بیماریهای واگیردار ازجمله معضلاتی هستند که بشر همواره با آنها درگیر بوده است.
این بیماریها بهخودیخود دارای تبعات اقتصادی و اجتماعی اجتنابناپذیری هستند؛ یعنی علاوهبر تحتتاثیر قراردادن معیشت خانوادههای درگیر بیماری، دولتها را وادار به درنظرگرفتن بودجهای اختصاصی برای مقابله با امراض میکنند.
اما اوضاع زمانی حادتر میشود که این بیماریهای واگیردار به مرحله اپیدمی و همهگیری برسند؛ آنگاه است که هزینههای اقتصادی و اجتماعی این بیماریها جانکاهتر و کشندهتر از خود ویروس اصلی میشود.
طی سه سده اخیر 9 بیماری واگیردار به شکل پاندمی خود را نشان دادهاند که در این بین میتوان آنفلوآنزای اسپانیایی را کشندهترین آنها معرفی کرد.
این بیماری که بین ژانویه 1918 تا دسامبر 1920 دنیا را درگیر خود کرد، به جان و تن بیش از 500میلیون انسان، یعنی یکسوم جمعیت جهان در آن زمان، نفوذ یافت و حیات بیش از 50میلیون نفر را از آنها گرفت.
یافتههای اقتصاددانان فدرال رزرو آمریکا نشان میدهد در آن زمان مناطقی که بیشترین سرایت ویروس آنفلوآنزا را داشتند، کاهش فعالیت اقتصادی در آنها شدیدتر و ماندگارتر بود. این درسی است که کشندهترین بیماری قرن به سیاستگذاران کنونی داده، اما به نظر میرسد دولتها در مقابله با کرونا به این امر توجه چندانی ندارند.
با گذشت حدود 5/3 ماه از پاندمی کووید-19، حدود هفتمیلیون و 700هزار نفر در جهان درگیر این بیماری شدهاند و متاسفانه تعداد جانباختگان هم به حدود 430هزار نفر رسیده است؛ البته خوشبختانه بیش از نیمی از بیماران بهبود یافتهاند تا مشخص شود کووید-19 به اندازه آنفلوآنزای اسپانیایی بیرحم نیست. بااینحال نگاهی به اثرات اقتصادی، اجتماعی و روانی این ویروس روی دیگری از ماجرا را به رخ میکشد.
شاید در این مدت بخش مهمی از مردم جهان توانستهاند خود را در برابر کرونا مصون نگه دارند یا بهنوعی از آن رهایی یابند، اما اثرات مخرب اقتصادی کرونا، معیشت مردم را با خطرات جدی مواجه ساخته است.
آنطور که بانک جهانی گزارش داده، کیک اقتصاد جهان در سال 2020 هشت درصد کوچکتر میشود. کینگز کالج و نشنیل یونیورسیتی نیز از کاهش 20درصدی درآمد در نتیجه شیوع کرونا خبر دادهاند که این امر به فقیر شدن حدود 550میلیون نفر انسان منجر خواهد شد. بر این اساس، برای اقتصاد جهان در سال جاری نمیتوان هیچ نقطه روشنی در نظر گرفت و فقط با اتحاد و همدلی باید تاریکترین ساعات زندگی بشر را به تعبیر رئیس صندوق بینالمللی پول پشتسر گذاشت. با اینکه طی 300 سال گذشته بشر 9 بیماری پاندمیک و دو جنگ جهانی را پشتسر گذاشته است، اما کریستالینا جورجیوا بر این عقیده است که کووید-19 شبیه هیچیک از موارد پیشین نیست و این بحرانی است شدیدتر از فروپاشی مالی 2008. او میگوید: در طول تاریخ صندوق ما هیچگاه شاهد از حرکت ایستادن اقتصاد جهانی نبودیم. این تاریکترین ساعات بشر است، تهدیدی بزرگ برای همه دنیا که نیاز است در کنار هم متحد و مطمئن بایستیم و از اقشار آسیبپذیر حمایت کنیم.
حرف تا عمل مبارزه با کار کودکان
حمایت از اقشار آسیبپذیر در برابر کرونا شاید کلیدیترین نکتهای باشد که رئیس صندوق بینالمللی پول به آن اشاره داشته است. در این بین میتوان کودکان کار را از آسیبپذیرترین این اقشار برشمرد؛ کودکانی که در این مدت بهدلیل حضور در خیابانها و سبک زندگی متفاوتتری که دارند بیش از سایر افراد در خطر ابتلا به کرونا قرار گرفتهاند. در ایران نیز اوضاع به همین ترتیب بوده است. آنطور که مسئولان بهزیستی میگویند بیش از 80درصد کودکان خیابانی در زمره کودکان کار قرار میگیرند. همچنین یافتههای رسمی تعداد کودکان کار در ایران را 900هزار نفر تخمین میزند، اما پژوهشهای مختلف برای شمارش جمعیت کودکان کار فعال در ایران به اعدادی بین سهمیلیون تا هفتمیلیون نفر هم دست یافتهاند. با اینکه تا امروز کارگروهها و کمپینهای فراوانی برای مقابله با اشتغال کودکان راهاندازی شده و قانونگذاران کشورهای مختلف هم قوانین سرسختانهای را در این زمینه از تصویب گذراندهاند، اما کمتر کسی را میتوان یافت که افزایش روزشمار کودکان کار را انکار کند. نگاهی به آمار رسمی نشان میدهد که امروز 386میلیون کودک در فقر شدید به سر میبرند. حالا کرونا هم مزید بر علت شده تا 60میلیون کودک دیگر در خطر فقر شدید قرار بگیرند. در همین زمینه محمد شریعتمداری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی ایران در توئیتی نوشت: «تخمین زده میشود 60میلیون کودک به 386میلیون کودکی که امروز در جهان در فقر شدید هستند، افزوده شود. بیم آن میرود که اثرات گسترده اقتصادی و اجتماعی کرونا و گسترش فقر، پدیده شوم کار کودک را تشدید کند. همه ما باید تلاشها و اقدامات همهجانبه برای مقابله با کار کودک را موثرتر و گستردهتر کنیم.» اظهارنظری که نشان میدهد شاید دیگر سپر جنگ اقتصادی یک میلیارد دلاری صندوق بینالمللی پول هم نتواند در برابر فقیر شدن بیش از نیممیلیارد از جمعیت جهان از خود مقاومت نشان دهد. درخواست کمک مالی حدود 100 کشور جهان از صندوق بینالمللی پول بهخوبی وخامت حال اقتصاد جهان را به رخ میکشد. جمهوری اسلامی ایران نیز برای اولین بار در طول حیات خود، از این صندوق کمک خواسته که فعلا پاسخ روشنی برای انتقال منابع پنجمیلیارد دلاری نشنیده است. بهرغم شعارهایی که مسئولان این صندوق سر میدهند، باید منتظر فقیرتر شدن جوامع باشیم که در این بین 60میلیون کودک هم به فقر شدید دچار شده و در خطر ورود به بازار کار قرار میگیرند. به نظر میرسد 12 ژوئن، مطابق با 23 خرداد، هم که بهعنوان روز جهانی مبارزه با کار کودکان انتخاب شده، صرفا در حد حرف و کلام باقی مانده و سیاستگذاران هم اعتنای چندانی به آن ندارند. چنانکه لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان در ایران که 11 سال پیش به تصویب مجلس رسیده بود، بهتازگی رای مثبت شورای نگهبان را گرفت. طبق این لایحه، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی مکلف است برای پیشگیری و مقابله با آزار یا بهرهکشی اقتصادی از اطفال بر اماکن کار نظارت موثر داشته باشد. شاید اگر این لایحه زودتر به قانون تبدیل میشد، امروز دیگر صحبت از فعالیت سهمیلیون تا هفتمیلیون کودک کار در ایران یک کابوس باورناپذیر قلمداد میشد، شاید دیگر اتباع خارجی، ایران را بهعنوان مقصد بهرهکشی از کودکان خود انتخاب نکردند. دیگر همین معدود پدران و مادرانی که برای تامین مالی خود اقدام به فرزندآوری میکنند در جامعه پیدا نمیشدند. حال تصویب چنین قوانینی را میتوان به فال نیک گرفت، مشروط بر آنکه اجرای دقیق آن هم به 11 سال یا بیشتر زمان نیاز نداشته باشد و دولت ایران بتواند سهم خود از فقیر شدن 60میلیون کودک در جهان را کاهش دهد.
دیدگاه تان را بنویسید