۵۵آنلاین :
لیلا مهداد
ساعت از ١٢ شب که میگذرد، زندگي برايشان شروع ميشود. كتاب ميخوانند، فيلم ميبينند، مينويسند، اينستاگرام و تلگرام را بالا و پايين ميكنند و... در ميانههاي شب ميانوعدهاي ميخورند و زندگي شبانهشان را ادامه ميدهند تا سپيده صبح كه وقت ميانوعدهاي ديگر و خواب است. سبك زندگي گروهي از شهروندان، زندگی در شب است؛ سبکی كه بعضي از پژوهشگران در مورد آن معتقدند «چه وقت بخوابيم و چه وقت بيدار شويم» تنها به عادت يا انضباط ربطي ندارد چون ساعت بيولوژيك بدنمان كه ٥٠درصد آن را ژنتيك تعيين ميكند بر آن تاثير مستقيم دارد و بخشي از آن هم به محيط زندگي و سن مربوط است. «مالکولم فان شانتس»، استاد پژوهش ساعت بدن میگوید: «ما فکر میکنیم افرادی که تا دیروقت شب بیدارند، سالم نیستند و افرادی که تا دیروقت روز میخوابند، تنبلاند اما واقعیت این است که همه اینها به بیولوژی انسان مربوط است.» البته در بعضي از تحقيقات علمي نشان داده شده که این موضوع، تهديدي برای سلامت روان و جسم نیست و بر اين باورند كه نامنظم بودن برنامه زندگي اين افراد از عواملي است كه به اين مشكلات دامن ميزند. شبزندهداران راضي «مهسا» ٦ سالي ميشود شبزندهدار است؛ از زماني كه زندگي دانشجويي را تجربه ميكند. او دانشجوي مقطع كارشناسي ارشد است. چهره شادابي دارد، از خستگي و بيخوابي در آن خبري نيست و با انرژي حرف ميزند. مهسا ساكن كرج است و در تهران درس ميخواند و براي فرار از رفتوآمد در پانسيون ساكن است. زندگي دانشجويي آغازي بر شببيداري شما بود. در اين مدت به مشكلي برنخوردهايد؟ تا زماني كه مجبور نشوم، كلاسهاي صبح را انتخاب نميكنم، البته بيشتر كلاسهاي صبح را غيبت ميكنم. در طول شب بيشتر به چه كارهايي ميپردازيد؟ بیشتر مواقع با بچهها فيلم ميبينيم يا سرگرم حرف زدن ميشويم. خيلي ميچسبد. شب پر از آرامش است و از استرس روز ديگر خبري نيست. حيف نيست از سكوت و آرامش شب استفاده نكنيم؟ اصلا دلم نميخواهد آرامش شب را با هيچ چيزي عوض كنم آن هم با خواب و عالم بيخبري. كسري خوابم را هم سعي ميكنم صبحها يا اگر كلاس نداشته باشم بعدازظهرها تلافي كنم. تا امروز هم هيچ مشكلي بهوجود نيامده است. «رويا» یکی دیگر از شبزندهدارانی است که از سال ٨٩-٩٠ در گروه شهروندان شبزندهدار قرار گرفت و از آن زمان به بعد شببيداري جزو سبك زندگياش شده است. چه شد جزو جمعيت شبزندهداران قرار گرفتيد؟ جدا شدن از خانواده و زندگي دانشجويي در اين مسأله تاثيرگذار بوده است، البته قبل از دانشگاه هم شبها بيدار ميماندم اما هرازگاهي. خود اينستاگرام كلي وقت ميبرد. گوش دادن به موسيقي هم در سكوت شب لذتبخش است و نميتوان از اين لذتها چشمپوشي كرد. رويا هم مثل بسياري از جوانان شبزندهدار سرگرم گوشي و لپتاپ ميشود و گاهي اوقات هم كتاب ميخواند و كمتر پيش ميآيد فيلم ببيند. بيشتر اوقات تا چه ساعتي بيدار ميمانيد؟ بیشتر شبها تا پنج صبح بيدار هستم. شب آرام است و راحتتر ميتوانم به كارهايم برسم. شب برايم لذتبخش است، البته براي صبح بيدار شدن مشكلي ندارم. هر ساعتي كه كار داشته باشم يا بخواهم بيدار ميشوم. ساعت ٨،٩، ١٠. تحقيقات علمي نشان از اين دارد كه شبزندهداري باعث چاقي ميشود. من سالهاست وزن ثابتي دارم و در طول اين سالها هيچوقت دچار اضافهوزن نشدهام. «محسن» هم از سال ٨٦ با شروع دوران دانشجويي به شبزندهداران اضافه شده است. در ساعات بيداري بيشتر چه فعاليتهايي انجام ميدهيد؟ كتاب ميخوانم، خبرها را چك ميكنم، زبان ميخوانم، البته قبلا فيلم هم ميديدم. اگر شبها بخوابم فكر ميكنم تمام روز را از دست دادهام. عصبي ميشوم، براي همين اگر خسته هم باشم باز بيدار ميمانم. او در مطبوعات مشغول به كار است و براي همين فرصت دارد صبحها را بخوابد. «محسن» معتقد است آرامش شبها كمك ميكند به كارهايش راحتتر برسد. شببيداريها برايتان مشكلي پيش نميآورد؟ با خيال آسوده به همه كارهايم ميرسم اما تنها يك ايراد دارد، اينكه صبحها اگر كار ادارياي داشته باشم روز سختي را در پيش خواهم داشت. بارها شيوههاي مختلف را امتحان كردهام اما با اينكه هشت ساعت خوابيدهام، بعد از بيداري احساس خستگي كردهام اما وقتي تا صبح به كارهايم ميرسم و تا ١٢ظهر ميخوابم سرحال روزم را شروع ميكنم. شببيداري در طولانيمدت عوارض جسمي و رواني در پي دارد. تاكنون با مشكلاتي از اين دست روبهرو بودهايد؟ چيزهايي خواندهام مبني بر اينكه باعث افسردگي ميشود، اما در شرايط كنوني جامعه افسردگي افراد ارتباط مستقيمي با شببيداري يا سحرخيز بودن آنها ندارد. البته تا به امروز نه افسرده شدهام نه چاق. «محسن» البته بارها سعي كرده شبها زودتر بخوابد اما هيچوقت نتوانسته صبح زود بيدار شود و در نهايت همان ١٢ظهر از خواب بيدار شده است. «محمد» هم در مطبوعات مشغول به كار است و عاشق زندگي در شب. شبزندهداري شما هم با زندگي دانشجويي ارتباط دارد؟ از زماني كه دانشگاهي شدم به شبزندهداري عادت كردم. فضاي خوابگاه تاثيرگذار بود. زندگي با همسنوسالها و فرصت براي فيلم ديدن و كتاب خواندن. اوايل فكر نميكردم عادت كنم، البته الان از اين عادت ناراضي نيستم. او شببيداري را يكي از لذتهاي زندگي ميداند و معتقد است بايد شرايط زندگي در جوامع بهگونهاي باشد كه اين بخش از جامعه بتوانند از شبزندهداريشان بيشتر لذت ببرند. در مدتزماني كه بيداريد، بيشتر چه كارهايي انجام ميدهيد؟ فيلم ديدن و گوشدادن به موسيقي بخشهاي جذاب شبزندهداري است، اما من از ساعت ١٢شب به بعد ذهنم بهتر فعاليت ميكند و هر كاري كه داشته باشم، راحتتر ميتوانم انجام بدهم. درواقع شبها تواناييام براي انجام كارها بيشتر است. او معتقد است به زندگي شبانه بايد بها داد و پيشنهادهايي هم دارد. از نظر او ماجرا تنها به شبزندهداران معطوف نميشود؛ بعضي آدمها هم هستند كه به زور ميخوابند آن هم با هزينههاي گزاف تا بهگفته خودشان از لذت خواب شب بيبهره نمانند. «محمد» شب زندهداري را سبكي از زندگي ميداند كه بسيار هم لذتبخش است، البته به شرط اينكه بعضي از امكانات رفاهي همچون كافهها و بازارهاي شبانه مهيا شود تا اين گروه از شهروندان بتوانند بهره بيشتری از زمان خود ببرند، البته ساعات كاري هم يكي ديگر از دغدغههاي اين گروه از شهروندان است، البته كارشناسان خواب هم در اين مورد توصيههايي دارند مبني بر اينكه جامعه، ادارات و مدارس باید در قبال افرادی که ساعت بیداریشان شبهاست، انعطاف بیشتری داشته باشند؛ مثلا در همه سطوح این امکان وجود داشته باشد که کارمندی کار خود را دیرتر شروع و دیرتر تمام کند. سبك زندگيمان را تغيير بدهيم فربد فدايي، متخصص مغز و اعصاب است و درباره این سبک زندگی، حرفهایی برای گفتن دارد. او در گفتوگو با «شهروند» ميگويد: «نسلهاي گذشته، انسان روزها فعاليت ميكرد و شبها ميخوابيد اما پس از سهولت فراهم آوردن روشنايي و پس از آن اختراع برق سبب شد انسان اين توانايي را بيابد تا در تاريكي شب فعاليتهايي داشته باشد. روندي كه به مرور زمان در ميان جوامع بشري رواج يافت، با گسترش جوامع شهري توسعه يافت و در بعضي مواقع روندي ناگزير به نظر رسيد. اگرچه در نهايت به ضرر چرخه طبيعي و خواب و استراحت است.» فدايي در مورد دلايل شبزندهداري مي گوید: «در ميان شهروندان جامعه گروهي وجود دارند كه اصولا به اين دليل كه در طول روز مشغله فراواني دارند و در اين ساعات تمركز لازم براي فعاليتهاي فكري پيدا نميكنند، شب را براي اين دسته از فعاليتها اختصاص ميدهند. البته عدهاي هم وجود دارند كه به دليل ابتلا به بيماري- جسمي يا رواني- تمايل دارند شبها بيدار باشند و روزها را به خواب اختصاص دهند تا حداقل تماس را با افراد پيرامون خود داشته باشند.» اين متخصص مغزواعصاب با بیان اینکه شبزندهداري به سبكي از زندگي بدل شده است، ادامه میدهد: «اصولا انسان بهگونهاي آفريده شده است كه هورمونهاي ايجادكننده تحرك و افزايش قدرت ذهني در ساعات اوليه صبح بيشترين ميزان ترشح را داشته باشند و در مقابل هورمونهايي كه با استراحت و آرامش مرتبطند در ساعات شب بيشترين ترشح را دارند، بنابراين كساني كه عكس قاعده طبيعي روز ميخوابند و شب بيدار ميمانند، اين نظم طبيعي را برهم ميزنند و در نهايت با مشكلات عديدهاي روبهرو ميشوند.» فدايي راهحل جلوگيري از بسياري از اختلالات رواني و جسمي را تغيير شيوه زندگي میداند: «سهولت استفاده از وسايل روشنايي و همينطور وجود وسايل ارتباطي نوين درگسترش اين روند نقش دارند اما آنچه توصيه ميشود، برگشت اين سبك زندگي به روند طبيعي است تا از بسياري اختلالات رواني و جسمي جلوگيري شود.»
پيامدهاي شبزندهداري يك ضربالمثل انگليسي ميگويد: پرندهاي كه زودتر بيدار شود، كرم را ميخورد و بقيه گرسنه ميمانند اما جغدهاي شب زندهدار احتمالا چيزهاي بيشتري از يك غذاي خوشمزه را از دست ميدهند. شبزندهداري و بيدار ماندن يكي از سبكهاي زندگي است كه در ميان بعضي افراد مرسوم است. سبكي كه بهگفته محققان پيامدهايی دارد. اختلال در يادگيري: مغز و بدن خسته توانايي دريافت درست اطلاعات و ذخيره در حافظه را ندارد. درواقع كمخوابي باعث افت تمركز و توجه ميشود و حافظه فعال را دچار اختلال ميكند. ناپايداري احساسي: حسوحال و روحيه فرد كمخواب دایما درحال تغيير است و بايد توجه داشت بينظمي طولانيمدت در خواب موجب بروز مشكلات رواني مانند اختلال عصبي يا افسردگي ميشود. قضاوت و ارزيابي نادرست: كمخوابي باعث ميشود تا به درستي تصميمگيري نكنيد بهطوري كه تحقيقات علمي نشان ميدهند كمخوابي روي قضاوتهاي اخلاقي انسان تاثير ميگذارد. افزايش خطا و تصادف: تحقيقات نشان از اين دارند كه ٢٧٤هزار اشتباهي كه در محلهاي كار صورت ميگيرد ريشه در بيخوابي كارمندان دارد. مسالهاي كه ریشه در نداشتن تمركز و ناتواني در تحليل صحيح موضوع دارد. اختلال در سلامت جسم: بسياري از مشكلات و بيماريهاي جسمي ميتوانند ريشه در بيخوابي يا كمخوابي داشته باشند. بهطوري كه بيماريهاي قلبي، چاقي مفرط، فشار خون، سكته و ديابت را میتوان نام برد و اين در حالي است كه بيخوابي عمر را كوتاه ميكند و توليد آنتيبادي را در بدن كاهش ميدهد. درواقع بيخوابي يا كمخوابي سيستم دفاعي بدن را ضعيف ميكند و فرد زودتر بيمار ميشود. افت كارايي و بازده: افرادي كه كمخوابي دارند نميتوانند صددرصد حواسشان را به كار بدهند و متمرکز باشند براي همين بازده موردانتظار را ندارند. توانايي نداشتن در كنترل استرس: يكي از آثار بيخوابي ضعيفشدن ذهن است بهطوري كه فرد در مواجهه با موقعيتهاي تنشزا و پراسترس نميتواند عكسالعمل معقولي داشته باشد. حتي چندساعت كمخوابي هم ميتواند باعث نداشتن توانايي افراد در مواجهه با شرايط منفي و ناخوشايند شود پس به هيچوجه به ديرخوابيدن يا كمخوابيدن عادت نكنيد.
كمخوابهاي مشهور
«بانوي آهنين» لقب مارگارت تاچر بود؛ زني كه ٤ساعت خواب در شبانهروز برايش كافي بود و خدمتكاران در دوران نخستوزيري او به اين كمخوابيها عادت كرده بودند اما زماني كه دوران نخستوزيري تاچر به پايان رسيد و «جان ميجر» جانشين او شد خدمتكاران سردرگم شده بودند چون ميجر عادت داشت ٨ساعت بخوابد. «٦ساعت خواب براي يك مرد كافي است، براي يك زن ٧ساعت و براي يك احمق ٨ساعت.» اين جمله مشهور ناپلئون است. جملهاي كه ناپلئون را هم در ليست كمخوابهاي مشهور قرار ميدهد. در اين ليست نام چرچيل هم به چشم ميخورد مردي كه در زمان جنگ تنها ٤ساعت ميخوابيد و عصرها كمي چرت ميزد. «مريسا ماير» رئيس ياهو، «ايندرا نويي» رئيس پپسي و دونالد ترامپ هم در اين ليست قرار ميگيرند. اما در اين ميان جورج بوش از آن دسته افرادي بود كه هر شب بايد ساعت ده به رختخواب برود در حالي كه بيل كلينتون تا ديروقت كار ميكرد و صبحها ساعت ٥-٤ به رختخواب ميرفت، البته كلينتون بعد از ناراحتي قلبي كه برايش پيش آمد ميزان خوابش را افزايش داد. «آرياناهافينگتون» موسس سايت مشهور Huffington Post در يك دوره زماني آنقدر بيخواب شد كه وقتي از خستگي بيهوش شد، روي گونهاش افتاد و استخوان گونهاش شكست و پنج بخيه خورد. «ونسان ونگوك» هم از آن دسته نوابغي بود كه بيخوابي بخشي از زندگياش شده بود و براي همين به داروي خوابآور پناه برد و به تدريج مسمومش كرد بهطوري كه بعضيها تصور ميكنند يكي از عواملي كه او را به سوي خودكشي سوق داد همين مسأله بود. «آبراهام لينكلن» هم يكي از بيخوابهاي مشهور بود؛ فردي كه پيادهرويهاي شبانه طولانياش مشهور بود.
منبع : شهروند
دیدگاه تان را بنویسید