امیرحسین اصلانیان زمانی بهترین مهاجم جوان فوتبال ایران بود و میتوانست سالها نفر اول خط آتش سرخپوشان تهرانی باشد، اما یک تصادف او را ۲ سال عقب انداخت.
پیشنهاد پرسپولیس چطور به دست شما رسید؟
من بازیکن نیروی زمینی بودم. آقای گل مسابقات محسوب میشدم و از سوی جلال طالبی به اردوی تیم ملی دعوت شدم. یک روز در کمپ تیمهای ملی حضور داشتیم که پرسپولیسیها سراغ من آمدند.
چه کسی به سراغ شما آمد؟
ناصر ابراهیمی. او گفت علی پروین تو را میخواهد و با هم راهی دفتر امیر عابدینی شدیم و قرارداد داخلی امضا کردیم، اما جالب است بدانید قرارداد اصلی من خیلی طول کشید.
چرا؟
من چند روزی با پرسپولیس تمرین میکردم و خبری از امضای قرارداد اصلی نبود، یک روز به پرویز کماسی گفتم چرا تکلیف مرا روشن نمیکنید؟ او گفت علی پروین تو را زیر نظر دارد، زیر نظر داشتن علی آقا سه ماه طول کشید، او بعد از ۹۰ جلسه تمرین گفت حالا میتوانی قرارداد رسمی امضا کنی تا بازیکن پرسپولیس شوی.
حتما قصد داشت عملکردت را در طولانی مدت مورد ارزیابی قرار دهد تا مثل برخی از بازیکنان جرقه نباشی؟
دقیقا. اطرافیان پروین نیز همین موضوع را به من گفتند؛ آنها گفتند بازیکنانی بودند که در روزهای اول حضورشان در تمرینات پرسپولیس عملکرد خیلی خوبی داشتند، اما بعد از مدتی کوچکترین بازدهی هم نداشتند.
استقلالیها هم با تو حرف زدند؟
بهرام امیری زنگ زده بود، اما من کارهایم را با پرسپولیس انجام داده بودم. اگر در خاطرتان مانده باشد من زمانی به پرسپولیس پیوستم که تازه ایران از جام جهانی ۹۸ فرانسه برگشته بود و بازیکنان ملیپوش زیادی داشت، حضور در آن تیم پرستاره برای هر فوتبالیست ایرانی جذاب و وسوسه انگیز بود.
کار کردن با علی پروین لذتبخش بود؟
کار کردن با علی پروین ۲ حالت دارد، اگر او با شما خوب باشد بهترین روزها را در تمرینات خواهید داشت و حسابی به شما خوش میگذرد، خوب بودن پروین باعث میشود شما انگیزه بگیرید و به طور حتم پیشرفت میکنید، ولی وای به روزی که او با شما بد باشد؛ آن وقت دنیا برای شما جهنم میشود.
حالا شما کدام حالت علی پروین را تجربه کردید؟
من هر ۲ حالت را تجربه کردم. دو سال اول حضورم در پرسپولیس علی پروین با من خوب بود و همه چیز به خوبی و خوشی پیش میرفت.
و بعد از دو سال...؟
وقتی غمخوار مدیرعامل شد، اوضاع پرسپولیس به هم ریخت. او آمده بود تا علی پروین را کنار بگذارد. دودستگی وحشتناکی در پرسپولیس شکل گرفته بود، برخی از بازیکنان به تمرین رفتند و برخی دیگر نیز این کار را انجام ندادند. من به عنوان یک بازیکن جوان سر تمرین رفتم، این موضوع باعث ناراحتی پروین و شکرآب شدن رابطهاش با من شد. از آن موقع تا حالا مرا تحویل نمیگیرد. شاید من اشتباه کردم، الان که به آن روزها فکر میکنم متوجه میشوم باید به دفتر وی میرفتم و از وی بابت حضور در تمرینات پرسپولیس کسب تکلیف میکردم.
در پرسپولیس به حق خودت رسیدی یا نه؟
نه! من با آن شرایط ایدهآل بدنی و فیزیکی که داشتم اگر با مربیای همچون کارلوس کیروش کار میکردم به طور حتم بهترین روزها را در فوتبال پیش رو داشتم. در آن زمان مربیان تیم ملی هم خیلی کم لطف بودند، شما بروید نگاه کنید ببینید چقدر بازیکن از فولاد به تیم ملی دعوت میشدند و سهم استقلال و پرسپولیس چقدر بود؟ بهروز رهبریفرد، مهدی هاشمینسب و علی انصاریان بهترین مدافعان ایران بودند، اما علی بداوی و جلال کاملیمفرد در تیم ملی ثابت بازی میکردند. من منکر تواناییهای فنی این ۲ بازیکن نیستم، اما بهتر از آنها در فوتبال حضور داشتند، این نشان دهنده یک چیز است.
چه چیزی؟
رابطه بگوویچ با برانکو ایوانکوویچ. حامد کاویانپور چند وقت در تلویزیون حرف زد و از پکیج ۴۰ هزار دلاری حرف زد، برخی از بازیکنان تیم ملی با این پکیج به تیم ملی راه پیدا کردند.
به تو از این پیشنهادات داده شد؟
خیر. به من نگفتند و اگر هم میگفتند از پرسپولیس پولی نگرفته بودم که بخواهم ۴۰ هزار دلار بابت ملیپوش شدن پرداخت کنم.
پرسپولیس بگوویچ شروعی خوب داشت، اما به سمت نابودی رفت.
او ۹ مهاجم گرفته بود و هر بازی باید یکی از اینها را به عنوان مکمل علی دایی استفاده میکرد. به نظر من فقط یک مربی دیوانه میتواند برای خط حمله ۸ مهاجم جذب کند، اما در بقیه پستها بازیکن نداشته باشد! من بازی اول پاس گل دادم، اما در دیدار بعدی در فهرست ۱۸ نفره پرسپولیس جایی نداشتم. اعتراض کردم، این اعتراضات بعد از من شروع شد و سایر نفرات هم به بازی نکردن خود معترض بودند. او بازیکنانی را که میخواست جریمه کند، یا در فهرستش قرار نمیداد یا به گوشهای از زمین میفرستاد تا با مربی گلرها و دروازه خالی تمرین کنند و میگفت این کار را انجام دهید تا کمیته فنی و انضباطی پرسپولیس تکلیفتان را روشن کند. ما هیچ وقت نفهمیدیم در این کمیتهها چه نفراتی حضور دارند و معلوم شد همه این رفتارها سیاهبازی این مربی کروات بوده است.
در همان روزها تصادفی کردی که زندهماندنت شبیه معجزه بود؟
خدا رحم کرد. حادثهای که برایم رخ داد، میتوانست پایان عمرم باشد، اما باعث شد یک سال و نیم از فوتبال دور باشم. در آن روزها که حسابی از نظر روحی و روانی ضربه خورده بودم راهی شمال شدم و در جاده تصادف کردم. لحظات سختی را پشت سر گذاشتم تا دوباره برگشتم.
بهترین گلی که با پیراهن پرسپولیس به ثمر رساندی؟
بازی با فولاد خوزستان که توپ را گرفتم و از پشت محوطه جریمه همه بازیکنان را دریبل کردم و دروازه این تیم را باز کردم. علی پروین از این گل بعدها تعریف کرد.
به خودت چیزی نگفت؟
نه، او عادت ندارد از کسی تعریف کند، اما در مصاحبه با یکی از نشریات ورزشی گفت در آینده از این پسره (امیرحسین اصلانیان) بیشتر خواهید شنید.
بدترین خاطرهات از حضور در پرسپولیس؟
۵ سال به من حق بازی کردن در پرسپولیس را ندادند. بار اولی که محمد حسن انصاریفرد مدیرعامل پرسپولیس شد با عصا راهی باشگاه پرسپولیس شدم و به او گفتم شرایط خوبی ندارم، پولم را بدهید. او گفت دروغ نمیگویم پولی در حال حاضر نداریم. من خیلی هنر کنم چکهایی که امسال دادهایم را پاس کنم. بعد از ۲ ماه بایرن مونیخ را به ایران آورد، به طور حتم چندصد هزار دلار به این تیم مطرح آلمانی پول داده بود. آنها که مجانی به ایران نمیآمدند. این نشان از عدم صداقت او بود. من زمانی که خانه در بهترین نقطه تهران ۶۰۰ هزار تومان بود از پرسپولیس طلب داشتم و حالا که خانه متری ۴۰ میلیون تومان است هنوز پولم را نگرفتهام. باشگاه پرسپولیس نه تنها در حق من بلکه در حق بسیاری از جوانان که دستمزدشان را نداد کم لطفی کرد. آنها با سرنوشت خیلیها بازی کردند.
و آخرین سوال، علی پروین به خاطر ۱۰ ثانیه بازی کردن تو را عامل شکست پرسپولیس نامید. آن خاطره را برایمان تعریف میکنی؟
شاید خندهدار باشد، اما حقیقت دارد. بازی با ذوبآهن اصفهان در ورزشگاه تختی بود. من هفته قبل به پیکان گل زده بوده بودم، اما در ترکیب پرسپولیس جایی نداشتم. در حال گرم کردن بودم که مدام به ساعت نگاه میکردم. تمام ورزشگاه نام مرا صدا میزد. دقیقه ۹۰ شد خبری از حضور من در زمین نبود، دقیقه ۹۲ مرا صدا کرد و از زمانی که وارد زمین شدم ۱۰ ثانیه طول نکشید که داور سوت پایان بازی را به صدا درآورد. وقتی به رختکن رفتیم بطری آبی جلوی درب بود که محکم به آن لگد زدم، علی پروین این صحنه را دیده بود. بعد از چند دقیقه که همه وارد رختکن شدند شروع به داد و فریاد بر سر من کرد و گفت «رفتی داخل زمین چه کار کردی؟ مقصر باخت پرسپولیس تو بودی، گفتم علی آقا من وارد زمین شدم داور سوت پایان بازی را زد، من چهکاره بودم؟» گفت «ساکت حرف نزن! امروز به تو باختیم»؛ خلاصه من با ۱۰ ثانیه حضور در زمین بدون اینکه توپ به پایم بخورد عامل شکست پرسپولیس لقب گرفتم و جالب است آن بازی هیچ وقت آنالیز فنی نشد چرا که اصلانیان باعث شد پرسپولیس ببازد.
دیدگاه تان را بنویسید