شاخص کل بورس تهران روز گذشته را با جهش بیش از 10 هزار واحدی (بیش از دو درصد) آغاز کرد اما در ادامه با تشدید فشار فروش سهام از سقف روزانه خود فاصله گرفت و در نهایت با رشد نزدیک به 7 هزار واحدی (معادل 6/ 1 درصد) به معاملات خود پایان داد. ارزش معاملات خرد بورس تهران به حدود 4400 میلیارد تومان رسید و همچنان سیگنالی قوی برای معاملات سهام محسوب میشود. استقبال از سهام سنگآهنی، پالایشی و هلدینگهای بزرگ پتروپالایشی جهش شاخص کل را رقم زد و از سوی دیگر افزایش فشار فروش در نمادهایی که در هفتههای اخیر پیشرو مسیر صعودی بودند نیز جالب توجه بود. به این ترتیب سهام خودرویی از جمله نمادهایی بودند که با فشار فروشندگان تا صف فروش پیش رفتند و صفهای فروش برخی نمادها مانند سایپا تا لحظات پایانی معاملات باقی ماند، گرچه صف فروش دیگر خودروساز جمع شد. همچنین سهام مخابرات ایران بهعنوان نماد با بیشترین اثر منفی بر شاخص کل بود. «اخابر» نیز از نمادهایی بود که در هفتههای قبل رشدهای پرشتابی را تجربه کرده بود و دیروز با فشار فروش به کف قیمتی روزانه رسید.
بهصورت مشخص وضعیت کنونی سهام را نمیتوان با هیچیک از معیارهای ارزشگذاری سنتی و معتبر بورس سنجید. سهام بسیاری از شرکتها از خطوط قرمز ارزندگی عبور کردهاند. با این حال این موضوع از چند هفته قبل مطرح بود و موضوع تازهای نیست و با این وجود سهام به مسیر تند صعودی خود ادامه داد و حتی دیروز نیز که نشانهها از افزایش فشار فروش مشاهده شد شاخص کل بورس تهران به میانه ابرکانال 400 رسید. ارزش بالای معاملات و سیگنالها از ادامه پمپاژ نقدینگی به سهام را نمیتوان به هیچعنوان نادیده گرفت و گرچه از نظر معیارهای سنتی، سهام از سقف انتظارات ذهنی بسیاری از کارشناسان نیز عبور کرده است و دیگر معیارهای ارزشگذاری برای خرید سهام را نمیتوان ملاک قرار داد با این حال بدون توجه به پمپاژ نقدینگی به بورس ممکن است ذهنیت اشتباه از مسیر سهام شکل بگیرد.
به عقیده فعالان بازار تشدید فشار فروش در معاملات دیروز نیز بیشتر بهدنبال تشکیل صفهای فروش در برخی از نمادهای پیشرو هفتههای قبل بود که به کل بازار کشیده شد. از سوی دیگر صفهای خرید نمادهای پالایشی چند بار عرضه شدند اما در نهایت تا پایان بازار بار دیگر شاهد تشکیل صفهای خرید در این نمادها و سایر گروهها بودیم. بر این اساس گرچه از نگاه تحلیلی قیمت سهام واقعا از سقف ارزندگی عبور کرده است و این موضوع ریسک را برای نمادهای بسیاری بهوجود آورده است اما همچنان این احتمال وجود دارد که مطابق هفتههای گذشته نقدینگی افسارگسیخته بر عرضه غلبه کند (باید توجه داشت بار دیگر ارزش معاملات از 4 هزار میلیارد تومان نیز عبور کرد) و همین اصلاح نامحسوس سهام نیز دوام آنچنانی نداشته باشد. بر این اساس اگر در معاملات دیروز چرخش کامل معاملات رقم خورد نباید تعجب کرد. اما از طرفی نمیتوان تنها به نقدینگی دل بست و در صورتیکه هیجان فروش به اپیدمی در بازار سهام تبدیل شود ریسک اصلاح سنگین برای بورس را باید مدنظر قرار داد. بر این اساس برخی از فعالان بازار نقش سهام پیشرو هفتههای اخیر مانند خودروییها را در تعیین مسیر کوتاهمدت مهم ارزیابی میکنند.
حجم اندک صف فروش در مقایسه با ارزش معاملات
در پایان معاملات دیروز ارزش معاملات خرد بورس تهران به 4390 میلیارد تومان رسیده بود. ارزش کل معاملات خرد بازار سهام کشور (بورس و فرابورس)، با حذف معاملات بلوکی، صندوقها و اوراق از 6700 میلیارد تومان عبور کرده است. بر این اساس با برآوردی از حجم نقدینگی کل کشور و لحاظ سرعت رشد نقدینگی تابستان برای 4 ماه اخیر نسبت ارزش معاملات به نقدینگی کشور به حدود 29/ 0 درصد رسیده است که این عدد در سقف تاریخی خود قرار گرفته است که این درحالی است که در بورس تهران ارزش صف فروش برای 45 نماد تنها 144 میلیارد تومان بود. این عدد برای بازارهای اصلی فرابورس حدود 84 میلیارد تومان و برای بازار پایه نیز حدود 19 میلیارد تومان بود. بر این اساس کل ارزش صفهای فروش در بازار سهام کشور در پایان معاملات دیروز کمتر از 250 میلیارد تومان بود که این عدد تنها معادل 4 درصد از کل ارزش معاملات سهام است. بر این اساس هیچ بعید نیست که از صف فروش بار دیگر به مدار مثبت حرکت کنیم.
همانطور که اشاره شد شاخص کل بورس تهران روز گذشته رشد نزدیک به 7 هزار واحدی را تجربه کرد و بر این اساس شاید از نگاه بسیاری پرداختن به فشار فروش سهام موضوعیت نداشته باشد. اما اگر رفت و برگشت شاخص از سقف روزانه و همچنین رشد کمتر شاخص کل هموزن (4/ 0 درصد) را در کنار صفهای فروش و عرضههای صف خرید در برخی نمادها در نظر بگیریم علت نگرانی از تشدید هیجان فروش بهتر قابل درک باشد. اما همانطور که اشاره شد حجم صف فروش بسیار اندک بوده و تنها نگرانی از تمرکز این صفهای فروش در سهام پیشرو هفتههای اخیر بورس تهران است. برخی از فعالان بازار به لیدر بودن این نمادها باور دارند و بر این اساس صفهای فروش این نمادها را جوانههایی برای سرایت هیجان فروش به کل بازار میدانند. با این حال میزان صفهای فروش در مقایسه با ارزش معاملات کم به نظر میرسد و همین موضوع میتواند راه را برای ادامه صعود سهام هموار سازد گرچه که از لنزهای تحلیلی مختلف سهام از سقف انتظارات و الگوهای ارزندگی عبور کرده باشد.
سوگندنامهها برای نجات سهام
یکی از اتفاقات جالبی که فعالان بازار در روزهای تعطیل پایان هفته شاهد آن بودند قول و قرار سهامداران یک سهم برای عدم قرارگیری در صف فروش روز شنبه بود. قول و قراری که مطابق با انتظارات شکست خورد و دیروز نیز سهام آوانوین صف فروش نزدیک به 60 میلیارد تومانی را تجربه کرد. داستان «وآوا» بارها مورد بررسی قرار گرفته است و همچنین سایر کارشناسان و منابع تحلیلی بورس تهران نیز از حباب سنگین قیمتی سهام آوانوین گفتهاند. این موضوع حتی چندین بار از سوی مدیران شرکت نیز در سامانه کدال در مسیر تند قیمتی این سهم مورد اشاره قرار گرفته بود. با این حال این سهم رشد میکرد و احتمالا خریداران این نمادها یا به هیچ منبع تحلیلی دسترسی نداشتهاند (که باورش سخت است) یا با وجود ریسک سنگینی که در معاملات این نماد وجود داشت به خرید خود ادامه میدادند.
حال نیز استرس ریزش مداوم قیمت سهام آوانوین سهامداران این سهم را دستاویز هر کاری میکند تا بتوانند از ریزش ارزش ثروت خود جلوگیری کنند. اما این نخستین بار نیست که بازار سهام کشور چنین مواردی را تجربه میکند. سهام بسیاری از شرکتها در سالهای دور و نزدیک بیپروا و بدون توجه به هرگونه هشداری مسیر صعودی پرشتاب را در پیش گرفتند و در نهایت زیان سنگین را آخرین خریداران این سهام تجربه کردند. تنها نکته نگرانکننده این بود که هیچکس نقطه پایان مسیر صعودی را به درستی تشخیص نداد (چون غیرممکن است) و شاید ریسک سنگین معاملات در منطقه حباب واضح قیمتی همین موضوع باشد. حال همین نگرانی برای بسیاری از نمادهای دیگر نیز وجود دارد و به خصوص در بازار پایه نگرانی از اصلاح جدی قیمت و تحمیل زیان سنگین به آخرین خریداران نمادهای بازار پایه و دیگر نمادهای کوچک بازار وجود دارد. علت رشد قیمتی سهام در بازار پایه ارزندگی نبوده و این بازار چند ماه زودتر از بازارهای اصلی از خطوط قرمز عبور کردهاند و تقریبا بهانهای نیز برای توجیه رشد قیمتی آنها در دست نیست. اما این نمادها رشدهای مداوم قیمتی را تجربه کردهاند و در شرایط کنونی نیز ممکن است سهامداران از شنیدن هرگونه نقدی نسبت به سهامشان خشمگین شوند اما تلاش بر این است که همه با داشتن آگاهی کافی به معامله در سهام بپردازند و اقلا زیان سنگین ناشی از ناآگاهی یک معاملهگر را تهدید نکند. به هر حال توصیه میشود یک بار پرتفوی خود را با لنزی دیگر (نه نگاه خودتان) بررسی کنید و سعی کنید نگاه انتقادی به سهام پرتفوی خود داشته باشید.
ممکن است بعضا مطرح شود که سهام حتی بزرگان بورس نیز با ریسک مواجه هستند واین موضوع کاملا آشکار است. ریسک سرمایهگذاری در بورس با یک سال قبل و حتی اوایل امسال قابل مقایسه نیست و با جهش قیمتی سهام طبیعی است که نسبت بازدهی مورد انتظار در برابر ریسکهای موجود کاهش یافته است. با این حال در سهام بزرگتر شاید بتوان بهانههایی را برای توجیه قیمتهای کنونی سهام پیدا کرد (توجه داشته باشید تنها بهانه و نه دلایل منطقی) که در نهایت با معیارهایی مانند لنگرهای ذهنی قیمت بتواند سطوح کنونی را توجیه کنند یا به زبان بهتر این موارد برای بازاریان بهتر مورد قبول واقع شود تا سهام شرکت کوچکی که با حباب آشکار قیمتی در بازاری غیرشفاف مانند بازار پایه معامله میشوند.
مسوولیت زیان خود را بپذیرید
نمیتوان اظهارنظر قاطعی در مورد رویه آتی معاملات سهام داشت. از طرفی نگرانی از پایداری صفهای فروش نمادهای پیشرو و سرایت هیجان فروش به کل بازار وجود دارد اما در عین حال ارزش صف فروش با ارزش معاملات کل بازار سهام کشور قابل مقایسه نیست و در آنی احتمال بازگشت قیمت و شروع موج صعودی دیگر وجود دارد. ریسک معاملات بالا رفته و معاملهگران باید در نظر داشته باشند که کسب سود از سهام مانند گذشته آسان نیست و بهتر است که طمع خود را کنترل کنند. نباید فراموش کرد شاخص کل بورس تهران که یک سال قبل در سطوح کمتر از 160 هزار واحد قرار داشت دیروز از نیمه ابرکانال 400 نیز عبور کرده است. در این شرایط یکی از الزاماتی که باید مورد توجه معاملهگران قرار گیرد پذیرفتن مسوولیت زیانهای احتمالی است. عدهای احتمالا در سهام شرکتهایی مانند آوانوین که طی همین چند روز حدود 30درصد ریزش داشته به دام افتادهاند و زمین و زمان را مقصر چنین زیانی میدانند. فارغ از اینکه مسیر آتی قیمتی این سهم کجاست و آیا این سهم یا سهام مشابه به نزول خود ادامه میدهد یا اینکه باید در انتظار رشد دوباره قیمت بود، باید بپذیرید هیچکس جز شما مقصر زیان نیست. تفاوت اساسی سرمایهگذاری در بورس با سپردهگذاری در بانک وجود ریسک است و به همین واسطه نیز امکان کسب بازدهی چند صد درصدی در بورس تهران از ابتدای امسال وجود داشته و در عین حال در بانک بازدهی سپردهگذاران هنوز به 20 درصد هم نرسیده است. پس اگر فرصتی برای بازدهیهای رویایی وجود دارد در عین حال باید ریسکی برای زیانهای سنگین در صورت مشارکت در معاملات بدون داشتن دانش کافی معاملهگری و تحلیلگری نیز وجود داشته باشد. در این شرایط اینکه بهدنبال مقصر دیگری جز خود هستید قطعا زیانهای بیشتری را متحمل خواهید شد و احتمالا از این بورس تنها کولهباری از زیان با خود میبرید. اما اگر با چشمانی باز دلایل اشتباه خود را متوجه شوید میتوانید امیدوار باشید که حتی اگر زیان کردهاید درصدد جبران زیان البته با کسب آگاهی بیشتر یا استفاده از منابع تحلیلی باشید. در این میان عدم پذیرش زیان میتواند به ریسکی برای بورس تهران و حتی نهاد ناظر تبدیل شود و این موضوع باید در نظر گرفته شود. در پایان باید گفت در شرایط کنونی نیز لنگرهای قیمتی ذهنی نسبت به ابتدای سال تغییر کردهاند و همین موضوع میتواند در کنار ارزش بالای معاملات اصلاح را به رویهای کُند یا موقت تبدیل کند گرچه که این موارد در نگاه کلان و با توجه به عبور سهام از خطوط قرمز ارزندگی میتواند در آنی رنگ ببازد و تشدید فشار فروش را در سهام رقم بزند. در این شرایط معاملات امروز (یکشنبه )میتواند تا حدودی رویه کوتاهمدت سهام را بهتر مشخص کند.
دیدگاه تان را بنویسید