ارسال به دیگران پرینت

نزاع ایران و آمریکا شخصی شده است ؟

پیش از این، روابط ایران و آمریکا، ضربه سختی از شخصی شدن نزاع خورده بود. وقتی ترامپ به قدرت رسید، توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵، را کنار نهاد. بسیاری معتقدند دلیل اصلی این کار، نفرت ترامپ از توافقات باراک اوباما بود. ترامپ نیز تلویحا این را تایید کرد. وقتی که نخست وزیر بریتانیا از لزوم امضای توافق جدید با عنوان «توافق ترامپ» سخن گفت، ترامپ از این ایده استقبال کرد و به نوعی خواستار امضای توافقی به نام خود بود.

نزاع ایران و آمریکا شخصی شده است ؟
به موازات اوج‌گیری تنش‌ها میان تهران و واشنگتن، مقامات دولت آمریکا انتقادات تندی علیه برخی مقامات ایران بیان می‌کنند. امری که ممکن است به تنش‌ها میان دو کشور جنبه شخصی بدهد.

به گزارش فرارو، این اواخر دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، چندین بار خطاب به سران ایران توئیت‌هایی به زبان فارسی منتشر کرد. ترامپ قبلا از خطاب قرار دادن مستقیم مقامات عالی ایران تا جای ممکن خودداری می‌کرد، اما به تازگی به طور مستقیم برخی مقامات بلندپایه ایران را تهدید می‌کند.

از اوایل سال جدید میلادی، توجه دولت آمریکا و خصوصا رئیس جمهور این کشور به مسائل ایران به نحو چشمگیری افزایش پیدا کرده است. دونالد ترامپ که قبلا بیش از همه به مسائل داخلی آمریکا توجه می‌کرد، حالا به رغم داغ شدن بحث استیضاح وی، توجه بیشتری به موضوع ایران نشان می‌دهد.

ترور سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس، نقطه عطفی در افزایش تمرکز آمریکا بر مسائل ایران بود. اندکی بعد از ماجرای محاصره سفارت آمریکا در بغداد، سردار سلیمانی در یک عملیات پهپادی ارتش آمریکا در بغداد ترور شد. در پی این اقدام، سطح تنش‌ها میان تهران و واشنگتن تا مرز درگیری نظامی پیش رفت. بعد از ترور سردار سلیمانی، ترامپ توئیت‌های فارسی خود را شروع کرد و انتقادات تندی علیه مقامات ایران نوشت. ترامپ در جدیدترین توئیت‌های فارسی زبان خود، به مقامات بلندپایه ایران هشدار داده است.
 
آیا نزاع میان ایران و آمریکا شخصی شده است؟
وزرای خارجه ایران و آمریکا در دولت باراک اوباما روابط خوبی داشتند.

مشکلات شخصی پمپئو با ظریف و سردار سلیمانی
علاوه بر لفاظی‌های شخصی ترامپ، سایر مقامات نیز درگیر مجادله شخصی هستند. زمانی که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، از سمت خود استعفا کرد، مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا، در توئیتی، ضمن کم اهمیت نشان دادن استعفای ظریف، وی و حسن روحانی را «ویترین یک مافیای فاسد مذهبی» توصیف کرد.

پمپئو از جمله کسانی بود که ایده وجود دو گروه «تندرو و میانه رو» در نظام ایران را قبول نداشت و به همراه برخی محافل نزدیک به دولت ترامپ، تلاش‌های زیادی انجام داد تا این ایده را در محافل غربی بی‌اعتبار سازد. از دیدگاه پمپئو و برخی محافظه‌کاران آمریکایی، غربی‌ها نباید به ظریف اهمیت بدهند یا اظهارات بلیغ او به زبان انگلیسی را جدی بگیرند. از همین رو، پمپئو سعی کرد تحرکات ظریف را محدود کند. در چند سفر اخیر ظریف به نیویورک، وزارت خارجه آمریکا برای او با تاخیر ویزای محدودی صادر می‌کرد که این اواخر دیگر حتی همان ویزای محدود را هم صادر نکرد. پمپئو همچنین از رسانه‌های آمریکا به خاطر مصاحبه با ظریف انتقاد کرد و حتی خواستار حضور در صداوسیمای ایران شد.

از سوی دیگر، ظاهرا کاسه صبر ظریف از کارشکنی‌‎های پمپئو لبریز شده است. وی چندی پیش در توئیتی، پمپئو را «دلقکی» توصیف کرد که نقاب دیپلمات به چهره زده است. پیش از این، ظریف با انتشار ویدئویی از اعترافات پمپئو مبنی بر دروغگویی و فریبکاری در سازمان سیا، به طور ضمنی پمپئو را به دروغگویی و فریبکاری متهم کرد.

بسیاری معتقدند پمپئو معمار اصلی کارزار فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران است و تضعیف جمهوری اسلامی ایران یا شاید براندازی آن، آرزوی دیرینه اوست. در ماجرای ترور سردار سلیمانی، پمپئو یکی از اهداف قدیمی خود را محقق کرد. وزیر خارجه آمریکا، از سال‌های دور به طور کلی بر سپاه پاسداران و به طور ویژه بر سردار سلیمانی تمرکز کرده بود.

زمانی که ترامپ در سال ۲۰۱۶ به ریاست جمهوری آمریکا رسید، پمپئو نماینده نسبتا گمنام کنگره از ایالت کانزاس بود. دقیقا در همین سال، پمپئو به همراه دو تن از اعضای کنگره با خودرو‌های مشکی به سفارت پاکستان در واشنگتن (حافظ منافع ایران در آمریکا) رفتند و درخواست عجیبی مطرح کردند. آن‌ها خواستار سفر به ایران شدند. پمپئو و همراهانش اهدف متعددی برای این سفر داشتند از جمله: دیدار با مقامات ایران، ملاقات با زندانیان آمریکایی، بررسی برنامه موشک‌های بالستیک، بازدید از سایت‌های هسته‌ای و نظارت بر انتخابات مجلس.

اما همانطور که انتظار می‌رفت، این سفر هرگز انجام نشد.

یک سال بعد، پمپئو به سرعت مدارج ترقی را در دولت ترامپ طی کرد و به ریاست سازمان سیا منصوب شد. در سازمان سیا، با تقویت مرکز عملیات ایران، تمرکز بر ایران را بیشتر کرد.

اما تمرکز پمپئو بر مسائل ایران، سال‌ها قبل از ریاست بر سازمان سیا شکل گرفته بود. وقتی پمپئو عضو کمیته اطلاعاتی مجلس نمایندگان بود، از مقامات اطلاعاتی دولت می‌خواست که با حضور یافتن در کنگره، نفوذ سپاه قدس و سردار سلیمانی را بررسی کنند.
 
شاید دلیل توجه زیاد پمپئو به سپاه پاسداران این باشد که او هم سابقه طولانی نظامی و اطلاعاتی دارد. به نوشته بی‌بی‌سی عربی، ایده انتقام از سپاه پاسداران در زمان تحصیل پمپئو در آکادمی نظامی «وست پوینت» در ذهن وی شکل گرفته بود. پمپئو، از سال ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۶، در آکادمی یادشده مشغول تحصیل و آموزش نظامی بود. دقیقا در همین دوره، تنش‌ها میان آمریکا و حزب الله لبنان بالا گرفته بود. در اکتبر ۱۹۸۳، دو ساختمان محل استقرار نیرو‌های آمریکایی در بیروت با دو خودروی بمب‌گذاری شده، منفجر شدند. انفجار، تقریبا ۲۴۱ کشته برجای گذاشت. احتمالا این انفجار در شکل گیری ذهنیت منفی پمپئو علیه ایران نقش داشته است چرا که در این انفجار، اتهاماتی علیه حزب الله لبنان مطرح شد.

اگر چه در این دوره، جنگ سرد همچنان مطرح بود، اما پمپئو به مسائل ایران توجه می‌کرد. در آن زمان، پمپئو به عنوان افسر ارتش به آلمان اعزام شد. حال بیش از ۳۰ سال از آن وقایع گذشته است و اکنون پمپئو هم در موقعیت تصمیم سازی قرار گرفته است. وقتی فرصت ترور سردار سلیمانی فراهم شد، پمپئو آن را برای ضربه زدن به نفوذ ایران در منطقه غنیمت شمرد.

مایکل پریجنت، افسر سابق اطلاعاتی که سابقه کار در عراق داشت و اخیرا هم در جلسه استماع کنگره درباره میزان نفوذ سردار سلیمانی در عراق شرکت کرده بود، درباره ترور سردار سلیمانی گفت: «این (ترور) برای پمپئو، اتفاق بزرگی بود. چون او، رئیس جمهور را به مهم بودن قاسم سلیمانی متقاعد کرد.» نکته قابل توجه اینکه پریجنت تنها چند روز قبل از ترور سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس، از احتمال ترور این دو فرد سخن گفته بود. پریجنت، چندین بار درباره سپاه قدس با پمپئو، رایزنی کرده بود.

شخصی شدن منازعه چه تبعاتی دارد؟
حداقل از سپتامبر گذشته، یعنی همزمان با وساطت ژاپن و فرانسه، تنش‌ها میان ایران و آمریکا به شکل تصاعدی حالت شخصی به خود گرفته است. همین امر، ممکن است نزاع دو کشور را از یک نزاع بر سر اهداف و منافع استراتژیک به مسئله حیثیتی شخصی تبدیل کند. پیش از این، روابط ایران و آمریکا، ضربه سختی از شخصی شدن نزاع خورده بود. وقتی ترامپ به قدرت رسید، توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵، را کنار نهاد. بسیاری معتقدند دلیل اصلی این کار، نفرت ترامپ از توافقات باراک اوباما بود. ترامپ نیز تلویحا این را تایید کرد. وقتی که نخست وزیر بریتانیا از لزوم امضای توافق جدید با عنوان «توافق ترامپ» سخن گفت، ترامپ از این ایده استقبال کرد و به نوعی خواستار امضای توافقی به نام خود بود.

جدای از این، در مذاکرات پیشین هسته‌ای ایران و آمریکا، وزرای خارجه دو کشور نقش اصلی و کلیدی در مذاکرات داشتند. در جریان مذاکرات برجام، تیم‌های مذاکرات ایران و آمریکا، در کنار روابط رسمی، روابط غیر رسمی و دوستانه برقرار کردند. عکس‌های خانوادگی یکدیگر را به اشتراک می‌گذاشتند و مکاتبات ایمیلی داشتند. اما اکنون، وزرای خارجه ایران و آمریکا، که در واقع هر گونه راه حل دیپلماتیک از مجرای آن‌ها صورت می‌گیرد، برای بی‌اعتبار کردن طرف مقابل مسابقه گذاشته اند. چنین فضایی، ممکن است انسداد دیپلماتیک را طولانی‌تر کند.

 

منبع : فرارو
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه