نازنین میرزائی مشاور و روانشناس در گفتوگویی، درباره تمام کردن رابطه عاطفی بدون ضربه سنگین، اظهار کرد: سالها تجربه و مشاهدات بالینی نشان میدهد که برای بسیاری از انسانها پیش میآید که عاشق میشوند، دل میدهند و بعد مجبور میشوند که با احساس ناکامی جدا شوند.
این روانشناس با بیان اینکه در این جهان هیچ چیز ثبات ندارد تنها چیزی که ثبات دارد، بی ثباتی است، بیان کرد: هیچ چیز در عالم پایدار نیست، رابطه هم اگر به طور کامل تمام نشود، بی شک دچار تغییراتی میشود؛ لذا باید برای تغییر آماده بود.
میرزائی تصریح کرد: فاصله و دور شدن همیشه به معنی تمام شدن رابطه نیست، در تمام روابط و از جمله در عاشقانهترین روابط هم گاه فاصله و دوری رخ میدهد. علت آن میتواند سفر، مهاجرت، قهر کردن، مشغله کاری زیاد، بچه داری و نظایر اینها باشد. لذا همان طور که اشاره شد، دوری به معنای قطع رابطه نیست.
وی با اشاره به اینکه در بسیاری از موارد این دوری، باعث میشود که انسان با خودش خلوت کند و در خلوت خود به بینش و بصیرت تازهای درباره خود و رابطه برسد، افزود: خیلیها تحمل و طاقت دوری را ندارند زیرا در تنهایی با خویشتن خودشان روبرو میشوند. آنها وقتی با اضطراب تنهایی خود مواجه میشوند برای فرار از آن به آدم یا آدمهای دیگری رو میآورند.
این روانشناس با بیان اینکه حال اگر رابطهای به هر دلیل قطع شد، باید مدتی صبوری کرد و در آرامش نظارگر دوری و تنهایی خود بود، گفت: توجه داشته باشیم که تمام ما برای ادامه زندگی نیاز به انگیزه، دلخوشی و امید و امیدواری داریم. اینها را هم باید در درون خود جستجو کنیم. ولی بسیاری از مردم متاسفانه مراد خود را به عوض درون از گمشدگان لب دریا طلب میکنند. آنها برای غلبه بر احساس تنهایی خود به دیگران مخصوصاً به جنس مخالف رو میآورند و اسباب وابستگی مجدد خود را فراهم میکنند. آنها وقتی وارد رابطه میشوند. سخت به طرف مقابل میچسبند و با این چسبیدن و احساس درماندگی بیشتر غرق رابطه و اسیر میشوند.
میرزائی ادامه داد: چنین رابطهای که جز برآمده از تنهایی و نیاز نیست در واقع یک رابطه مسموم و ناسالم است. بدیهی است که این قبیل رابطهها نمیتواند یک رابطه سالم و ماندگار باشد، لذا دیر یا زود پایان میپذیرد؛ لذا اگر با آگاهی کامل وارد رابطه شویم و برای سالم نگه داشتن آن تلاش کنیم، رابطه هرگز به بیراهه کشیده نمیشود؛ و لیکن اگر رابطهای به هر دلیلی خواه به خواست خودمان و یا به زور باید تمام شود، باید چه کرد؟
وی اضافه کرد: قبل از پاسخ به این سؤال، لازم است به چند مورد کلیدی قبل از ورود به رابطه توجه داشته باشیم. راهکار اول وفاداری به خویشتن است. بعضی از افراد آن قدر به طرف مقابل امتیاز میدهند که در واقع حق و حقوق خودشان پایمال میشود یا به عبارت دیگر به خودشان خیانت میکنند.
این روانشناس گفت: چنین خیانتی قابل بخشش نیست، مثال این گونه خیانتها ترک تحصیل، استعفا دادن از کار، قطع رابطه با خانواده، ترک فعالیتهای اجتماعی و دست کشیدن از علایق خود به درخواست طرف مقابل است؛ لذا باید در هر رابطهای و برای ورود به هر رابطهای به خود وفادار بود. جایگاه خود را در رابطه حفظ کرد و از جمله این که دست از فعالیتهای زندگی خود نکشید.
میرزائی با بیان اینکه راهکار دوم که بیشتر برای خانمهای متاهل این است که برای خود شغل و درآمدی داشته باشید تا بتوانید استقلال خود را حفظ کنید، گفت: در جامعه بودن و استقلال مالی داشتن باعث میشود که اگر بنای خروج از رابطه و زندگی مشترک باشد، دغدغه و نگرانی درآمد و ترس از نداری در بین نباشد. خودتان بتوانید از عهدۀ زندگی خود بر بیایید. شاغل بودن باعث میشود که احساس وابستگی و نیاز نداشته باشید و ترک رابطه برایتان راحتتر باشد.
وی افزود: راهنمایی و راهکار کلی این که قبل از ورود به رابطه، ابتدا خودتان را بسازید. میزان وابستگی و نیاز خود به دیگری را کم کنید. روی پای خودتان بیایستید. حال اگر الان در آستانۀ ترک رابطه ایی هستید و هیچ یک از راهکارهای بالا را انجام ندادید، به مواردی میگویم توجه داشته باشید.
این روانشناس ادامه داد: به خودت زمان بدهید. توقع نداشته باشید یک روزه همه چیز را فراموش کنید. اجازه دهید تا احساس غم و ناراحتی ناشی از قطع شدن رابطه که وجودتان را فرا گرفته بدون سرزنش و ملامت خود برایتان ملموس شود. از احساس غم و ناراحتی فرار نکنید و برای راحت شدن از این احساس کس دیگری را جایگزین فرد قبلی نکنید. زیرا این کار به شما لطمه میزند. بجای انکار، تجربه کردن احساس غم را بپذیرید.
میرزائی بیان کرد: بعد از پذیرفتن این واقعیت تلخ و دردناک، به بخشهای فراموش شدۀ درون خود که سالها با آن قهر بودید و برای فرار از آن به آدمهای نامناسب پناه میبردید، رجوع کنید. به کمک یک درمانگر خبره آن بخش از خویشتن وجودت را ببین، بشناس و با آن آشتی کن. در این صورت است که برای خودت ارزش قایل میشوی و به دیگران این حس را میدهی که قابل احترام هستی. با تمرکز روی خود، اهداف و برنامههای جدیدی برای خودتان تدوین کنید. اگر شغل و حرفه ایی دارید، آن را به سمت جلو حرکت دهید و اگر حرفهای ندارید، دست بکار شوید و کار و حرفه جدیدی را شروع کنید و یا برای ادامۀ تحصیل وارد دانشگاه شوید.
وی خاطرنشان کرد: بالاخره این که زندگی انسان در این جهان بزرگ در یک «رابطه» خلاصه نشده است که با تمام شدن آن رابطه زندگی و هستی شما هم پایان برسد، هر آنچه تو را نکشد تو را بزرگ خواهد کرد. زندگی خیلی بزرگتر از تصورات شماست. عمق و معنای زندگی را دریابید.
دیدگاه تان را بنویسید