رسول بهروش در یادداشتی نوشت: «حتی پیش از بازی حذفی استقلال و سپاهان هم تحلیلها مبتنی بر اهمیت خارقالعاده این مسابقه برای امیر قلعهنویی بود. به دلایل متعدد از بازی دوشنبهشب بهعنوان شیشه عمر مربیگری امیر یاد میشد. نهایتا هم او باخت و ساعتی بعد استعفا داد. در مورد دوران ناموفق حضور قلعهنویی در سپاهان، حرف زیاد است، اما عجالتا این ۴ نکته را بخوانید.
۱- سورپرایز غمانگیز سپاهان برای بازی با استقلال، سپردن بازوبند کاپیتانی به امید نورافکن بود؛ تازهجوانی که در دو تقابل قبلی برابر تیم سابقش جنجال ساخته و شاید حتی از دایره ادب خارج شده بود اما در جدال سوم پاداش همه کارهای ناصوابش را با طلایهداری طلاییپوشان گرفت. این اتفاق در تیمی رخ میداد که سرمربیاش لااقل بهصورت تئوری و در مقام ادعا، همیشه از حفظ حرمتها و رعایت آداب کوچکتری و بزرگتری دم میزد. قلعهنویی بازی با استقلال را پیش از سوت آغاز باخت. افسوس؛ این امیر را حتی خود امیر هم نمیشناسد.
۲- خشم و اخراج امیر قلعهنویی بین دو نیمه بازی با استقلال، فرصت حضور او در نشست خبری بعد از بازی را گرفت. در غیر این صورت، شاید باز هم مشتی واژه و جمله تکراری از زبان ژنرال مخلوع میشنیدیم. واقعیت اما این است که پنهانشدن پشت سنگر کلمات، عمر کوتاهی دارد. شاید پارسال همین موقع میشد با عباراتی همچون «مهندسی نتایج» روی ناکامیها سرپوش گذاشت اما کمی که طول بکشد، حوصله مردم سر میرود. اصلا گیریم پنالتی میزبان اشتباه بود، سپاهان در مهمترین بازی فصلش با حضور امثال سروش رفیعی، مهدی کیانی، محمدرضا حسینی، امید نورافکن و استنلی کیروش حتی یک موقعیت گل جدی هم روی دروازه استقلال خلق نکرد. آبیها باید چند مصدوم و غایب دیگر میداشتند تا سپاهان لااقل به ۲موقعیت جدی گلزنی دست پیدا کند؟
۳- در بخشی از استعفانامه مجازی قلعهنویی از سپاهان آمده است: «امیدوارم روزی دروغها در مورد هزینههای ما برملا شود.» امیر همیشه اعتقاد داشته در مورد مخارج انجامشده در سپاهان بزرگنمایی شده و آنها به قول خودش از نظر هزینه، پنجمین تیم لیگ بودهاند. ما اما اگر قرار باشد حداقل یک قلم از هزینههای اضافی اخیر در سپاهان را یادآوری کنیم، روی مربی دروازهبانهای پرتغالی این تیم انگشت میگذاریم. بعد از قطع همکاری روی تاوارس با سپاهان، قلعهنویی با وجود همه ادعاهایش در مورد لزوم حمایت از مربیان ایرانی، ترجیح داد برای ۹بازی لیگی و مسابقات حذفی باقیمانده از این فصل باز هم یک مربی پرتغالی دیگر به اسم «واسکو اوورا» جذب شود. سپاهان بعد از این داستان ۸بازی انجام داد و پیام نیازمند ۸گل خورد. آیا واقعا این انتخاب در چنین شرایطی سودمند بود؟ هزینه اضافی یعنی همین و البته خیلی چیزهای دیگر؛ مثل جذب و حفظ محسن مسلمان بهعنوان گرانترین تماشاگر لیگ!
۴- عاقبت این که امیر قلعهنویی سالها یک نفس و بیوقفه علیه عادل فردوسیپور موضع گرفت. او بارها ادعا کرد امثال عادل دشمن فوتبال هستند و با برنامهریزی قبلی در راستای خلوتکردن ورزشگاهها عمل میکنند. سیاهه اتهاماتی که امیر به فردوسیپور نسبت میداد، آن قدر طولانی است که حتی یادآوری بخشی از آن هم ملالآور به نظر میرسد. حالا اما طعنهآمیز است که بدترین سال مربیگری قلعهنویی همزمان با غیاب و سکوت تلخ عادل رخ میدهد. خاموشی چراغ نود هفدهماهه شده و حالا روی میز مجری محبوبش هندوانه حراج میکنند. در چنین روزگاری، امیر بدترین نتایج عمرش را میگیرد، در استادیومها از دوست و دشمن شعار کنایهآمیز میشنود، از سوی رسانههای بومی گوشه رینگ کشانده میشود و برای نخستین بار در عمرش استعفانامه مینویسد. نه بزرگوار! مشکل شما عادل نبود.
آیینه چون نقش تو بنمود راست
خود شکن، آیینه شکستن خطاست!»
دیدگاه تان را بنویسید