ارسال به دیگران پرینت

داستان احمدی‌نژاد و عبدالله نوری

آقای احمدی‌نژاد مدعی است در آن زمان به گشت ارشاد اعتراض می‌کرده است. اما در کجا؟ در هفته‌نامۀ جام که گهگاهی مطلبی از او منتشر می‌شد یا در سخنرانی یا در کلاس دانشگاه یا در بیانیه‌های تشکل متبوع دیگر؟

داستان احمدی‌نژاد و عبدالله نوری

 «‌گشت ارشاد از زمان آقای عبدالله نوری و مسؤولیت ایشان در وزارت کشور در سال ۶۸ آغاز شد.

 آقای نوری که اصلاح‌طلب و آن زمان وزیر کشور بود، سر خیابان‌ها مینی‌بوس می‌گذاشت و آرایش خانم‌ها را آن هم با سرباز چِک می‌کرد. ما همان زمان اعتراض می‌کردیم.

طی سال‌های ۶۳، ۶۴ و ۶۵ در خیابان ولی‌عصر هر روز درگیری بود. دختر خانم‌ها و آقایانی که موهای بلندی داشتند یا کراوات می‌زدند یا خانم‌ها کفش هایی می‌پوشیدند که چراغ داشت! یک عده موتور سوار می‌آمدند، کراوات را می‌بریدند، موها را قیچی می‌کردند و ما همان زمان معترض بودیم.»

این سخنان را محمود احمدی‌نژاد رییس جمهوری پیشین - و حالا «اولترا منتقد»- گفته و به بهانۀ آن نکاتی ذکر می‌شود با این توضیح که این نوشته درصدد تأیید یا تکذیب مدعای او نیست و طبعاً وزیر کشور دولت‌های سازندگی و اصلاحات اگر بخواهد خود توضیح و پاسخ خواهد داد اما بهانه‌ای است تا به 10 نکتۀ دیگر پرداخته شود:

اول: اصطلاح «اصلاح‌طلب»تا قبل از 76 رایج نبود. این تعبیر را روزنامۀ «جامعه» از سال 76 رواج داد. حتی آقای خاتمی هم تا دو سال آن را به کار نمی‌برد و پای دیوار چین بود که در پاسخ به خبرنگار خارجی اول بار از آن استفاده کرد.

عبدالله نوری حتی چپ سنتی هم به حساب نمی‌آمد چرا که در زمره نیروهای ذیل هاشمی رفسنجانی تعریف می‌شد که امام خمینی در اواخر عمر خود جایگاه سیاسی او را با انتصاب به نمایندگی خود در سپاه و عضویت در چند نهاد مهم ارتقا داد‌ند. هر چند بعدتر از اصلاح‌طلبان شاخص شد و حتی از آنان فراتر رفت.

دوم: فارغ از این که ادعای آقای احمدی‌نژاد درست باشد یا نه در توجیه کاری که نادرست می‌دانیم همواره نمی‌توان به پیشینه ارجاع داد و از خود سلب مسؤولیت کرد. اگر هم عبدالله نوری پایه گذار گشت ارشاد و احمدی‌نژاد در آن زمان که سمت خاص و مهمی نداشته مخالف بوده چرا طی 8 سال ریاست جمهوری که دست او باز بوده ابراز و عملیاتی نکرده است؟

سوم: آقای احمدی‌نژاد مدعی است در آن زمان اعتراض می‌کرده است. اما در کجا؟ در هفته‌نامۀ جام (جامعۀ اسلامی مهندسین) که گهگاهی مطلبی از او منتشر می‌شد یا در سخنرانی یا در کلاس دانشگاه یا در بیانیه‌های تشکل متبوع دیگر؟

چهارم: در سخنان مشهور او در انتخابات 84 دربارۀ حجاب - «آیا مشکل مملکت ما این است؟»-اشاره‌ای به گشت ارشاد نیست حال آن که مناسب‌ترین جا همان بود.

پنجم: تأکید بر اصلاح‌طلب بودن عبدالله نوری و منتسب کردن به او را می‌توان حاوی این پیام به اصول‌گرایان یا مرکزیت قدرت هم دانست که به رغم فاصله از اصول‌گرایان هرگز به اصلاح‌طلبان نزدیک نشده و نخواهد شد یا می‌کوشد خود را فرای دو جناح معرفی کند.

نقشی که او برای خود تعریف کرده این است که قادر به کنترل اعتراضات اجتماعی در طبقات فرودست است تا مجوز بازگشت به مناسبات رسمی را دریافت کند.

ششم: احمدی‌نژاد و عبدالله نوری البته با هم داستان دارند. درسال 1376 که سید محمد خاتمی پیروز و رییس جمهور شد احمدی‌نژاد استاندار اردبیل بود. طبعا با استقرار دولت تازه باید به وزارت کشور مراجعه می کرد تا ببیند قرار است ابقا شود یا نه و در صورت تغییر استاندار در وزارت کشور بماند یا باید به محل قبلی بازگردد.

استاندار دیگری که به دفتر وزیر جدید کشور مراجعه کرد محمد رضا رحیمی بود که بعدها معاون اول احمدی‌نژاد شد.

نقل می کنند وزیر جدید رحیمی را پذیرفت و اگرچه به او مسؤولیت نداد و در وزارت کشور هم نماند اما نشست گرمی داشتند.

رحیمی مرد اهل تعامل و خوش مشربی است به عکسِ احمدی‌نژاد که آن روزها تلخ بود (و انصاف می‌باید داد سال به سال از تلخی او کاسته شد).

باری، گویا عبدالله نوری وقت ملاقات به احمدی نژادِ نمی‌دهد و از طریق دفتر پیغام می‌‌دهد مأموریت شما در وزارت کشور پایان یافته و می توانید به محل خدمت قبلی - وزارت علوم- بازگردید. می توان حدس زد هم آن نپذیرفتن و هم این بازگشت برای احمدی‌نژاد ثقیل افتاده باشد.

هفتم: با توجه به فعالیت گشت ثارالله در دورۀ فعالیت کمیته‌ها می‌توان حدس زد ایدۀ گشت ارشاد برای آن بوده باشد که نگرانی مخالفان ادغام کمیته در شهربانی و ژاندارمری رفع شود هر چند نویسندۀ این سطور به خاطر نمی‌آورد بلافاصله پس از ادغام کمیته‌ها در شهربانی و تشکیل نیروی انتظامی گشت ارشاد به راه افتاده باشد و در دولت دوم سازندگی (72 تا 76) هم که دیگر وزیر کشور نبود.

هشتم: اگر عبدالله نوری وزیر کشور دولت هاشمی بوده احمدی‌نژاد هم استاندار آن دولت بوده است. شاید گفته شود پس از نوری و وقتی سکان وزارت کشور به دست وزیر اصول‌گرا (علی محمد بشارتی جهرمی) افتاد ولی اتفاقا در این دوره به گواه سؤالات رضا سردبیر «اندیشه پویا» در مصاحبه با آقای احمدی‌نژاد با ذکر منبع به او یادآور می شود که چگونه بارها شخص و دولت هاشمی رفسنجانی را ستوده بود و در آن مقطع اعتراضی از او کسی نشنید.

نهم: این احتمال هم هست که می خواهد ببیند حال که سخنی علیه اصلاح طلبان گفته آیا کیهان توجه می‌کند یا از چشم آنان کاملا افتاده است؟

دهم: با این همه به نظر می‌رسد زمان مناسبی را برای طرح این موضوع انتخاب نکرده است. چون در روزهایی که رفع حصر بار دیگر در کانون توجه قرار گرفته ولو به خاطر تشدید مشکلات معیشتی و رادیکال شدن دیدگاه های اعتراضی مانند گذشته هیجان برانگیز نباشد اگر مدتی ساکت باشد بهتر است چون آن سوی منازعۀ منجر به حصر آخرین نخست‌وزیر ایران همین رییس جمهور اسبق بوده که البته در این‌باره هم حرف دارد و می‌تواند به گفته‌ای از علی مطهری استناد کند که برای رفع حصر نامه نوشته بود ولی به هر حال آن طرف ماجرا او بوده و اگر از 1401 به 1388 شیفت کند خواندنی‌تر است تا بیست سال قبل‌تر و به 1368 تا نگوییم: مؤذن، بانگِ بی‌هنگام برداشت!

منبع : عصر ایران
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه