پروفسور «توماس والن» استاد علوم اجتماعی در دانشگاه بوستون است. حوزه تحقیقات وی تاریخ اجتماعی و سیاسی آمریکا در قرن ۱۹ و ۲۰ و همچنین سیاست خارجی مدرن را در بر میگیرد.
توماس والن با اشاره به شیوع پاندمی کرونا و اتهامهای مطرحشده در این رابطه از سوی کاخ سفید گفت: در زمینه منشا شیوع ویروس کرونا همچنان پرسشهای بسیاری وجود دارد که پاسخی برای آنها یافت نشده است. معتقدم که جهان باید در زمینه یافتن پاسخ این پرسشها با تحقیقاتی مستقل و شفاف عمل کند. اما تا جایی که به ایالات متحده مربوط میشود، آنچه شاهدش هستیم سوءمدیریت شدید و بیتوجهی به مسائل است. دولت «دونالد ترامپ»، رئیسجمهوری آمریکا، نتوانست واکنشی درخور به این بحران نشان دهد. علت این امر از یک سو سوءمدیریت خود ترامپ بود و از سوی دیگر بیکفایتی نهادهای اطلاعاتی. اخیرا مشاور امنیت ملی آمریکا گفته بود که نهادهای اطلاعاتی این کشور نتوانستند تصویری دقیق و درست از ابعاد این پاندمی برای دولت ترسیم کنند. از سوی دیگر، خود ترامپ نیز بارها با اظهارات متناقض به سردرگمی مردم و نهادها دامن زد!
وی در ادامه گفت: این البته رویه معمول ترامپ است! او از یک سو اظهاراتی را بر زبان می آورد و مدتی بعد خودش همانها را نقض میکند. اینکه ترامپ نتوانست به موقع تجهیزات کافی برای مردم فراهم آورد و اصرارش به کماهمیت جلوه دادن این بیماری باعث شد وضعیت بدتر از آن چیزی بشود که انتظارش میرفت. این را هم باید در نظر گرفت که اصولا رویکرد ترامپ مبتنی بر جنجال و سلطه است! او برای بازگشایی ایالتها در میانه کرونا مدام به فرمانداران فشار میآورد. الان هم شاهد هستیم که برای استقرار ارتش و گارد ملی در واکنش به تظاهرات جاری در کشور تلاش دارد عقیده خود را به دیگران تحمیل کند! اصولا «رد نظر متخصصان» از متدهایی است که کاخ سفید مدام از آن استفاده میکند!
روابط چین و آمریکا نیز مشمول این وضعیت قرار دارد. ترامپ از یک سو با افتخار از رابطه خوبش با «شی جینپنگ»، رئیسجمهوری چین، سخن میگوید، ناگهان تغییر عقیده داده و از نارضایتی عمیق خود از توافق تجاری با پکن حرف میزند!
این استاد دانشگاه با اشاره به تحریمهای آمریکا علیه چین در رابطه با نقض حقوق ایغورها افزود: شکی نیست که وضعیت ایغورها مدتهاست که اسفبار است. این نکتهای است که بسیاری از نهادهای حقوق بشری و بینالمللی در رابطه با آن هشدار دادهاند. با این حال، اینکه چرا کاخ سفید به سراغ این مسئله رفته را باید ریشه در تنشهای فعلی میان دو طرف بر سر هنگ کنگ و مسائل اقتصادی دانست. اینگونه گمان میکنم که وضعیت فعلی جهان به نحوی نیست که ترامپ از آن رضایت داشته باشد و این ابعاد و تاثیرهای توافق تجاری با چین را تحت تاثیر قرار میدهد. منظورم این است که شاید ترامپ گمان میکند که این توافق دیگر به سودش نیست، چه در عرصه انتخابات چه اقتصاد و دیگر مسائل. بنابراین باید برای تغییر مفاد یا حتی تاکید بیشتر بر آن به پکن فشار آورد!
توماس والن در ادامه گفت: این را نیز باید لحاظ کرد که ترامپ به شدت نگران ماههای آینده و انتخابات پیش رو است. نظرسنجیهای اخیر نشان از کاهش ۱۰ درصدی محبوبیت او دارد. آیا او میتواند چنین درصدی را بار دیگر بازگرداند؟ مشخص نیست! اما قتل «جرج فلوید» و تظاهرات صورتگرفته پس از آن نیز کمکی به ترامپ نکرد که هیچ، اوضاع را برای او بدتر هم کرده است! مشکل اینجاست که نمیتوان فراگیری تظاهرات و کرونا را با پیامهای توئیتری رفع و رجوع کرد. این چیزی است که ترامپ هنوز متوجه آن نشده است و ممکن است زمانی به آن برسد که دیگر واقعا برایش دیر شده باشد.
وضعیت اقتصادی آمریکا بیشک، همچو دیگر کشورهای جهان، در پی این پاندمی تاثیر گرفته است. اما باید دید که دولت میتواند در این زمینه موفق عمل کند یا خیر. البته میزان بیکاری در آمریکا اخیرا کاهش داشته است، اما نه آنقدر که بتوان مردم را راضی کرد. به نظرم بهترین کار این میبود که دولت تمرکز خود را بر حمایتهای مالی از مردم میگذاشت، نه آنکه مدام از معاهدات جهانی خارج شود و دیگران را به تحریم تهدید کند.
وی در ادامه افزود: وضعیت فعلی هنگ کنگ نیز بعید است بتواند کمکی به بهبود روابط میان دو طرف بکند. پکن آشکارا هنگ کنگ را خط قرمز خود میداند و به نظر میرسد که هیچ بنا ندارد سر آن با کسی معامله کند. بنابراین انتظار بهبود چندانی را در روابط واشنگتن-پکن نمیتوان داشت.
دیدگاه تان را بنویسید