البته این اتفاق از سوی کارشناسان و اقتصاددانان پیش بینی می شد اما کمتر کسی انتظار داشت عمر آن به دو ماه برسد. حتی شاخص سازی ها نیز جواب نداد و شاخص کل که وارد کانال یک میلیون و ۷۰۰ هزار واحد نیز شد، باز هم به کانال یک میلیون و ۵۰۰ هزار واحد عقب گرد کرد.
حال همانطور که رشد شاخص کل در ماه های خرداد و تیر بی منطق بود، اکنون پشت روند کاهشی آن از نظر پارامترهای اقتصادی هیچ منطقی وجود ندارد. نرخ دلار رو به افزایش است؛ بنابراین سهام شرکت های بورسی که درامد دلاری دارند، ارزشمند شده است اما در این میان خشک و تر باهم می سوزند و نه تنها سهم های کوچک که پشتوانه ای نداشته و ندارند صف فروش هستند، بلکه سهم های بنیادی نیز اصلاح های قابل توجهی داشتند که به نظر تمامی ندارد!
شاید ماجرا از آنجایی آغاز شد که دولت گاه و بیگاه از مردم دعوت می کرد تا سرمایه خود را وارد بازار سرمایه کنند و بر حمایت تمام قد خود از این بازار تاکید می کرد. اتفاقی که پای نیمی از مردم کشور را (با احتساب مشمولان سهام عدالت) به بورس باز کرد تا این بازار میزبان تعداد زیادی سهام داری باشد که سرمایه های کلان خود را بدون هیچ دانشی وارد بازار کردند.
در واقع هرچه ترازوی تعداد سهام داران سنگین تر می شد، ترازوی دانش و آگاهی آن ها از بازار سرمایه سبک می شد و همین موضوع در کنار ادامه حمایت دولت از بورس، نخستین آجر دیوار کج روند شاخص را گذاشت! مردمی که ناامید از بازارهای موازی سرمایه خود را وارد بازار سرمایه کرده بودند و زمانی که اختلاف نظر وزار درمورد دارادوم وضعیت بازار را بهم ریخت، ترسیدند و هراسان به دنبال خارج کردن سرمایه خود از این بازار بودند.
البته این فقط یک روی سکه است، روی دیگر سکه تصمیماتی بود که با هدف بهبود بازار گرفته می شود اما تقریبا همه آن ها به منفی شدن بازار کمک کرد! از دو قسمتی کردن ساعت معاملات بازار بگیر تا کاهش و افزایش حد نصاب صندوق ها با درامد ثابت، کاهش نرخ خوراک پتروشیمی ها، فصل جدید بازارگردانی، کاهش اعتبار کارگزاری ها، جلسات بی نتیجه با حقوقی ها و....
تصمیماتی که برخی از آن ها سیگنال گران بودن بازار را به سهام داران میداد و حتی بعد از اینکه ۲۴ ساعت بعد لغو می شد، تاثیر منفی خود را روی بازار می گذاشت!
حال، سازمان بورس در جدیدترین تصمیم خود در روز شنبه اعلام کرد امکان فروش سهم در همان روز که خریداری شده وجود ندارد! احتمالا هدف این تصمیم جلوگیری از سواستفاده برخی نوسان گیرانی بوده که سهم را با قیمت پایین می خرند و با قیمت بالا می فروشند اما جالب است که بازار که روز شنبه حرکتی نسبتا صعودی داشت، پس از اخذ این تصمیم نه تنها در روز شنبه بلکه در روزهای یکشنبه و دوشنبه نیز روندی نزولی به خود گرفت!
شاید این خواسته کمی نباشد که اجازه دهند بازار سرمایه برای مدتی و بدون اخذ هیچ تصمیمی راه خود را برود تا شاید از این طریق راه تعادل خود را پیدا کند. البته برخی صاحب نظران بر این باورند که اتفاقتی که برای بازار سرمایه افتاد به سوزاندن نقدینگی موجود در جامعه کمک کرد. مردم سرمایه های خود را وارد این بازار کردند تا بازارهای موازی کنترل شود و اکنون با اصلاح چشمگیر بسیاری از سهم ها، دیگر سرمایه آنچنانی در دست مردم نیست.
دیدگاه تان را بنویسید