یکی از دوستان او میگوید که البرز به همراه چند نفر دیگر برای مهار آتشسوزیها به منطقه آمده بودند و بدون تجهیزات به ارتفاعات زاگرس رفتند. اما چون لباس مناسب این کار بر تنش نبود و لباسهای کوهنوردی از جنس پلاستیک هستند، وقتی آتش او را محاصره کرد، چارهای جز تسلیم شدن نداشت و بیشترین عامل سوختگی او لباسهایش بودند. به دلیل نبود امکانات و بالگرد امداد او را به بیمارستانی در گچساران رساندیم. بعد به دلیل شدت سوختگی بیمارستان او را قبول نکرد و مجبور شدیم به یاسوج برویم. آنها نیز به ما گفتند که باید به بیمارستان سوختگی اصفهان او را منتقل کنیم. به نظر من دلیل مرگ او همین جابهجایی با شدت سوختگی بالا بوده است.
بند لایحهای که حذف شد
هر چند دولت تمام هزینههای درمان سوختگی البرز زارعی را پذیرفت، اما این امر شامل همه افراد داوطلب نمیشود. چندی پیش شورای نگهبان بهدلیل بار مالی، یک بند از لایحه حمایت از محیطبانان را رد کرد که بر اساس آن هزینه درمانی داوطلبان مهار آتش بر عهده دولت بود و ظاهرا مورد موافقت مجلس قرار گرفت. زمانیکه در 27 اردیبهشت نمایندگان مجلس ایرادات شورای نگهبان در لایحه حمایت قضائی و بیمهای از ماموران یگان حفاظت محیطزیست را رفع و لایحه حمایت از محیطبانان را تصویب کردند، تبصره 2 ماده 2 این لایحه حذف شد که در آن آمده بود سازمان حفاظت محیطزیست و سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور موظف است هزینههای درمانی نیروهای مردمی را که به صورت داوطلبانه در اقدامات مرتبط با پیشگیری و اطفای حریق جنگلها و مراتع کشور همکاری میکنند، پرداخت و صدمات و خسارات وارده به آنها را جبران کنند. در این بین دولت نیز برای تربیت نیروهای ماهر برای مهار آتش بیپولی را بهانه میکند و در نتیجه مهار آتش که سالانه هزاران هکتار از جنگلها و مراتع کشور را نابود میکند، بر دوش داوطلبان، نیروهای اداری و سربازان هر منطقه میافتد که با بیل و شاخه درخت به جنگ آتش میروند و در این راه بسیاری از آنها دچار سوختگی میشوند.
نقش مردم در خاموش کردن جنگالها
درتایید این موضوع یک فعال محیطزیست میگوید: من خودم چند سال پیش در جریان آتشسوزی منطقه ریمه در کوه دماوند این موضوع را تجربه کردم. ما برای اینکه آتش درختان اورس (یا ارس) را که قدمت برخی از آنها به 700 سال میرسد، نابود نکند به همراه مردم بومی به منطقه رفتیم. خیلی از ما در آن حادثه، دچار سوختگی شدیم و زمانیکه به منابع طبیعی تلفن زدیم که لطفا کمک و امکانات بفرستید، بعد از چهار، پنج ساعت یک نفر آمد و برای اطفای حریق شاخههای تازه درخت بید و یک عدد بیل آورده بود که ما با آنها بر سر آتش بزنیم و اینگونه آتش را خاموش کنیم. اسماعیل کهرم همچنین معتقد است که بیشترین نیروی اطفای حریق در کشور ما مردم، انجیاها، سربازان و البرزها هستند که برای اطفای حریق به منطقه میروند و بسیاری از آنها فدای خشم طبیعت و بیامکاناتی میشوند. او در ادامه میگوید: چندی پیش که در جنگلهای بابل آتشسوزی رخ داد مردم وقتی خود را به ارتفاعات رساندند و یک شب کامل زمان صرف کردند تا با کپسولهای آتشنشانی سرمنشأ آتش را خاموش کنند، وقتی رسیدند دیدند که کپسولهای اطفای حریق خالی است! در آتشسوزیهای گچساران هم مشاهده کردیم که کپسولهای آتشنشانی با الاغ حمل میشود و محیطبانان و ماموران منابع طبیعی با بیل آتش را خاموش میکنند. الان دو روز است که منطقه کوشک سفلی در منطقه بیبی میدان یاسوج میسوزد، اگر همین الان به آنجا مراجعه کنید میبینید نیروهای منابع طبیعی و مردم بومی با بیل و شاخه درختان به جان آتش افتادهاند. کهرم به موضوع نبود بیمه برای مردم داوطلب نیز اشاره میکند و میافزاید: متاسفانه سالهاست افرادی که به صورت داوطلبانه به نبرد آتش میروند، حق بیمه ندارند و مجلس نیز تصویب کرده که حق تامین هزینههای درمانی آنها حذف شود. متاسفانه البرز زارعی و البرزهای دیگر که در این راه جانشان را از دست میدهند یک ریال هم نمیگیرند و آنها فدای عشقشان به طبیعت میشوند. وقتی هر 17 هزار هکتار از جنگلها و مراتع در دست یک جنگلبان و محیطبان است شما چه انتظاری دارید که در صورت بروز آتش کسی به فریاد آنها برسد. اگر مردم و طبیعت دوستان و انجیاها نباشند، آتش بسیاری از مراتع و درختان کشور را نابود میکند و در این راه البرزها و احسان عزیزیها فدای بیامکاناتی ما میشوند. سالانه تمام بودجه سازمان محیطزیست و منابع طبیعی برای پرداخت حقوق مصرف میشود و چیزی برای خرید امکانات باقی نمیماند. کمااینکه ما در جریان آتشسوزی گچساران دیدیم که یک بالگرد برای آتشسوزی اختصاص داده نشد، چون در ماجرای آتشسوزیهای قبل پول بنزین بالگردها و هواپیماهای را دولت پرداخت نکرده بود.
دیدگاه تان را بنویسید