بانی کریستین در «The Week» نوشت: آمریکا و ایران درگیر بازی احمقانه مرغ یا کبوتر و شاهین شدهاند.
در ادامه این مطلب آمده است: رهبران هر دو کشور میگویند که قصد دارند توافق هستهای را به شرایط اولیه خود برگردانند. بر این اساس آمریکا باید دوباره به عضوی از برجام تبدیل شود و ایران هم دوباره تمام محدودیتهای برجامی خودش را اجرا کند. با این وجود اما هر دو طرف میخواهند که دیگری آغازگر روند بازگشت به برجام باشد. تهران از واشنگتن خواسته است تا تحریمهای اعمالی از سوی دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق را که پس از ترک برجام در سال 2018 وضع شده، مجدداً لغو کند. در سوی مقابل واشنگتن نیز نخست پیش از هر کاری خواستار بازگشت ایران به اجرای روند محدودیتهای برجامیاش شده است.
با این حال، روز دوشنبه، ایران راهی برای برون رفت از این بن بست پیشنهاد کرد، وزیر امور خارجه ایران گفت که اتحادیه اروپا، یک طرف دیگر در برجام، دست به میانجیگری بزند و روند بازگشت همزمان هر دو کشور به برجام را مدیریت کند. آمریکا میتواند مجدداً وارد این توافق شود و طبق شرایط خود تحریمها را لغو کند، در حالی که ایران همزمان محدودیتهای برجامی را دوباره اجرایی میکند. دولت بایدن البته این پیشنهاد را نپذیرفت.
عدم پذیرش این پیشنهاد ایران به هیچ روی قابل درک نیست، چرا که بازگشت به برجام جزوی از وعدههای مبارزات انتخاباتی رئیس جمهور بایدن بود. بازگشت به برجام میتوانست یک پیروزی آسان و زودرس برای بایدن باشد، اما حالا عدم اجرای آن میتواند مقدمه یک شکست سنگین برای وی را فراهم کند.
برای درک فرصت سوزی مهمی که بایدن در روز سه شنبه داشت، باید گریزی اندک به تاریخ زد. برنامه جامع اقدام مشترک یا همان برجام (JCPOA) توسط دولت اوباما مورد مذاکره قرار گرفت و در سال 2015 به امضا رسید. این توافق فعالیتهای هستهای ایران را بطور قابل توجهی محدود میکرد، ضمن اینکه همزمان امکان انجام بازرسیهای مستقل را هم فراهم میداشت. دولت ترامپ نیز اذعان کرد که ایران به تعهدات خودش پایبند بوده است. در عوض این آمریکا و سایر اعضای برجام بودند که به تعهدات خود عمل نکرده و مجددا تحریمهای هستهای را بر ایران اعمال کردند.
محدودیتهای برجام محدود به زمان بود، ضمن اینکه توسعه دیگر سلاحهای متعارف ایران مانند موشکهای بالستیک را مهار نمیکرد. با این وجود، موفقیت برجام میتوانست پایه و اساس و مبنایی مناسب برای آغاز یک دوره جدید در روابط آمریکا و ایران باشد، بسیاری امیدوار بودند که برجام یک تغییر مثبت به سمت آزادی و رفاه بیشتر برای مردم ایران باشد.
در عوض، ترامپ رئیسجمهور شد. ترامپ در کل مشتاق انجام اعمالی کاملا مخالف سلف خودش اوباما بود، رئیسجمهور حالا دیگر پیشین آمریکا همگان را فریب میداد که با نقض برجام، توافق دوم بهتری را رقم خواهد زد، ترامپ در سال 2018 آمریکا را از برجام خارج کرد و به سایر اعضای برجام، از جمله متحدان اروپایی واشنگتن، دستور داد که تحریمها علیه تهران را دوباره اعمال کنند.
پس از یک سال ادامه دادن ایران به رعایت تمام محدودیتهای توافق هستهای و نرسیدن به هیچ یک از مزایای پیشبینی شده در آن، این کشور سرانجام در تابستان 2019 شروع به کاهش محدودیتهای پیشبینی شده در توافق کرد. در پاییز همان سال، فرانسه برای انجام مذاکرات میان آمریکا و ایران جهت لغو تحریمها و از سرگیری دیپلماسی دست به میانجیگری زد. ترامپ که ابتدا به صورت خصوصی به درخواست فرانسه پاسخ مثبت داده بود در مخالفتی آشکار با عهد و پیمان خودش در یک سخنرانی در سازمان ملل متحد اعلام کرد که تحریمهای بیشتری علیه ایران اعمال خواهد کرد.
پس از این اتفاق تنشها مدام افزایش یافت، طی این مدت دولت ترامپ بر خواستههای حداکثری خودش تاکید میکرد در حالی که ایران به آرامی بر نقض برجام میافزود.
من همه اینها را برای یادآوری یک واقعیت ساده مرور کردم تا در نهایت بگویم همه این اتفاقات به خاطر آمریکا و به ویژه اقدامات دونالد ترامپ رخ داده است، اساسا این که ما امروز در این وضعیت نابسامان قرار داریم همه مسئولیت آن متوجه شخص ترامپ است. دولت ایران مستحق انتقاد قابل ملاحظهای در حوزه سیاست داخلی و خارجی است، اما این انتقادها مسلما به دلیل عدم پایبندی آن به برجام نیست. تهران مفاد برجام را تمام و کمال رعایت کرد و این ترامپ بود که از ان خارج شد. تهران حتی شرایط مذاکره فرانسه را پذیرفت، اما باز هم این ترامپ بود که ابتدا به طور خصوصی رضایت داد و سپس علناً خلاف عهد و پیمان خود عمل کرد.
اکنون ما وارد عصر بایدن شدهایم، بایدنی که اساسا با وعده بازگشت به برجام و رد اقدامات ترامپ انتخاب شد. پرایس روز سه شنبه به خبرنگاران گفت که شرط آمریکا برای بازگشت به برجام رعایت دوباره محدودیتها از سوی تهران است، بایدن هم بر لزوم تعهد مجدد ایران به برجام به عنوان پیششرط بازگشت آمریکا تاکید میکند و این البته موضوع تازه ای نیست، او در گذشته نیز بر این مساله تاکید کرده بود. لزوم پایبندی ایران به برجام همیشه شرط اصلی بایدن بوده است و تهران نیز اتفاقا با پیشنهاد اخیرش به اتحادیه اروپا در راستای همین پیش شرط گام برداشت، تنها تفاوت در این بود که تهران میگفت این که پیش از آمریکا دست به اقدامی بزند را قبول ندارد و هر دو کشور باید همزمان به برجام بازگردند.
با این حال بایدن به این پیشنهاد جواب منفی داد تا در وضعیتی کاملاً شبیه ترامپ قرار گیرد. تنها تفاوت این دو در آن است که بایدن مایل است به برجام برگردد، در حالی که ترامپ بر امضای توافقی جدید اصرار داشت. با این حال، تاکتیکهای آنها برای رسیدن به این مقاصد مختلف یکسان است: هر دو آنها میخواهند قبل از اینکه آمریکا کاری انجام دهد، ایران همه گامها را بردارد، حتی اگر ایران دلیل بر هم خوردن توافق نباشد.
تعریف و تمجید دائمی ترامپ از خودش در مذاکره به نوعی بیانگر روش او بود، اما روش بایدن گیج کننده است. پذیرش پیشنهاد میانجیگری اتحادیه اروپا از سوی بایدن، عملا شرط انطباق وی را محقق میکرد. این امر میتوانست ایران را از توانایی ساخت سلاحهای هستهای، دور کند ضمن اینکه همزمان بایدن را هم به یک پیروزی سریع در سیاست خارجی میرساند و نمایانگر تعهد او مبنی بر تحقق دیپلماسی و برقراری ارتباط مجدد با متحدان اروپایی بود. این امر موجب میشد تا ایران از معافیتهای تحریمی که برای مبارزه با کووید-19 مورد نیازش است، برخوردار شود، چیزی که بایدن نیز پیشتر وعده آن را به تهران داده بود. اظهارات و سیاستهای بایدن احتمالا از حمایت مشتاقانه تیم سیاست خارجی وی، که شامل مقامات سابق دولت اوباما و دست اندرکاران برجام میشود، برخوردار بوده است. آنچه بایدن اظهار میداشت یک گسست واضح از سیاستهای ترامپ بود، بایدن در حقیقت سعی در احیای پیمانی داشت که ترامپ به دنبال نابودی آن بود. بایدن سعی داشته که بگوید آمریکا یک شریک قابل اعتماد برای مذاکره است.
درب بسته بایدن دوباره باز نمیشود. مجید تخت روانچی، سفیر ایران در سازمان ملل ماه گذشته در نیویورک تایمز نوشت: اگر دولت جدید به تعهدات خود عمل و تحریمها را در مدت کوتاهی لغو نکند، امکان تعامل در توافق هستهای را از بین میبرد. در همین حال، مجلس ایران 21 فوریه را آخرین مهلت بایدن برای لغو تحریمهای اعمال شده توسط ترامپ تعیین کرده است. در صورت عدم رعایت این مهلت، تهران غنی سازی اورانیوم را تسریع کرده و از پذیرش بازرسان سازمان ملل خودداری میکند.
طی چند سال گذشته، مقاومت ایران در برابر فشار حداکثری ترامپ نشان داد که اینها تهدیدهای قابل اعتمادی برای گسست روابط دو کشور است. بایدن باید درک کند که با انجام این رفتارهای شبیه ترامپ چه چیزی را به خطر میاندازد. او ادعا میکند که به دنبال یک توافق طولانیتر و قویتر با ایران است، اما در حال حاضر عزمی برای حرکت به این سمت و سو از خود نشان نمیدهد.
دیدگاه تان را بنویسید