ارسال به دیگران پرینت

دیپلماسی سیگنال ریاض- تهران

در اوج تنش‌های منطقه‌ای میان ایران و آمریکا، تهران و ریاض در اظهار نظرهایی از سوی وزرای خارجه خود از آمادگی برای مذاکره خبر داده‌اند. فیصل بن فرحان وزیر امورخارجه عربستان گفته کشورش از گفت‌وگو با ایران استقبال می‌کند. البته او آغاز گفت‌وگوها را مشروط به تغییر برخی رفتارها کرده است؛ اما محمد جواد ظریف با گوشزد کردن برخی رفتارها به ریاض گفته که ما هیچ پیش شرطی برای مذاکره تعیین نمی‌کنیم. «دنیای اقتصاد» در گزارشی راز و رمز ارسال این سیگنال‌ها را بررسی کرده است.

دیپلماسی سیگنال ریاض- تهران

در اوج تنش‌های ایران و آمریکا در خاورمیانه، تهران و ریاض سیگنال‌هایی از تمایل به گفت‌وگو برای تنش‌زدایی را ارسال کرده‌اند. وزرای‌خارجه ایران و عربستان سعودی چهارشنبه هفته گذشته در اظهاراتی از تمایل به مذاکره خبر دادند، اگرچه آن را مشروط و منوط به تغییر برخی عوامل دانسته‌اند. در این گزارش دلایل انعطاف در مواضع عربستان سعودی و دورنمای مذاکرات احتمالی بین دو کشور تحلیل و بررسی شده است. در همین ارتباط، شاهزاده فیصل بن‌فرحان وزیر امورخارجه عربستان که برای شرکت در نشست سالانه مجمع جهانی اقتصاد به داووس سوئیس رفته بود، چهارشنبه گذشته به خبرگزاری رویترز گفت: کشورش از گفت‌وگو با ایران استقبال می‌کند و کشور‌های زیادی پیشنهاد وساطت میان دو کشور داده‌اند و عربستان به همه اینها گفته است که از گفت‌وگو با ایران استقبال می‌کند. بن‌فرحان اما گفت که ریاض به واسطه‌ها اطلاع داده که گفت‌وگو باید زمانی شروع شود که ایران بپذیرد رفتارش را تغییر دهد. او همچنین گفت که فراهم کردن شرایط گفت‌وگو واقعا بر عهده ایران است. وزیرخارجه عربستان همچنین از اینکه بعد از پاسخ موشکی ایران به آمریکا در عراق، منطقه درگیر تنش‌های بیشتر نشد، ابراز خوشحالی کرد. اگرچه همزمان عادل‌الجبیر وزیر مشاور در امورخارجی عربستان در اظهاراتی متناقض به تکرار ادعاها علیه ایران درخصوص منطقه پرداخت.

اشاره وزیرخارجه عربستان به واسطه‌ها، پاکستان، عراق و همچنین عمان است که از چند ماه گذشته تاکنون مشغول رفت و آمد به تهران و ریاض هستند. در همین خصوص «شاه محمود قریشی»  وزیرخارجه پاکستان روز جمعه در حاشیه نشست خبری در اسلام‌آباد که هدف آن تشریح سفرهای اخیر خود به تهران، ریاض و واشنگتن بود، به پرسشی درخصوص نشانه‌های مثبت در روابط ایران و عربستان پاسخ داد. او با استقبال از آمادگی تهران و ریاض برای مذاکره افزود: ما خواستار رفع سوء تفاهم‌های احتمالی میان دو کشور برادر ایران و عربستان هستیم.

از سوی دیگر، محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه ایران، چهارشنبه شب و ساعاتی پس از اظهارات همتای سعودی خود، در توییتی به زبان عربی نوشت: «ایران همچنان به گفت‌وگو با همسایگان خود علاقه‌مند است. ما آمادگی خود را برای مشارکت در هر اقدام هم‌افزا برای تامین منافع منطقه اعلام می‌کنیم. ما از هر گامی که امید را به مردم منطقه بازگرداند و ثبات و شکوفایی به ارمغان آورد استقبال می‌کنیم.»

 ظریف همچنین روز جمعه در توییتی نوشت: کشورهای عادی کشتارگاه‌هایشان را به جای کنسولگری جا نمی‌زنند. کشورهای عادی به همسایگانشان حمله نمی‌کنند، باعث ایجاد بحران‌های بشردوستانه نمی‌شوند و از مذاکره سرباز نمی‌زنند. با تمام این اوصاف ما هیچ پیش شرطی برای مذاکره تعیین نمی‌کنیم.

یک روز قبل از اظهارات وزیرخارجه عربستان، محمود واعظی، رئیس دفتر رئیس‌جمهور ایران، خواستار بهبود روابط با عربستان شده بود. او گفت: «عربستان یک کشور اسلامی است در گذشته روابط خوبی با ریاض داشتیم اکنون نیز معتقدیم که به نفع منطقه است که دولت و ملت دو کشور مشکلات خود را با یکدیگر حل کنیم.»

در این شرایط که دو طرف و به‌خصوص عربستان تا حدی از مواضع پیشین فاصله گرفته و تمایل خود را برای گفت‌وگو نشان داده‌اند، چشم‌انداز مذاکرات احتمالی و شرایط تحقق آن حائز اهمیت است.

دلایل انعطاف در مواضع عربستان

انعطاف در مواضع عربستان سعودی و فاصله گرفتن از رویکرد سابق که اوج آن در اظهارات محمد بن‌سلمان ولیعهد سعودی در کشاندن جنگ به داخل ایران در ژوئن ۲۰۱۷ بروز و ظهور یافت را باید ناشی از دو عامل اصلی دانست. عامل اول افزایش سطح تنش بی‌سابقه در خلیج‌فارس و هدف قرار گرفتن پهپاد آمریکایی و در نهایت پایگاه آمریکا در عین‌الاسد بود که ریاض را در یک شوک و بهت استراتژیک فرو برد.

در واقع مقامات سعودی پیش‌بینی نمی‌کردند که ایران تا این سطح بخواهد و بتواند از راه‌ها و ابزارهای مختلف اهدافی را در منطقه مورد هدف قرار دهد. تا پیش از این اتفاق بزرگ، مقامات سعودی ارزیابی دقیق و ملموسی از قدرت نظامی و موشکی ایران و از همه مهم‌تر جدیت مقامات تهران برای نشان دادن یک واکنش تهاجمی نداشتند و عمدتا در محافل خاندانی و درباری خود ایران را ببری کاغذی عنوان می‌داشتند.

دلیل دوم در تغییر این موضع عربستان را باید ناامیدی از راهبرد فشار حداکثری آمریکا و مواضع متغیر ترامپ ارزیابی کرد. در واقع آن خوش‌بینی اولیه از استراتژی فشار بر ایران که در سفر خرداد ماه ۹۶ترامپ به ریاض و دعوت از سران عرب برای شکل‌دهی به یک ائتلاف منطقه‌ای به اوج خود رسید، از چند ماه گذشته تاکنون جای خود را به یک واقع‌بینی ناشی از سرخوردگی داده است.  مواضع متغیر ترامپ، فقدان یک سیاست منسجم در قبال ایران، تمایل به گفت‌وگو با تهران و عدم ورود به درگیری نظامی با ایران حتی با وجود ساقط شدن پهپاد آمریکایی و حمله موشکی ایران به پایگاه عین‌الاسد، سعودی‌ها را به این جمع‌بندی رسانیده که نباید خود را در کانون تنش‌های تهران و واشنگتن قرار دهند.

در همین خصوص خانم مضاوی الرشید استاد مدرسه اقتصاد لندن و از معارضین سرشناس سعودی در مقاله‌ای با عنوان چرا ریاض باید بی‌طرف بماند در میدل‌ایست‌آی نوشت: «عربستان سعودی همچنان آسیب‌پذیر است و جنگ ایران و آمریکا تنها این آسیب‌پذیری را بیشتر خواهد کرد. از این‌رو عربستان‌سعودی باید در تنش‌های بین آمریکا و ایران که از سال ۱۹۷۹ کلید خورده است و ادامه دارد بی‌طرف بماند و به‌جای حمایت از آمریکا تلاش کند تا با حل اختلافات منطقه‌ای خود با ایران در کوتاه‌ترین زمان ممکن، خطر را برای خود دفع کند.»

از این‌رو این دو عامل نقش مهمی در چرخش حداقل تاکتیکی ریاض در قبال تهران داشته و خود را در اظهارات وزیرخارجه عربستان و تلاش سعودی برای آرام کردن تنش‌ها در یک ماه اخیر نشان داده است. موضوعی که ایران باید از آن بیشترین استفاده را کرده و با تبدیل این سیگنال‌ها به یک طرح مذاکراتی ضمن تنش‌زدایی با ریاض، گسستی را در دنباله‌روی عربستان از سیاست فشار حداکثری ترامپ به‌وجود بیاورد.

دورنمای مذاکرات احتمالی

درخصوص دورنمای مذاکرات احتمالی میان ایران و عربستان به‌خصوص پس از اظهارات مقامات رسمی دو کشور درباره باز بودن باب مذاکره باید گفت که این مساله از پیچیدگی‌هایی برخوردار است که صرف اظهارنظر و ارسال پیام توییتری نمی‌تواند دو طرف را به سمت گفت‌وگو هدایت کند. اولین مساله این است که دو طرف و به‌خصوص طرف سعودی تا چه میزان آمادگی مذاکره جدی با ایران بر سر عوامل تنش زا بین دو کشور را داشته باشند که صرفا در حد اظهارنظر نباشد و نشان از یک تمایل جدی و واقعی به حل‌کردن اختلافات داشته باشد.  به‌خصوص که در هر دو پایتخت دیدگاه‌های بعضا متفاوتی درخصوص روابط دو کشور وجود دارد که هماهنگ کردن آنها خود موضوع بسیار مهمی است که تبدیل به سیگنال‌های متناقض نشود.

مساله دوم به طرح مذاکراتی بر می‌گردد. به این معنی که دو کشور قرار است بر سر چه موضوعاتی گفت‌وگو کنند. آیا صرفا در مورد از سرگیری روابط دوجانبه و بازگشایی کنسولگری و سفارت دو کشور است یا نه بر سر مسائل منطقه‌ای از جمله در یمن قرار است این گفت‌وگوها به‌صورت محدود شروع شود و سپس گسترش پیدا کند. در واقع این طرح مذاکراتی نشان از همان آمادگی و اراده برای حل اختلافات دارد که نبود آن بعید است مذاکرات را تبدیل به یک دستاورد کند.

مساله سوم این است که دو طرف در میز مذاکره قرار است چه امتیازاتی را به طرف مقابل بدهند که بتواند در چارچوب بازی برد-برد که همواره اعلام می‌شود قرار بگیرد و طرفین را بعد از دو دهه تنش بر سر مسائل منطقه‌ای متقاعد سازد. مساله چهارم و مهم دیگر نقش بازیگران سوم و به‌خصوص آمریکا در این فرآیند است. در واقع عربستان به‌صورت مستقلانه و ناشی از شرایط و اضطرار منطقه‌ای به سمت گفت‌وگو با ایران متمایل شده یا در چارچوب احاله مسوولیت از سوی آمریکا به سمت گفت‌وگو با ایران ترغیب شده است.

اگرچه در شرایط تنش‌ها بین ایران و آمریکا و تمایل واشنگتن برای فشار بر تهران به قصد مذاکره، سخت است بپذیریم که آمریکا به راحتی قبول کند که ریاض از سیاست فشار حداکثری فاصله بگیرد و به سمت مذاکره با تهران حرکت کند. این چهار مساله مهم و در عین حال پیچیده اگر در یک شرایط توازن و همگرایی قرار بگیرند می‌توان به مذاکرات ایران و عربستان در اوج تنش‌های ایران و آمریکا در منطقه و در شرایط کنونی خوش‌بین بود. اگر چه همچنان باید از سطح این خوش‌بینی کاست و تمایل دو کشور به باز کردن باب گفت‌وگو به‌خصوص از جانب ریاض را ناشی از مدیریت تنش به‌وجود آمده ارزیابی کرد. بر این اساس به نظر می‌رسد تهران و ریاض با مذاکرات بزرگ فاصله زیادی دارند.

 
 

 

منبع : دنیای اقتصاد
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه