ترساند.
شما شخص بامحبتی هستید که دلواپس دیگران هستید و احتمالاً این ترس شما ریشه در یک تجربه ی تروماتیک دارد. ممکن است در گذشته کسی را از دست داده باشید که از این اتفاق آسیبی ماندگار بر ناخودآگاه شما بر جای مانده است.
اگر کرم ابریشم را دیدید:
آیا تا به حال کلمه ی «فاسموفوبیا» (ترس از ارواح) تا به حال به گوش تان خورده است؟ اگر اول کرم ابریشم را دیدید، پس احتمالاً ترسی ناخودآگاه از امور ماوراء الطبیعه، مثل دیدن روح دارید.
مغز شما تنها با شنیدن کلماتی مانند روح، جادوگر یا هر چیز ماوراء الطبیعه ی دیگر، زنگ خطر را به صدا درمی آورد. حتی اگر ذهن منطقی شما بداند که چنین چیزی نمی تواند درست باشد، باز هم احساس می کنید به تسخیر افکار زودگذری در آمده اید که به ذهن شما هجوم می آورند.
اگر چاقو را دیدید:
چاقو نماد یک تهدید است. اگر اول چاقو را دیدید، ترس شما می تواند با ابتلا به بیماری های لاعلاج مرتبط باشد. همه ی ما از بیماری و پیری ترس داریم اما این ترس آنچنان عمیق در ناخودآگاه شما ریشه دوانده که حتی فکر آن هم شما را به وحشت می اندازد.
بیشتر افرادی که اول چاقو را می بینند، یا از گرفتار شدن به یک بیماری لاعلاج ترس دارند یا از داشتن یک مرگ ناگهانی بی دلیل یا توضیح.
کاملا درست
همه از مرگ میترسن