روزنامه انگلیسی فایننشالتایمز در ادامه نوشت: حملات یازده سپتامبر در سال 2001؛ ویروس سارس در سال 2002؛ جنجال خدمات برون مرزی در اوایل دهه ی 2000؛ بحران جهانی مالی 2008؛ جنگ های تجاری بین ایالات متحده و چین، همگی خسارات قابل توجهی به تجارت جهانی وارد کرده اند. به ویژه بعد از بحران مالی جهانی، تجارت کالا نسبت به تولید ناخالص داخلی، کندتر از دهه ی پیشین رشد کرده است. اما با وجود اینکه روند گسترش زنجیره تامین آهسته شده بود، رشد آن هرگز متوقف یا معکوس نشده است.
آیا ویروس کرونا می تواند ضربه ای برای نابودی زنجیره های تامین باشد؟ تجارت جهانی کالا در حال سقوط آزاد است، اما شرکت ها و دولت ها میتوانند درس های زیادی از این وضعیت بیاموزند.
از لحاظ عرضه و تامین کالا، اختلال در تولید رخ داده است. استان هوبی چین، جایی که شیوع ویروس در آن شروع شده است، یک قطب تولید قطعات الکترونیکی، خودرو و دارو است. تعطیلی کارخانه های استان هوبی بر شرکت های پایین دست آن در سراسر جهان اثر گذاشت. بسته شدن بنادر و فرودگاه ها، و افزایش هزینه های حمل و نقل هوایی در پی لغو پروازها نیز در انقباض تجارت نقش داشته است. اما مشکل اصلی عدم تقاضا است.
با فرض اینکه شیوع پایان یابد و تعطیلی مشاغل لغو شود، تهدید میان مدت، پیچیده و بلند مدت برای زنجیره های تامین از دو مجموعه تصمیم گیری به وجود می آید. نخست اینکه شرکت ها تصور کنند خود را بیش از حد در برابر شوک قرار داده اند. و دیگر اینکه دولت ها مشاغل را مجبور به ایجاد تنوعبخشی عرضه در سطح بین الملل کنند.
در وهله ی اول، مشخص نیست جهت جلوگیری از یک شوک جهانی مانند کووید-19، تنوع یا کوتاه کردن زنجیره های تامین به شرکت ها کمکی می کند یا خیر. با این حال بعضی از دانشگاهیان و نظریه پردازان مدیریت به این دیدگاه باور دارند. بیتا جوورچک، اقتصاددان ارشد بانک اروپایی بازسازی و توسعه در فایننشال تایمز تصریح کرد: "تلاش شرکت ها برای یافتن مقرون به صرفه ترین تامین کنندگان، آنها را بدون راه حل جایگزین باقی گذاشته است. مشاغل مجبور خواهند شد در زنجیره های جهانی تجدید نظر کنند.؛ چرا که معایب سیستمی که تمام اجزای آن مانند ساعت کار میکرد به معرض نمایش درآمده است".
برخی از مدیران میگویند که مساله به این سادگی نیست. جان نیل، مدیر اجرایی شرکت زنجیره تامین برتانیا، یونی پارت، که منبعی برای قطعات صنعت خودرو است متذکر میشود "تولیدکنندگان بریتانیایی در جریان شیوع ویروس کرونا تعطیل شده اند، بنابراین خرید از تامین کننده های نزدیک تر تفاوت چندانی نخواهد داشت". درعین حال، هزینه های تغییر تامین کننده برای یک صنعت بسیار بالا و پیچیده است.
ترکیب هزینه ی کار و تخصص گرایی، شرکت ها را به سوی زنجیره ی ارزش جهانی تفکیک پذیر سوق می دهد. هر چند مدیران در جست و جوی مقرون به صرفه ترین وسیله برای خدمات رسانی به بازار هدف هستند، اما همانطور که جان نیل میگوید این روند آسان و ارزان نیست.
همچنین باید به دو پدیده ی دیگر در ارتباط با چین توجه کرد. اول اینکه چین به یک مصرف کننده عمده و همچنین به یک تولید کننده تبدیل شده است. بنابراین حتی اگر شرکت های چند ملیتی بتوانند از جایگزین های ارزان قیمت استفاده کنند، بسیاری از شرکت ها تمایل دارند که با چین خرید و فروش کنند. مساله ی دوم این است که چین به طور فعال و با کمک های دولتی شرکت های خود را تشویق به ایجاد زنجیره های تامین و خدمات رسانی به بازارهای اروپایی کرده است. تا زمانی که منابع عظیم کشور چین مشغول ایجاد زیرساخت ها و برقراری پیوندهای تجاری در سرتاسر جهان باشد، همیشه مقداری حیات در زنجیره های تامین جهانی وجود خواهد داشت.
زمانی که همه گیری ویروس کرونا پایان گیرد و شرکت ها در این موارد تصمیم گیری کنند، بعید به نظر میرسد که تصمیم ها یک شکل و یکنواخت باشند. مدیران اجرایی این تصمیمات را در یک محیط سیاسی جدید انجام میدهند. آنا استلینگر از کنفدراسیون شرکتهای سوئدی میگوید: "بهترین راهی که دولت ها میتوانند برای ترغیب تنوع پذیری و انعطاف پذیری انجام دهند این است که تجارت را به وضعیت عادی برگردانند، ممنوعیت صادرات را لغو کنند، پروازهای هوایی را تسهیل کنند و به شرکت ها اطمینان دهند که میتوانند کارمندان کلیدی خود را به دیگر کشورها بفرستند".
دیدگاه تان را بنویسید