پایتخت | اجتماعی | ترافیک و آلودگی هوا
بانیان «شبمردگی» پایتخت | تهران شبیه بیابان زیرساخت اجتماعی است
حسین ایمانیجاجرمی در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» پاسخ میدهد؛ چرا زندگی شبانه به رسمیت شناخته نمیشود؟
حسین ایمانیجاجرمی پاسخ میدهد؛ چرا زندگی شبانه به رسمیت شناخته نمیشود؟
جاجرمی در ابتدا به علل اصلی شبمردگی میپردازد که در سطح جهانی چه عواملی میتواند منجر به این پدیده شود، او گفت: «شبمردگی» در برخی شهرهای جهان علل مختلفی دارد؛ یا مربوط به مباحث فرهنگی است که برخی جوامع زندگی شبانه برایشان تعریف نشده است مانند هلند که از ساعت ۶ عصر به بعد تمامی خیابانها به جز روزهای تعطیل خلوت است و در طول هفته و روزهای عادی به ندرت کسی در شهر رفت و آمد میکند. در مقابل کشورهایی همچون فرانسه و انگلیس سیاست شهر ۲۴ ساعته را دنبال میکنند.
علت دوم ناشی از عوامل اقتصادی است که نابرابری در بین محلهها و مناطق مختلف وجود دارد که این باعث میشود مناطق کمتر برخوردار بیشتر دچار شبمردگی شوند. اما در مجموع موضوع شبمردگی به طراحی و سیاستهای شهری بازمیگردد که اگر فعالیتهای شبانه جایگاهی در برنامهریزی شهری نداشته باشد مساله شبمردگی به وجود میآید. او بر این نکته تاکید میکند که «شبمردگی رابطه مستقیمی با نبود حملونقل همگانی و سرویسهای حملونقل عمومی در ساعتهای غیراداری و شبانه دارد.»
از دیدگاه این جامعهشناس شهری و صاحبنظر مسائل اجتماعی فعالیتهای شبانه در ایران به رسمیت شناخته نمیشوند. با وجود اینکه، در ایران به طور کلی با زندگی شبانه مشکلی وجود ندارد و در برخی از مناطق کشور زندگی شبانه از ساعت ۶ یا ۷ عصر شروع میشود که این زمان طلایی برای آنها به شمار میرود. اما ایراد اصلی در این است که این زندگی شبانه در جای مناسبی وجود ندارد و همچنین خدمات لازم در این زمینه ارائه داده نمیشود و این فعالیتها به رسمیت
شناخته نمیشوند.
مثلا در شهرک اکباتان تهران که یک محیط مسکونی است، کافهها و رستورانهایی فراتر از ظرفیت منطقه ایجاد شده که منجر به شلوغی و تردد بیش از حد به شهرک اکباتان شده است و تا نیمهشب فعالیتها و تردد ادامه دارد و این مزاحمت برای ساکنان منطقه ایجاد میکند. در مقابل با مناطقی مواجهایم که محیط مسکونی محسوب نمیشوند و عمدتا مناطق اداری شهر هستند، اما از ساعت 6 یا 7 تقریبا خالی از جمعیت میشوند و خالی از کافهها و مشاغل شبانه هستند که منجر به تردد میشود.
استارت شبمردگی از طرح ترافیک
جاجرمی «طرح ترافیک» را یکی از علل اصلی شبمردگی در تهران معرفی میکند که تهران را تبدیل به «دونات» کرده است و در ادامه گفت: در واقع، شهر تهران شبیه به دونات شده، بهطوری که مرکز آن خالی از سکونت است. باتوجه به اینکه مرکز به یک بخش اداری تبدیل شده، روزها مملو از جمعیت و شلوغ اما در شبها جمعیت از این منطقهخارج میشوند.
البته یکی از علل اصلی این اتفاق را باید به موضوع «طرح ترافیک» نسبت داد. زیرا طرح ترافیک که از سال 1358 در تهران به صورت موقت اجرا شد، پس از آن تبدیل به یک سیاست شهری دائمی شد و این امر باعث شد تا بسیاری از ساکنان از این منطقه خارج شوند. در نتیجه بخش اداری متمرکز شده و بخش مسکونی با کاهش چشمگیر مواجه شد. افراد در طول هفته، روزها به بخش اداری تردد کرده و پس از پایان آن از محوطه طرح ترافیک خارج میشوند.
او به تجربه موفق دیگر کشورها در گنجاندن زندگی شبانه در سیاستهای شهری اشاره کرد و گفت: در بسیاری از کشورها شهردار شب تعریف شده است و شهرداری شبانه وجود دارد. به طوری که با تمام شدن روز، دیگر خیابانها و فعالیتها تعطیل نیستند. تعدادی از مشاغل در برخی ادارات بهگونهای هستند که برای هماهنگی با ساعات دیگر کشورها، ساعات کاری آن در شب است. یا دانشجویان و کارگران شبانه که ساعتهای کاری آنها در شب است که این موقعیت جدیدی را برای مناطق اداری ایجاد میکند که از شهرمردگی در بسیاری از مناطق شهری جلوگیری کند.
از مهمترین نکاتی که این جامعهشناس شهری و صاحبنظر مسائل اجتماعی آن را مورد تاکید قرار میدهد، مکانیابی مناسب برای زندگی شبانه در شهر است و افزود: برخی شهرها در سیاستهای شهری خود «شهر 24 ساعته» را برای خود تعریف کردهاند اما همه شهر را نمیتوان در طول شبانهروز زنده نگه داشت و نیاز به استراحت در شب هم وجود دارد. اما استراحت بخشی از شهر، عمدتا در محیط مسکونی باید اتفاق بیفتد و فعالیتهای شبانه در محیطی خارج از محیط مسکونی همچون بخشهایی از خیابانهای انقلاب، ولیعصر، کارگر و منطقه 12 و دیگر مناطق تجاری و اقتصادی تهران باید اجرایی شود، اما در مقابل شاهد سیاستی کاملا معکوس هستیم که مصداق آن را در شهرک اکباتان میتوان دید.
او تاکید میکند: «اگرچه در یک محیط مسکونی نیاز به خدمات وجود دارد اما صرفا فقط به اندازه جمعیت مسکونی و ظرفیت منطقه نه بیش از آن. زیرا فعالیت بیشتر منجر به مزاحمتهایی برای ساکنان میشود.» جاجرمی «نبود زیرساختهای لازم و دیوارکشی ادارات دولتی از جامعه» را دو علت اصلی شبمردگی در تهران میداند که منجر به ناامنی در مناطق اداری تهران شده است و در ادامه گفت: برای ایجاد یک زندگی شبانه باید «زیرساختها» فراهم شود و محلی برای رفتوآمد و فضاهایی برای اجتماعات باشد. اما مسالهای که با آن مواجه شدهایم این است که مرکز شهر که میتواند یک منطقه مناسب برای زندگی شبانه باشد به یک محیط ناامن تبدیل شده است که در آنجا سرقت و تعرض صورت میگیرد.
موضوع بعدی به دیوارکشی که بین دولت و مردم ایجاد شده برمیگردد. شهر باید محیطی امن و قابل اعتماد برای زندگی کردن باشد در مقابل شاهد دیوارکشی ادارات دولتی هستیم که خود را از جامعه جدا کردهاند. این دیوارکشی که عاملی بر ناامنی شده، مانع از فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی در شب در این مناطق شده است.
اگر در مناطق مرکز شهر که بخش اداری در آنجا فعال هستند، کافیشاپ، رستوران، کتابفروشی یا لوازمالتحریری فعالیت شبانه بعد از ساعات اداری داشته باشند یا حتی یک سوپرمارکت در آن منطقه، میتواند باعث امن شدن فضا در این مناطق شود. او نبود زیرساختهای لازم اجتماعی در تهران را به «بیابان زیرساخت اجتماعی» تعبیر کرد و گفت: در حال حاضر زیرساخت اجتماعی در تهران ضعیف است و به نوعی به بیابان زیرساخت اجتماعی تبدیل شده است و از ظرفیتها به خوبی استفاده نمیشود. و این باعث شهرمردگی در شب و ناامنی در این مناطق شده است. در مرکز تهران باید سرمایهگذاریهای کلانی صورت گیرد و فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی شکل بگیرد تا زندگی شبانه در این مناطق جریان پیدا کند