ارسال به دیگران پرینت

الاخبار:

ایران سفیر خود را به «صنعا» فرستاد، عربستان حتی نتوانسته رئیس دولت مورد حمایتش را به «عدن» بازگرداند؛ در «یمن» چه خبر است؟

مسیری که ایرلو به سمت پایتخت یمن طی کرده همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد و سوالات زیادی در مورد چگونگی رسیدن او به صنعاء مطرح می‌شود، مبنی بر اینکه آیا صلحی با یکی از دولت‌های حامی ائتلاف، علیه عربستان انجام شده و اینکه چگونه ریاض به این حد از ناتوانی رسیده است که با وجود ادعایش در مورد سیطره کامل بر آسمان یمن، نتوانسته است مانع از ورود سفیر ایران به خاک این کشور شود؟

ایران سفیر خود را به «صنعا» فرستاد، عربستان حتی نتوانسته رئیس دولت مورد حمایتش را به «عدن» بازگرداند؛ در «یمن» چه خبر است؟

لقمان عبدالله در الاخبار نوشت: حسن ایرلو، سفیر ایران، در اواسط هفته گذشته وارد صنعاء شد، تا این اقدام بر رابطه بین دو طرف و افزایش عمق و قدرت آن، تاکید کند.

در ادامه این مطلب آمده است: این رابطه از بیش از یک سال پیش بویژه با تعیین ابراهیم الدیلمی، بعنوان سفیر یمن در تهران، علنی شده بود، تا تاکیدی باشد بر ورود دو پایتخت به ائتلافی واحد برای مقابله با طرح آمریکا-اسرائیل در منطقه. دو دولت در سال ۲۰۱۴ ده‌ها توافق اقتصادی با یکدیگر امضا کردند، اما تجاوز به یمن، مانع از اجرایی شدن این توافق‌ها شد، این در حالی است که ایران و یمن در زمان فعلی تاکید می‌کنند که در صورت توقف جنگ، قرارداد‌های سابق، اجرا خواهد شد.

عربستان به بهانه ارتباط یمن با ایران، جنگی را علیه این کشور عربی به راه انداخت، در حالی که بهانه دیگرش برای این حمله، بخشیدن مشروعیت به عبد ربه منصور هادی بود. پس از گذشت نزدیک به شش سال از تجاوز سعودیها، همچنان مسیر سیاسی در یمن در حالت تعلیق قرار دارد و هنوز از پایان جنگ خبری نیست.

در این میان، مساله مهم آن است که عربستان سعودی مدعی است ۸۵ درصد از خاک یمن را تحت سیطره خود و نیرو‌های نیابتی اش دارد، اما سفیر آن در یمن، محمد آل جابر، وظایفش را در ریاض انجام می‌دهد، در حالی که سفیر ایران مستقیما در پایتخت یمن، صنعاء حضور می‌یابد و فعالیت می‌کند، تا به این شکل، شاهد ضربه دردناکی به ائتلاف سعودی اماراتی باشیم.

مسیری که ایرلو به سمت پایتخت یمن طی کرده همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد و سوالات زیادی در مورد چگونگی رسیدن او به صنعاء مطرح می‌شود، مبنی بر اینکه آیا صلحی با یکی از دولت‌های حامی ائتلاف، علیه عربستان انجام شده و اینکه چگونه ریاض به این حد از ناتوانی رسیده است که با وجود ادعایش در مورد سیطره کامل بر آسمان یمن، نتوانسته است مانع از ورود سفیر ایران به خاک این کشور شود؟ در این رابطه، برخی شخصیت‌های بزرگ در آنچه «مشروعیت» نامیده می‌شود و بویژه از جناح اصلاح طلبی که به قطر گرایش دارند، علامت سوال‌هایی را در مورد رابطه عربستان با این مساله طرح کرده و این کشور را متهم به هماهنگی با طرف ایرانی، در چارچوب یک تفاهم بزرگ برای پایان دادن به جنگ می‌کنند. ایشان برای ادعای خود به اقدامات سیاسی و انسانی و اقتصادی استدلال می‌کنند، که تبادل اسرا، بخشی از آن بود.

نکته بعدی، در این باره، آن است که عربستانی که جنگ یمن را به بهانه بازگرداندن مشروعیت به صنعاء به راه انداخت، نمی‌تواند هادی را به عدن، پایتخت اقتصادی یمن بازگرداند و حتی نظام سعودی در اداره پایین‌ترین سطح قدرت در استان‌های آزاد شده هم شکست خورده است، همانطور که در اداره امنیت عدن موفق نبوده است.

از سوی دیگر، هشام شرف، وزیر خارجه دولت نجات ملی یمن، در یک مصاحبه تلویزیونی در خصوص سفر سفیر ایرانی به صنعاء گفت که این سفر هیچ ارتباطی به درگیری‌های منطقه‌ای ندارد و برای اعلام همبستگی ایران با ملت یمن انجام شده است. وی همچنین تصریح کرد که سفر مذکور، با هدف اعلام صریح اینکه یمن همچنان موجود است و دوستانی در جهان دارد، صورت گرفته است.

در یک خط موازی، فعالان، رسیدن سفیر ایرانی به صنعاء را دلیلی برای شکست ائتلاف در تحقق اهدافش پس از شش سال جنگ و نابودی ظرفیت‌ها و زیر ساخت‌های یمن می‌دانند، این در حالی است که حکومت نجات ملی، موسسات دولتی را به مانند یک دولت پابرجا حفظ کرده است که تنها چیزی که کم دارند، به رسمیت شناخته شدن جهانی به صورت علنی است، همانطور که ایران در رابطه با یمن چنین کرد.

 

 

به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    • محمدبهرامى بلوچ ارسالی در

      امروز كل جهان به اين نتيجه رسيده جنگ ابزارى نيست كه كشورجنگ كننده وزده جنگ به مقام پيشرفت برسند ولى دولتهايى از مغز پوك درقدرت كشور اين تصميم ها را ميگيرند سازمان ملل هرچه سريعتر دراين مورد قانون تصويب كند اين خواست ملتهاى جهان است ارامش ارتباط تجارت صلح دوستى

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه