در توضیح دلایل آتشسوزی جلال ملکی سخنگوی آتشنشانی تهران از ناایمن بودن غرفهها و رعایت نشدن ضوابط قانونی میگوید.
او در توضیح همین حادثه اخیر هم گفته بود:«بسیاری از غرفههای واقع در این بازار ناپایدار هستند و در برابر آتش مقاوم نیستند. بخشی از بازار که به اصطلاح به آن خشکه فروشی میگویند، دچار آتش سوزی و حریق شده بود و بلافاصله آتش نشانان عملیات اطفای حریق را آغاز میکنند.» ملکی درباره این حریق به این نکته هم اشاره میکند که بازار خارج از محدوده سازمان آتش نشانی تهران است و با این وصف مشخص نیست که مسئولیت ایمنی و حوادث این منطقه با چه کسی است و چرا متولی آن مشخص نمیشود.
چرا شهرداری مانع از تکرار حریق در بازارگل نمیشود؟
ملکی به نکته دیگری هم اشاره کرده بود و آن هم این که:«این بازار نیازمند بازنگری در حوزه ایمنی است و به همین دلیل تاکنون چندین بار مورد آتش سوزی قرار گرفته است.» موضوعی که با توجه به تکرار حوادث درست به نظر میرسد.
اما کسبه و صاحبان غرفه در بازار گل امام رضا(ع) به موضوعی هم اشاره میکنند که ظاهرا کسی متوجه آن نیست و آن نقش شهرداری در وضعیت فعلی بازار است. یکی از غرفهداران که غرفهاش در آتشسوزی کاملا از بین رفته و خسارت شدیدی دیده در تماس با برترینها با انتقاد از شهرداری تهران، مدعی بود این سازمان و سیاستهایش مانع از تکرار آتشسوزیها در بازار گل تهران نمیشوند.
این غرفهدار میگوید کسبه بازار از ضعیفترین قشر باغدار و روستایی هستند و در سالهای اخیر تلاش زیادی کردهاند تا با ساخت غرفهها با دیوارهای بتنی و مستحکم کردن آنها مانع از رخ دادن حریق و گسترش آن شوند اما شهرداری مانع آنان بوده. ظاهرا شهرداری معتقد است ساخت غرفهها باید با داشتن مجوز تجاری و بر اساس نقشههای تایید شده باشد و برای گرفتن آن هم باید مبالغی بپردازند.
«ارقام درخواستی شهرداری بالاست. باغدارهای اینجا تمکن مالی ندارند که از پس چنین مبالغی بربیایند. شهرداری سال اول آمد گفت 12 میلیارد میخواهم. بعد گران کرد و گفت 32میلیارد میخواهم و بعد 60 میلیارد و حالا بالای 100 میلیارد تومان میخواهد تا به غرفهدارها مجوز تجاری و اجازه ساخت بدهد. غرفهدارهای اینجا اغلب کشاورز و فقیرند. مگر چه درآمد و سرمایهای دارند که بخواهند 100 میلیارد به شهرداری بدهند.
ما حتی گفتهایم اجازه بدهید دیوارهای بتنی بزنیم و از سقف ایرانیت استفاده کنیم تا آتش راحت از غرفهای به غرفه دیگر سرایت نکند، اما شهرداری اجازه نمیدهد. شهرداری میبیند که هر سال در آتشسوزی مال ما میسوزد و جانمان در خطر است، اما کمی مساعدت نمیکند. فقط هم به خاطر این که چشم به درآمدزایی دارد.» این غرفهدار با برشمردن مشکلات فراوان غرفهداران میگوید:« مردم شرایط اینجا را دیدهاند که ما هیچ امکاناتی نداریم. در تابستان داغ باید بسوزیم و بارهایمان در گرما از بین برود و در زمستان هم بلرزیم و در باران موش آب کشیده شویم. اما نمیگذارند ما دست به اینجا بزنیم.
ما بخشی از هفت هکتار زمین اینجا را برای ساخت غرفههای جدید خاکبرداری کردهایم و فونداسیون زدهایم، اما پول کافی نداشتیم و کار مانده است. از ما تعهد محضری گرفتهاند که آن غرفهها که ساخته شد به آنجا نقلمکان کنیم و غرفههای کنونی تخریب شود. اما کو پول ساخت. تا آن موقع ما چه باید بکنیم؟
همچنان دست و دلمان برای آتشسوزی بعدی بلرزد؟ اینجا بسیاری از غرفهها پوشالی است و بارهایشان هم خشک است و با یک جرقه آتش میگیرد. سرعت سرایت هم بسیار بالاست. حالا ما ماندهایم با درخواستهای شهرداری و غرفههای سوخته.» از این غرفهدار میپرسم چرا بیمه آتشسوزی ندارید که هزینههایتان جبران شود؟ میگوید به دلیل شرایط ناامن بیمه درخواست ما را قبول نمیکند. میپرسم حالا با این اتفاقات و رسانهای شدن آن شهرداری حاضر نشده کوتاه بیاید و اجازه بدهد موقتا غرفههایتان را بتنی و ایمن کنید؟
میگوید:«چون خبر این قضیه پخش شد و در فضای مجازی و شبکههای خارجی نشان دادند، از شهرداری آمدند و قول مساعدی دادند که با ما همکاری کنند. بگذارند کمی غرفهها را ایمن کنیم و فعالیت کنیم. حتی اجازه کمی زیبا کردن غرفهها را هم نمیدهند، در حالی که ما داریم گل و زیبایی میفروشیم و باید فضای کاریمان کمی برازنده باشد. البته نظر من این است که باز هم قولها فراموش میشود. وعدههایی میدهند اما اینها اولویتشان کسب درآمد است.»
اینها البته ادعاهای یک طرف ماجراست و شهرداری هم حتما پاسخهایی دارد که ما از انتشار آن استقبال میکنیم. امیدمان هم این است که تا زمان مجوزدار شدن غرفهها و سامان گرفتن نهایی اجازه داده شود این عزیزان زحمتکش محل کار خود را کمی ایمن کنند و با دیوارهای بتنی و سقفهای مناسب از گرما و سرما تا حدی نجات پیدا کنند.
دیدگاه تان را بنویسید