همه ی این ها در حالی است که بیشتر کارشناسان عنوان می کنند این آمار رسمی و دولتی بخش کمی از واقعیت خودکشی در ایران است و به اصطلاح تنها نوک کوه یخ را نشان می دهد. بر اساس جدیدترین تحقیقات پژوهشگران رشته ی علوم اجتماعی، آمار خودکشی در ایران در بازه ی چهار ساله ی ۱۳۹۸-۱۳۹۴ به میزان ۶۰ درصد افزایش نشان داده و هر سال ۱۵ درصد به آمار خودکشی در کشور افزوده شده است و خودکشی ها نیز متعلق به استانهای مرزی و غرب کشور نبوده و دامنه ی خودکشی ها اکنون به سراسر کشور کشیده شده است.
نکته ی قابل توجه اینکه آمار خودکشیها در مدت سه ماهه ی نخست سال ۱۳۹۹ نسبت به مدت مشابه در سال گذشته افزایش معنی داری در تعداد پیدا کرده و حتی ماهیت و کیفیت آن متفاوت شده است. آمار خودکشی ها در ایران اکنون نسبت به سال ۱۳۹۸ با افزایش ۲۳ درصدی همراه بوده و ماهیت و کیفیت آن هولناک تر بوده و در مدت کوتاه ۱۰ روزه استمرار داشته و به صورت زنجیرهای و سریالی در نقاط مختلف کشور مشاهده شده است.
از دیگر نکات حائز اهمیت در خصوص روند خودکشی ها در کشور و رفتار افرادی که اقدام به این عمل کردهاند خودکشی فرد آسیب دیده در محیط بیرون از خانه و در محل کار و همچنین در انظار عمومی بوده است. علاوه بر این، خودکشی ها در گذشته بیشتر شامل نوجوانان، جوانان و بزرگسالان در سنین ۴۵-۱۵ سال به روش هایی هولناک بود، اما امروزه خودکشی ها با روش های جدیدتر همراه شده و دامنه ی آن به کودکان نیز منتقل شده است و اخیراً جامعه شاهد خودکشی های دسته جمعی خانوادگی در کشور بوده و با این وصف می توان به جرأت از کاهش سن خودکشی و افزایش تلفات خودکشی کشور یاد کرد.
مشکلات اقتصادی، بیماری های روانی، آسیب های اجتماعی، مسائل سیاسی و فشارهای اجتماعی و فرهنگی از جمله دلایل اصلی خودکشی در کشور به شمار می آیند و اگر در گذشته عنوان می شد روند اقدام به خودکشی در ایران نسبت به جهان نگران کننده نیست و ایران در رتبه ی ۱۵۴ جهان و رتبه ی سوم خاورمیانه و کشورهای اسلامی قرار داشت، اکنون همزمان با رشد ایران در قعر جدول رتبه بندی شاخص فلاکت و صعود ایران در جایگاه رتبه ی دوم جهانی و رتبه ی اول خاورمیانه در شاخص فلاکت وضع متفاوت شده است.
شرایط جامعه ی امروز ایران دلیل موجهی بوده که افکار خودکشی در تمام قشرها رنگ بگیرد. در گذشته، شرایط تحریم و امروز علاوه بر تحریم ها رشد تعداد مبتلایان به کرونا و مرگ و میرهای بیماری و اعمال محدودیت ها و ممنوعیت های داخلی و خارجی در آینده ی نزدیک می رود که شرایط وخامت اقتصادی و مشکلات مالی در کشور را تشدید کند.
علاوه بر این، افزایش فساد در ساختارهای سیاسی و اقتصادی کشور و همچنین سوء مدیریت و ضعف مدیریت در ساختارهای اقتصادی کشور همراه با افزایش تحریم ها علیه جمهوری اسلامی ایران از اتفاقات مرسوم این روزها است که تورم، گرانی، بیکاری، فقر و تبعیض بیشتر از همیشه جامعه را ناکام می گذارد و در این شرایط ناهنجار قشرهای مختلف از افراد کم سواد و ناآگاه گرفته تا دانشجویان و نخبگان را به فکر خودکشی وا می دارد و وقتی احساس می کنند شرایط اقتصادی و مشکلات مالی نه تنها پایان ندارد بلکه تشدید هم می شود تصمیم به عملی کردن افکار خود میگیرند.
البته معضل اصلی امروز کشور تنها خودکشی نیست. خودکشی زاییده ی فقر و فقر حاصل تبعیض، بی عدالتی، بیکاری و نداشتن درآمد مناسب و مکفی به منظور جبران افزایش هزینه سبد معیشتی زندگی است. اکنون پدیده ی فقر و تبعیض در کشور به گونه ای است که خانواده ها و سرپرستان خانوار برای جبران افزایش خط فقر و هزینه ی سبد معیشت با مشکلات روحی و روانی عدیده ای مواجه شده اند. در کنار مشکلات اقتصادی و مالی، جبر فرهنگی و اجتماعی موجب رشد میزان خشونت و بروز رفتارهای خشن و نابهنجار در درون خانواده و سپس انتقال آن به سطح جامعه شده است. خودکشی و افزایش آن نیز معلول خشونت نهادینه شده و شکل گرفته در خانواده و جامعه است و خودکشی های سریالی اخیر در کشور نشان از یک زلزله خشونت و فراگیر در جامعه است.
چراکشوری که سرمایه کلان گا زو نفت دارنندپولش راسرسفره مردم نمبرنندکه موجب خودکشی وفقرمیشود خدالعنت کند بابک زنجانی وطبری وبردهایشان