یک سال بعد از انتشار خبر مرگ اعلامنشده زرافه صفادشت، تصویری از کالبدگشایی این حیوان جنجال به پا کرده است. مدیران باغ وحش صفادشت، دامپزشکان پیشین این مجموعه و ارم را متهم به تخریب باغ وحش کرده و دلیل انتشار تصاویر را جلوگیری از انتقال «باران»، شامپانزه معروف به صفادشت دانستهاند. دامپزشکی که در تصویر کالبدگشایی دیده میشود اما میگوید مرگ زرافه، تمام آنچه در این مجموعه اتفاق افتاده، نیست و آنها مرگ بسیاری از گونهها را پنهان کردهاند. از طرف دیگر دامپزشک پیشین ارم که اکنون سه سال است باران با او زندگی میکند، میگوید فرستادن این شامپانزه به قفسهای باغ وحش صفادشت، یعنی کشتن آن.
این مرکز همانی است که چندی پیش ببری ٦ ساله به اسم مایا –که مثل زرافهها، جگوار و شیرهای سفید از آفریقا خریداری شده بود- به علت نارسایی کلیوی (طبق گفته مسئولان این مرکز) در آن تلف شد. مرگومیر حیوانات در مراکز نگهداری حیات وحش و پنهان کردنش اتفاق تازهای نیست. چه آنکه صفادشت پنهانکردن مرگ ببر و زرافه را در کارنامه دارد، دلفیناریوم تهران مرگ دلفین و شیرهای دریایی را، باغ وحش مشهد مرگ هفت ببر و پنهانکردن جمجمههایشان را و باغوحشهای شناخته شده و ناشناس، موارد بیشمار خبریشده و نشده دیگر را.
اخراج نشدم، استعفا کردم
مرگ یکی از سه زرافه صفادشت را نخستین بار «شهروند» در اردیبهشت ماه سال پیش خبری کرد. زرافهها را خرداد سال ٩٧ با تبلیغات بسیار به این مجموعه در ملارد آورده بودند و سال پیش مدیرکل وقت دفتر حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست به «شهروند» گفته که این حیوان درست چند روز بعد از این انتقال مرده بود. در زمانهای که مخالفان باغ وحشها بیشتر شدهاند و مشتریان نگاهی منتقدانه به وضعیت حیوانات پشت قفسها پیدا کردهاند، این مجموعهها در تلاشاند با خرید حیوانات نادری مثل جگوار یا فروش بلیت لمس کردن مار پیتون، کانگورو و جگوار، مشتریها را جذب باغ وحشها کنند.
فرد حاضر در عکسها، دامپزشک پیشین باغ وحش صفادشت است که به ادعای مدیر مجموعه، اخراج شده و به گفته خودش استعفا کرده. امین یوسفی در این تصاویر شکم زرافه را با چاقو باز میکند. او به «شهروند» میگوید که در حال کالبدگشایی برای تشخیص بیماری زرافه است. «این حیوان چند ماه بعد از ورود زرافهها تلف شد و خلاف اظهارات باغ وحش آزمایشها نشان داد که علت مرگش تغییر جیره غذایی و تزریق نشدن واکسن آنتروتوکسمی بوده است. هیچکدامشان واکسن نزدند و بیمه نشدند و این حیوان مرد چون ضعیفتر از بقیه بود.» به گفته او بره زرافهها به قیمت ٣٠٠میلیون تومان خریداری شدند و ١٠٠میلیون تومان هزینه حملونقل آنها بوده است. باغ وحش اما مدعی شده که شرکت صادرکننده از آفریقا جایگزین زرافه را به صورت رایگان به باغ وحش داده و به علت تحریم تا این تاریخ موفق به آوردن جایگزین نشدهاند.
بعد از اظهارات این دامپزشک در فضای مجازی، باغ وحش صفادشت در استوری اینستاگرامی برای مخاطبانش توضیح داده که این عکسها به دلیل دشمنی دو دامپزشک اخراجی از صفادشت و ارم منتشر شده و دامپزشک مجموعه اخراج شده چون تخصص و تجربه نداشته است. یوسفی اما میگوید: «من قبل از این سه سال در باغ وحش باراجین تجربه کسب کرده بودم. در صفادشت هم از زمان راهاندازی به مدت دو سال کار کردم اما اخراج نشدم. اردیبهشت پارسال به خواست خودم بیرون آمدم چون حقوقی به من پرداخت نشد. من از پنج سال قبل ، مدیر باغ وحش را میشناختم، از آن وقتی که یک شیر و ببر در خانهباغش در ملارد نگهداری میکرد و من واکسنهایشان را میزدم. بعد از مدتی محیطزیست تصمیم گرفت این شیرها را که دیگر بزرگ شده بودند، از او بگیرد. گذشت تا اینکه راهاندازی باغوحش صفادشت که تا قبل از آن فقط پرنده داشت، به او پیشنهاد شد. بیستوپنجم آذر ٩٥ قراردادی نوشتیم و به اداره دامپزشکی و محیطزیست رفتیم. فقط میخواستند با مدرک من کارشان را در ادارهها راه بیندازند و هیچ پولی از بابت قرارداد به صورت ماهانه به من داده نشد. در طول این مدت فقط یکمیلیون تومان به من دادند.» او از زمان راهاندازی باغوحش یک روز در میان به آنجا میرفت: «مسئول این باغوحش تصمیمی برای درمان حیوانات نداشت. مواردی که خیلی اوضاع حاد میشد، با من تماس میگرفت و هر حیوانی میمرد، یکی به جایش میخرید. دامپزشکها را هم از سر اجبار و به صورت مقطعی میآورد. من برای همه این حرفها مدرک دارم.»
این تمام ماجرا نیست
به گفته او در این باغوحش در طول یک سال علاوه بر ببر و زرافه، حیوانات دیگری هم تلف شدهاند. «یک میمون رزوس بود که بیاشتها شد، فقط سرمتراپی کردیم و آنتیبیوتیک زدیم و دست آخر مرد. سه یا چهار بار کوسه مُرد و جایگزین کردند. سیخوری بود که از بس با دست بلندش کرده بودند، پوست نازکش پاره شد و بخیه هم که کردیم به علت درد زیاد تلف شد. یک گرگ بود که واکسنش را نزده بودند و نگهداشتن آن در محیط بسته و استرس باعث شد بمیرد. موارد دیگری هم بود که من خاطرم نیست.» تلفاتی این چنین در مجموعههای کوچک و بزرگ زیاد اتفاق میافتد.
اینطور که یوسفی میگوید ابتدای راهاندازی این مجموعه یگانه، شیر ماده دوماهه را از باغوحش ارم خریدند و بعد سیمبا شیر نر را در قفس آن گذاشتند و درگیری این حیوانات قلمروطلب باعث زخمیشدن یگانه شد. آنها بار دیگر شیری گرفتند و در قفس یگانه انداختند و این ماجرا تکرار شد. «یک بار هم یگانه و سیمبا جفتگیری کردند و چون توله شیر مدام در دست مردم بود و با آن عکس میگرفتند، دچار بیماری دیستمپر شد و مرد. یک سال و دو ماه پیش بود. دستزدن به حیوانات که خیلی هم برای آن تبلیغ میکنند، باعث مرگ آنها میشود، به خصوص در بین خزندگان که ارزانقیمتاند و به راحتی مار دیگری جایگزینشان میشود.»
معمول بودن پتینگ (لمس حیوانات) در این باغوحش در حالی است که بر اساس نامه اداره حفاظت محیطزیست تهران هر گونه استفاده از حیاتوحش در باغوحشها برای اجرای حرکات نمایشی ممنوع است، چراکه افزایش تقاضا در بین مردم و درنهایت افزایش میزان قاچاق و فروش حیوانات را به دنبال خواهد داشت. اجرای حرکات نمایشی باعث شده شبکه ملی سمنهای محیطزیستی و منابع طبیعی کشور تصمیم به شکایت از این مجموعه بگیرد.
مهرداد کتالمحسنی، مدیرکل پیشین محیطزیست استان تهران که از یک هفته پیش بازنشسته شده است، به «شهروند» میگوید: «بعد از ماجرای مرگ دلفین برج میلاد و انتشار گسترده خبر آن حساسیت ما به فعالیت مراکز نگهداری حیاتوحش بیشتر شد و از بهمن ماه برای هر مجموعه یک کارشناس انتخاب کردیم تا فعالیت آنها را رصد کنیم. بازدیدها از مراکز نگهداری حیوانات بیشتر شده است و در تلاشیم که کیفیت نظارت را بالا ببریم، بهخصوص روی صفادشت که جدیدالاحداث است. سختگیری ما برای این مرکز تا آنجا بوده که سبب اعتراض آنها شده بود. درباره این باغوحش آخرین بار اعلام شد که یک ببر مرده و دلیل آن نارسایی کلیوی اعلام شد. محیطزیست تا آنجا که مقدور است، تلاش میکند که حیوانات در زیستگاه مناسبی نگهداری شوند، اما نظارتمان آنلاین نیست و درنهایت باز هم ممکن است ماجراهایی از دید پنهان بماند و نمیتوان همیشه جلوی تخلفات را گرفت.»
باران، سوی دیگر ماجرا
صفحه اینستاگرام باغوحش صفادشت به ایمان معماریان، دامپزشک پیشین باغوحش ارم هم تاخته و نوشته است: «تنها گزینه و داوطلب برای نگهداری از باران، شامپانزه ارم صفادشت است و معماریان با خیال تخریب صفادشت به هدف خود نزدیک میشود.» در این استوری ادعا شده است که نگهداری از باران و فرستادن آن به انگلستان برای این دامپزشک منفعت دارد، چون «قیمت شامپانزه ١٢٠ هزار دلار است». ماجرای باران چنان پیچیده شده که کار به دادگاه کشیده است. سازمان حفاظت محیطزیست از باغوحش ارم شکایت کرده است و ارم از ایمان معماریان، دامپزشک پیشین مجموعه.
باران، شامپانزه سهسالهای است که اردیبهشت ٩٦ نارس به دنیا آمد: «مجبور بودم خودم از او نگهداری کنم، هم نارس بود و هم گروه شامپانزهها آن را نمیپذیرفت. ناچار بودم به کلینیک ببرمش. این حیوان با اجازه مدیرعامل ارم و بعدتر مدیرعامل وقت ٢٤ساعته در اختیار من بود. ارم هم نامهای به سازمان محیطزیست فرستاد و موضوع را توضیح داد. اما سال پیش، همان وقت که کرونا آمد، مدیر عامل ارم دوباره عوض شد و این بار موضوع خیانت در امانت مطرح شد.» دی ماه پیش معماریان خارج از ایران بود که باران را برای دو روز به باغوحش صفادشت فرستادند. «از دادستان به دروغ حکم گرفته بودند که باران از آلمان قاچاق شده و مستقیم آن را داده بودند به باغوحش صفادشت. همه مدارک تولد و مجوزها را پیش دادستان بردم و دوباره حکم دادند که باران را از صفادشت بگیرم.» به گفته معماریان موضوع فرستادن باران به صفادشت بارها به صورت شفاهی اعلام شده است. اما چه سرنوشتی در انتظار این حیوان است؟ «شامپانزه حیوانی اجتماعی است، نباید آن را تنها در قفس نگه داشت، چون روانی میشود، مثل اغلب شامپانزههای ارم. صفادشت هم که هیچگاه شامپانزه نداشته است و حتی جایگاه آن را ندارد و آنجا هم برود همین خواهد شد. ضمن اینکه آنها میخواهند باران را مثل حیوانات دیگرشان دستی کنند و به نمایش بگذارند و با آن عکس بگیرند.» او با اتحادیه باغوحشهای اروپا مکاتباتی کرده و از آنها راهکاری علمی خواسته است. این نهاد در پاسخ مرکز دنیای میمونها در شهر وارهام انگلیس را معرفی کرده است، جایی که نگهداری شامپانزههای مشابه را به عهده دارد.
سازمان همراه باغ وحشها
معماریان مرداد سال پیش از ارم استعفا داد. «از آنجا بیرون آمدم، چون به من اجازه کار ندادند. ما میخواستیم عضو اتحادیههای باغوحشهای اروپا شویم و توانستیم کاندیدای عضویت شویم. این وسط یکی از نکات مهم این بود که حیوانات نباید خرید و فروش میشدند، اما این اتفاق میان باغوحشها معمول است.» در قوانین اتحادیه باغوحشهای اروپا گفته شده که نقل و انتقال حیوانات باید بدون پول و در صورت صلاحیت و استانداردبودن مراکز انجام شود، اما این دامپزشک میگوید: «روشی که بین باغوحشهای ایران معمول است، شانس قاچاق را افزایش میدهد، چون پول ردوبدل میشود. اینجا خرید و فروش حیاتوحش سود بسیار زیادی دارد. در ارم هم معمول بود، به خصوص برای توله شیرها. از گرگ و ببر هم بسیار تولهکشی میکنند. این میان پول زیادی جابهجا میشود و دلالهای مختلفی وجود دارد.» از نگاه او سازمان حفاظت محیطزیست جلوی این ماجرا را نگرفته است: «پایه اصلی این اتفاقات سازمان است. نمونه این اتفاق در دلفیناریوم تهران هم اتفاق افتاد که دو دلفین شکارشده از طبیعت را با مدارک جعلی به ایران آوردند و گفتند اینها در اسارت بزرگ شدهاند. سازمان محیطزیست هم به راحتی به آنها مجوز داد، همین است که جایگاه ایران پلهپله در قاچاق حیوانات بالا و بالاتر میرود.»
دیدگاه تان را بنویسید