|
کد‌خبر: 322232

انرژی‌های فسیلی | جهان

گذار از انرژی‌های فسیلی | جهان چگونه کار می‌کند؟

در دنیای امروز که تغییرات سریع فناوری، فشارهای زیست‌محیطی و چالش‌های اقتصادی به نگرانی‌های اصلی جوامع تبدیل شده‌اند، کتاب «جهان چگونه کار می‌کند» نوشته واکلاو اسمیل، نگاهی جامع و علمی به سازوکارهای اصلی تمدن مدرن ارائه می‌دهد.

 در دنیای امروز که تغییرات سریع فناوری، فشارهای زیست‌محیطی و چالش‌های اقتصادی به نگرانی‌های اصلی جوامع تبدیل شده‌اند، کتاب «جهان چگونه کار می‌کند» نوشته واکلاو اسمیل، نگاهی جامع و علمی به سازوکارهای اصلی تمدن مدرن ارائه می‌دهد. این کتاب با تمرکز بر موضوعات اساسی مانند انرژی، غذا و محیط زیست، تلاش می‌کند روابط پیچیده میان این عناصر را روشن کند و فهم بهتری از چالش‌ها و محدودیت‌های پیش‌روی جهان معاصر فراهم آورد. واکلاو اسمیل، یکی از نویسندگان برجسته در حوزه انرژی و محیط زیست، با انتشار کتاب و مقالات متعدد شهرتی جهانی کسب کرده است. آثار پیشین او، از جمله تاریخ انرژی و تمدن نقش قابل‌توجهی در روشن‌سازی ارتباط میان مصرف انرژی و توسعه اقتصادی داشته‌اند. جهان چگونه کار می‌کند به دور از کلیشه‌ها و قضاوت‌های سطحی، تصویری دقیق و عینی از وضعیت کنونی جهان ارائه می‌دهد. اسمیل در این کتاب، با تمرکز بر داده‌های واقعی، چالش‌ها و فرصت‌های مرتبط با انرژی و محیط زیست را تحلیل می‌کند و به پرسش‌های کلیدی درباره پایداری تمدن مدرن پاسخ می‌دهد. آنچه این کتاب را از دیگر آثار مشابه متمایز می‌کند، رویکرد واقع‌گرایانه نویسنده به موضوعات حساس و پرچالش جهان امروز است. اسمیل به دور از شعارهای سطحی یا هیجان‌های زودگذر، مخاطب را دعوت می‌کند تا نگاهی دقیق‌تر به مفاهیمی چون نقش سوخت‌های فسیلی در زندگی روزمره، وابستگی تولید غذا به انرژی‌های تجدیدناپذیر و ارتباط میان انرژی و توسعه اقتصادی داشته باشد. او همچنین دیدگاه‌های گسترده‌تری درباره جهانی‌ شدن و تاثیرات آن بر ساختار اقتصادی و اجتماعی جهان ارائه می‌دهد که در ادامه به اختصار مورد بررسی قرار می‌گیرد.

پایه تمدن مدرن

تاریخچه استفاده از انرژی: انسان‌ها از آغاز حیات خود، به دنبال منابع انرژی برای بقا و توسعه بوده‌اند. در دوران ماقبل تاریخ، انرژی مورد استفاده محدود به نیروی بدنی انسان و حیوانات و سوزاندن چوب برای گرمایش و پخت‌وپز بود. اما این وابستگی اولیه، به‌تدریج با کشف منابع جدید و فناوری‌های نوین دستخوش دگرگونی شد. یکی از تحولات بنیادین در تاریخ انرژی، استفاده از باد و آب به‌عنوان منابع انرژی مکانیکی بود. بادبان‌ها، آسیاب‌های بادی و چرخ‌های آبی نمونه‌هایی از نوآوری‌هایی هستند که در قرون گذشته به انسان‌ها اجازه دادند انرژی طبیعی را به نیروی مکانیکی تبدیل کنند. با این حال، جهش واقعی در مصرف انرژی با کشف و استفاده از سوخت‌های فسیلی رخ داد. در قرن هجدهم، زغال‌سنگ به‌عنوان منبع اصلی انرژی در انگلستان جایگزین چوب شد و به انقلاب صنعتی دامن زد. موتور بخار، که از زغال‌سنگ برای تولید نیرو استفاده می‌کرد، تولید صنعتی، حمل‌ونقل و شهرنشینی را متحول کرد. با ورود به قرن نوزدهم و بیستم، نفت و گاز طبیعی به صحنه آمدند و به‌سرعت جایگزین زغال‌سنگ شدند. این سوخت‌های جدید، با چگالی انرژی بالا و سهولت در استخراج و انتقال، موتور محرکه رشد قرن بیستم شدند. امروزه، سوخت‌های فسیلی همچنان منبع اصلی تامین انرژی جهانی هستند، به‌طوری که بیش از 75 درصد انرژی اولیه جهان از نفت، گاز طبیعی و زغال‌سنگ تامین می‌شود.

چالش‌های گذار به انرژی‌های تجدیدپذیر: درحالی‌که سوخت‌های فسیلی پایه تمدن مدرن را شکل داده‌اند، اما وابستگی بیش‌ازحد به این منابع، مشکلاتی جدی به همراه داشته است. تغییرات اقلیمی ناشی از انتشار گازهای گلخانه‌ای، آلودگی هوا و کاهش منابع فسیلی از مهم‌ترین چالش‌هایی هستند که جهان امروز با آن روبه‌رو است. در این میان، استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر، مانند خورشیدی و بادی، به‌عنوان جایگزینی برای سوخت‌های فسیلی مطرح شده است. با وجود پیشرفت‌های فناوری در حوزه انرژی‌های تجدیدپذیر، اسمیل استدلال می‌کند که گذار از سوخت‌های فسیلی به منابع تجدیدپذیر، بسیار پیچیده‌تر و طولانی‌تر از آن است که معمولاً تصور می‌شود. دلیل اصلی این موضوع وابستگی ساختاری تمدن مدرن به انرژی‌های فسیلی است. برای مثال تولید مواد اولیه مهمی مانند فولاد، سیمان و پلاستیک بدون استفاده از سوخت‌های فسیلی امکان‌پذیر نیست. همچنین، زیرساخت‌های موجود برای تولید، انتقال و ذخیره انرژی هنوز برای سازگاری با منابع تجدیدپذیر به‌اندازه کافی توسعه نیافته‌اند. یکی از چالش‌های اصلی در استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر، ناپیوستگی تولید آنهاست. منابع بادی و خورشیدی به شرایط آب‌وهوایی وابسته هستند و نمی‌توانند به‌صورت مداوم انرژی تولید کنند. این موضوع نیازمند توسعه فناوری‌های ذخیره‌سازی انرژی مانند باتری‌های پیشرفته است که خود به زمان و سرمایه‌گذاری قابل‌ توجهی نیاز دارد. نویسنده همچنین به مشکلات اقتصادی و اجتماعی گذار به انرژی‌های تجدیدپذیر اشاره می‌کند. هزینه تولید انرژی تجدیدپذیر هنوز در بسیاری از نقاط جهان بالاست و کشورهای درحال‌توسعه، که بیشتر جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند، ممکن است توانایی مالی لازم را برای پذیرش این فناوری‌ها نداشته باشند.

کشاورزی

سوخت‌های فسیلی و انقلاب کشاورزی مدرن: در دنیای امروز، کشاورزی دیگر مانند گذشته به نیروی انسانی و حیوانات وابستگی چندانی ندارد؛ در عوض سوخت‌های فسیلی نقش مهمی در کشاورزی صنعتی مدرن پیدا کرده‌اند. از سوخت‌های فسیلی برای تامین انرژی ماشین‌آلات کشاورزی، آبیاری و تولید کودهای شیمیایی استفاده می‌شود. یکی از اصلی‌ترین دستاوردهای انقلاب سبز در قرن بیستم، که تولید غذا را به‌طور چشم‌گیری افزایش داد، توسعه استفاده از سوخت‌های فسیلی در کشاورزی بوده است. علاوه بر این، فرآیندهای کشاورزی مانند تولید کودهای شیمیایی و آفت‌کش‌ها نیز به‌طور مستقیم و غیرمستقیم به سوخت‌های فسیلی وابسته هستند. تولید کودهای نیتروژنی به‌طور خاص به میزان زیادی از گاز طبیعی نیاز دارد، زیرا از این سوخت برای تهیه هیدروژن مورد نیاز برای تولید آمونیاک استفاده می‌شود. به‌عبارت دیگر، بدون گاز طبیعی، تامین بسیاری از منابع غذایی که امروزه به‌طور گسترده در دسترس ما هستند، غیرممکن خواهد بود.

هزینه انرژی در تولید غذا: برای درک بهتر وابستگی سیستم غذایی مدرن به انرژی‌های فسیلی، اسمیل به بررسی هزینه انرژی در تولید برخی از محصولات غذایی می‌پردازد. او با استفاده از مثال‌هایی مانند تولید گندم، مرغ و گوشت گاو، نشان می‌دهد که حتی برای تولید محصولاتی که به نظر ساده می‌آیند، مقدار زیادی انرژی صرف می‌شود. تولید یک کیلوگرم گندم به میزان قابل‌توجهی سوخت فسیلی نیاز دارد، که نه‌تنها برای فعالیت‌های مزرعه‌ای، بلکه برای تولید و حمل کودها، آفت‌کش‌ها و دیگر مواد شیمیایی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. در مقیاسی وسیع‌تر، فرآیندهای تولید مواد غذایی در سطح صنعتی، که شامل آسیاب کردن، بسته‌بندی و حمل‌ونقل می‌شود، به سوخت‌های فسیلی وابسته است. برای مثال، تولید نان در کارخانه‌های بزرگ، از جمله مراحل آسیاب کردن گندم و فرآیند پخت، به انرژی زیادی نیاز دارد که عمدتاً از منابع فسیلی تامین می‌شود.پنل‌های خورشیدی و توربین‌های بادی می‌توانند به تامین برق برای پمپ‌های آبیاری، تجهیزات کشاورزی و فرآیندهای تولید غذا کمک کنند. اما این تغییرات با چالش‌هایی روبه‌رو هستند. به‌طور مثال، برای کشاورزی در مقیاس وسیع، ذخیره‌سازی و انتقال انرژی‌های تجدیدپذیر همچنان یک مشکل بزرگ است. همچنین، فناوری‌های نوین مانند کشاورزی عمودی و کشاورزی دقیق می‌توانند به کاهش مصرف انرژی کمک کنند، اما این فناوری‌ها هنوز در مراحل ابتدایی خود قرار دارند و نیازمند سرمایه‌گذاری‌های عظیم و توسعه بیشتر هستند که نمی‌توانند در کوتاه‌مدت رخ دهند.

ارکان زندگی مدرن: در فصل سوم کتاب، نویسنده به یکی از موضوعات اساسی در شکل‌دهی تمدن‌های مدرن پرداخته است. در این فصل، چهار ماده کلیدی معرفی می‌شود که به‌طور مستقیم نقش تعیین‌کننده‌ای در توسعه و استمرار جوامع صنعتی و مدرن ایفا کرده‌اند. این مواد، که به‌عنوان چهار ستون تمدن مدرن شناخته می‌شوند، هرکدام در حوزه‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی و محیط‌زیستی تاثیرات گسترده‌ای دارند.

آمونیاک: آمونیاک یکی از مواد اساسی در تولید کودهای شیمیایی است که به‌ویژه در تولید کودهای نیتروژنی نقش حیاتی دارد. فرآیند هابر-بوش که برای تولید آمونیاک به کار می‌رود، به‌طور گسترده‌ای وابسته به گاز طبیعی است. اسمیل با اشاره به اهمیت این فرآیند در تامین غذای جهانی، نشان می‌دهد که وابستگی سیستم کشاورزی مدرن به آمونیاک و کودهای شیمیایی موجب شده که بیش از نیمی از جمعیت جهان به‌طور مستقیم از غذاهایی استفاده کنند که به‌واسطه این فناوری تولید شده‌اند. بحران‌های جهانی انرژی و تغییرات اقلیمی، که به‌طور مستقیم به استفاده از سوخت‌های فسیلی مرتبط است، می‌تواند به چالش‌هایی برای تامین مواد غذایی و کشاورزی مدرن منجر شود. اسمیل همچنین به تلاش‌ها برای یافتن جایگزین‌های پایدار برای آمونیاک و کودهای شیمیایی اشاره می‌کند، اما تاکید می‌کند که چنین راه‌حل‌هایی هنوز در مراحل ابتدایی خود قرار دارند و پذیرش آنها نیازمند سرمایه‌گذاری و تغییرات گسترده در زیرساخت‌ها و سیاست‌های کشاورزی جهانی است؛ با این حال تاکنون اقدامات موثری در این زمینه صورت نگرفته است.

فولاد: فولاد، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مواد در ساخت‌وساز و صنایع سنگین، نقش حیاتی در فرآیندهای تولید صنعتی دارد. تولید فولاد به‌طور عمده از طریق فرآیندهای کوره بلند انجام می‌شود که برای ذوب سنگ آهن از زغال‌سنگ بهره می‌برند. اسمیل با تحلیل این فرآیند و وابستگی آن به سوخت‌های فسیلی، توضیح می‌دهد که حتی با وجود پیشرفت‌هایی در تولید فولاد با استفاده از برق و انرژی‌های تجدیدپذیر، صنعت فولاد یکی از بزرگ‌ترین منابع انتشار دی‌اکسید کربن در سطح جهانی باقی می‌ماند. تولید فولاد به‌ویژه در کشورهایی مانند چین و ایالات‌متحده، به‌شدت به انرژی‌های فسیلی وابسته است. تلاش‌ها برای کاهش اثرات زیست‌محیطی تولید فولاد، مانند استفاده از تکنولوژی‌های بازیافت فولاد و کاهش مصرف انرژی، در حال پیشرفت است، اما این فرآیندها هنوز به‌اندازه‌ای که بتوانند تولید جهانی فولاد را به‌طور کامل تحت تاثیر قرار دهند، گسترده و موثر نیستند.

بتن: بتن یکی دیگر از مواد اساسی است که نقش مهمی در توسعه زیرساخت‌های شهری، ساختمان‌ها، پل‌ها و جاده‌ها ایفا می‌کند. تولید سیمان، که عنصر اصلی بتن است، به‌طور قابل توجهی وابسته به فرآیندهای انرژی‌بر است. تولید سیمان نیازمند دمای بسیار بالاست که از سوخت‌های فسیلی تامین می‌شود و این فرآیند خود یکی از منابع بزرگ انتشار گازهای گلخانه‌ای است. تولید بتن به‌ویژه در کشورهای در حال توسعه، مانند چین، که رشد سریع زیرساخت‌ها و ساختمان‌ها را تجربه می‌کنند، در مقیاس عظیمی صورت می‌گیرد و این امر باعث می‌شود فشارهای زیست‌محیطی ناشی از آن افزایش یابد. از سوی دیگر در کشورهای توسعه‌یافته نیز نیاز به بازسازی بسیاری از زیرساخت‌های ایجادشده در قرن بیستم وجود دارد که تقاضای سیمان در سال‌های آتی را به‌شدت افزایش می‌دهد.

پلاستیک: پلاستیک‌ها به دلیل ویژگی‌های خاص خود، در صنایع مختلفی مانند بسته‌بندی، لوازم خانگی، خودروسازی و الکترونیک به طور گسترده‌ای کاربرد دارند. تولید پلاستیک، که از نفت و گاز طبیعی به‌عنوان منابع اولیه استفاده می‌کند، خود یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها در زمینه استفاده از منابع فسیلی است. اسمیل با اشاره به افزایش تقاضا برای پلاستیک‌ها، به این نکته اشاره می‌کند که گرچه این مواد در بسیاری از صنایع مفید هستند، اما مشکلات زیست‌محیطی ناشی از انباشت پلاستیک‌ها و اثرات آنها بر اکوسیستم‌ها، به یکی از دغدغه‌های جهانی تبدیل شده است. تلاش‌هایی برای کاهش مصرف پلاستیک و توسعه جایگزین‌های سازگار با محیط زیست در حال انجام است، اما تولید پلاستیک همچنان به‌طور فزاینده‌ای در حال افزایش است. این افزایش تولید، که بیشتر در کشورهای در حال توسعه مشاهده می‌شود، به‌ویژه در صنایعی که نیازمند بسته‌بندی و حمل‌ونقل سریع هستند، ادامه دارد. چهار ماده اساسی که اسمیل در این فصل به آنها پرداخته است، نه‌تنها از ارکان کلیدی ساختار اقتصادی و صنعتی جهان معاصر هستند، بلکه با چالش‌های زیست‌محیطی و اقتصادی قابل توجهی نیز همراه‌اند. تولید این مواد به‌شدت وابسته به انرژی‌های فسیلی است و در عین حال، تاثیرات منفی گسترده‌ای بر محیط‌زیست می‌گذارد. در این راستا، راهکارهایی همچون استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر، بهبود فرآیندهای بازیافت و تحقیق در زمینه توسعه مواد جایگزین، از جمله تلاش‌های در حال انجام برای کاهش این اثرات به شمار می‌روند. اسمیل در این فصل تاکید دارد که با وجود ضرورت استفاده از این مواد برای پیشرفت تمدن مدرن، حرکت به‌سوی تولید پایدارتر و کاهش وابستگی به منابع فسیلی نیازمند سرمایه‌گذاری‌های کلان و تغییرات ساختاری در صنایع است. این تغییرات نه‌تنها به نوآوری‌های فناورانه، بلکه به اصلاحات عمده در سیاست‌گذاری‌های صنعتی و اقتصادی نیز وابسته‌اند که در کوتاه‌مدت امکان محقق شدن ندارند.

تاریخچه جهانی‌سازی

جهانی‌سازی فرآیندی است که ریشه در تاریخ بشری دارد و از دوران باستان تا عصر مدرن توسعه‌یافته است. آغاز این روند به دوران پیش از تاریخ برمی‌گردد، زمانی که مسیرهای تجاری همچون جاده ابریشم و شبکه‌های دریایی میان تمدن‌ها ارتباط برقرار می‌کردند. این مسیرها، که در ابتدا به‌طور عمده در تبادل کالاهای لوکس مانند پارچه‌های ابریشمی، ادویه‌جات و... نقش داشتند، ارتباطات اقتصادی و فرهنگی بین آسیا، اروپا و آفریقا را ممکن می‌کردند. در این دوران، جهانی‌سازی با سرعت کمتری در جریان بود. در دوره رنسانس و پس از آن، به‌ویژه با پیشرفت‌های علمی و اختراعات جدید مانند کشتی‌های بادبانی، جهانی‌سازی به مرحله جدیدی وارد شد. این تحولات باعث گسترش استعمار و شکل‌گیری امپراتوری‌های قدرتمند همچون اسپانیا، پرتغال و بریتانیا شد. در این دوران، کشورهای قدرتمند نقش اصلی را در فرآیند جهانی‌سازی ایفا کردند، در حالی که کشورهای کمتر توسعه‌یافته عمدتاً در این فرآیند به حاشیه رانده شده بودند.

قرن بیستم شاهد تحولات عمده‌ای در روند جهانی‌سازی بود. پیشرفت‌های شگرف صنعتی در زمینه حمل‌ونقل، به‌ویژه ایجاد خطوط راه‌آهن و سیستم‌های حمل‌ونقل هوایی، فرآیند جهانی‌شدن را شتاب دادند. اختراع تلفن و تلگراف نیز موجب تسهیل ارتباطات شد و تجارت جهانی را در مقیاسی وسیع‌تر ممکن کرد. پس از جنگ جهانی دوم، نهادهایی چون صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی تشکیل شدند که زمینه‌ساز گسترش بیشتر تجارت و سرمایه‌گذاری جهانی شدند. در نیمه دوم قرن بیستم، ظهور اینترنت و پیشرفت‌های فناوری اطلاعات تحولی اساسی در روند جهانی شدن ایجاد کرد و به‌طور مستقیم به توسعه تجارت جهانی، تبادل اطلاعات و سرمایه‌گذاری‌های بین‌المللی کمک کرد.

با این حال، جهانی شدن تنها جنبه‌های مثبتی ندارد. بسیاری از منتقدان به این نکته اشاره دارند که این روند بیشتر به نفع کشورهای پیشرفته و شرکت‌های بزرگ چندملیتی بوده است. در حالی که برخی کشورها از طریق جهانی‌سازی رشد اقتصادی قابل‌توجهی داشته‌اند، بسیاری دیگر، به‌ویژه کشورهای در حال توسعه، همچنان با چالش‌های جدی در مسیر صنعتی ‌شدن و توسعه مواجه هستند. شکاف‌های اقتصادی میان کشورهای ثروتمند و فقیر به‌طور فزاینده‌ای عمیق‌تر شده است. علاوه بر این، جهانی‌سازی به‌طور فزاینده‌ای فشارهای زیست‌محیطی را افزایش داده است. تولید و مصرف انبوه کالاها در سطح جهانی باعث تخریب منابع طبیعی و ایجاد بحران‌های زیست‌محیطی در بسیاری از مناطق جهان شده است. بسیاری از کشورهای در حال توسعه که تامین‌کنندگان منابع اولیه و انرژی فسیلی برای کشورهای پیشرفته هستند، به‌طور غیرمستقیم درگیر بحران‌های زیست‌محیطی و اجتماعی شده‌اند. یکی از دیگر انتقادهای مهم به جهانی‌ شدن این است که این روند به‌ویژه در زمینه فرهنگی، باعث کاهش تنوع فرهنگی و تهدید هویت‌های محلی شده است. فرهنگ‌های غالب جهانی، به‌ویژه از طریق رسانه‌ها و فناوری‌های ارتباطی، فرهنگ‌های محلی را تحت تاثیر قرار داده‌اند و بسیاری از ویژگی‌های فرهنگی خاص کشورهای مختلف در معرض خطر نابودی قرار گرفته‌اند. به‌ویژه در جوامعی که تحت تاثیر فرهنگ‌های غربی قرار دارند، ارزش‌ها و سنت‌های محلی به‌طور فزاینده‌ای تحت‌الشعاع قرار گرفته‌اند. در دهه‌های اخیر، شاهد ظهور تمایلات ملی‌گرایانه و ضد جهانی‌سازی در برخی کشورهای پیشرفته بوده‌ایم. بحران‌های اقتصادی، نگرانی‌ها در مورد مهاجرت و احساس نابرابری اقتصادی به افزایش تمایلات ناسیونالیستی و اتخاذ سیاست‌های محدودکننده در قبال تجارت آزاد و مهاجرت منجر شده است. این روندها به‌طور مستقیم تهدیدی برای روند جهانی‌سازی محسوب می‌شوند و می‌توانند به کاهش همگرایی اقتصادی و تجاری در سطح جهانی بینجامند. با این حال، اسمیل معتقد است که جهانی‌سازی به‌طور کامل متوقف نخواهد شد، بلکه به مسیر جدیدی خواهد رفت. پیشرفت‌های علمی و فناوری، رقابت‌های اقتصادی فزاینده و گسترش همکاری‌های بین‌المللی در زمینه‌های مختلف همچنان می‌تواند روند جهانی شدن را شکل دهد، اما این تغییرات ممکن است به‌طور کلی پیچیده‌تر و چندبعدی‌تر از گذشته باشد. در آینده، جهانی شدن ممکن است به شکلی تعدیل‌شده و با توجه به چالش‌های موجود پیش برود.

آینده جهان

در فصل پایانی کتاب، اسمیل به تحلیل آینده جهان می‌پردازد و نگاهی تحلیلی به روندهای جهانی و چالش‌های پیش‌روی آنها دارد. این فصل به‌ویژه با نگرش واقع‌گرایانه به بررسی چشم‌اندازهای مختلف از وضعیت جهانی در آینده، از بحران‌های زیست‌محیطی تا تحولات فناوری و اجتماعی، پرداخته است. اسمیل می‌کوشد نشان دهد که تغییرات عظیم در آینده نه‌تنها از نظر فناوری، بلکه در نحوه تعامل انسان‌ها با یکدیگر و با طبیعت رخ خواهد داد. اسمیل در آغاز فصل تاکید می‌کند که دیدگاه‌های افراطی و تخیلی درباره آینده به‌شدت خطرناک است. او معتقد است که نگاه‌های خوش‌بینانه که در آنها دنیای آینده به‌صورت ایده‌آل و بدون هیچ چالشی ترسیم می‌شود، یا از طرفی نگرش‌های بدبینانه‌ای که جهان را در حال فروپاشی می‌بینند، هر دو به‌نوعی غیرعلمی و غیرواقعی هستند. به‌جای این نگرش‌ها، اسمیل بر اهمیت واقع‌بینی و ارزیابی علمی در پیش‌بینی‌های آینده تاکید دارد. وی می‌گوید، جهان آینده نه‌تنها به دلیل تحولات فنی و علمی دگرگون می‌شود، بلکه با مواجهه با چالش‌هایی چون تغییرات اقلیمی، بحران منابع و نابرابری‌های اجتماعی نیز روبه‌رو خواهد بود. به همین دلیل، باید با دقت و مبتنی بر داده‌ها، تحولات آینده را پیش‌بینی کرده و برای آنها آماده شویم. اسمیل در ادامه به تاثیرات پیشرفت‌های علمی و فناوری بر آینده پرداخته و اشاره می‌کند که فناوری‌های نوین، همچون هوش مصنوعی، نانوتکنولوژی و انرژی‌های تجدیدپذیر، می‌توانند تحولاتی عظیم در زندگی بشر ایجاد کنند. در حالی که این فناوری‌ها ظرفیت‌های بزرگی برای بهبود کیفیت زندگی، کاهش مصرف انرژی و تولید پایدار مواد دارند، اسمیل هشدار می‌دهد که این فناوری‌ها همزمان با چالش‌هایی همراه خواهند بود. به‌ویژه، او به اثرات اجتماعی و اقتصادی فناوری‌هایی چون اتوماسیون و هوش مصنوعی اشاره می‌کند که ممکن است موجب از دست رفتن مشاغل و افزایش نابرابری‌های اجتماعی شوند. اسمیل بر لزوم آماده‌سازی جامعه برای این تغییرات تاکید دارد و می‌گوید، باید سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی جدیدی برای کاهش آثار منفی این تحولات بر جوامع اتخاذ شود.

یکی از اصلی‌ترین مباحثی که اسمیل در این فصل به آن پرداخته است، بحران‌های زیست‌محیطی و چالش‌های مربوط به تغییرات اقلیمی است. او با توجه به روندهای فعلی و پیش‌بینی‌های علمی، معتقد است که دنیای آینده با بحران‌های زیست‌محیطی جدی روبه‌رو خواهد بود. گرم شدن کره زمین، کاهش منابع طبیعی، از بین رفتن تنوع زیستی و تهدیدهای مربوط به آلودگی‌های پلاستیکی، از جمله مشکلاتی هستند که تاثیرات عمیقی بر جوامع بشری خواهند گذاشت. اسمیل بر لزوم تغییرات اساسی در سیاست‌های محیط‌زیستی و اقتصادی تاکید می‌کند تا بتوان از شدت این بحران‌ها کاست. او همچنین به اهمیت فناوری‌های پاک، انرژی‌های تجدیدپذیر و کشاورزی پایدار در کاهش اثرات منفی محیط‌زیست اشاره می‌کند.

اسمیل در ادامه به بحران‌های اجتماعی اشاره می‌کند که می‌تواند آینده جهان را تحت تاثیر قرار دهد. از یک سو، او به چالش‌های مرتبط با تغییرات جمعیتی و افزایش جمعیت جهانی تاکید دارد. پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهند که جمعیت جهان تا سال 2050 به بیش از 9 میلیارد نفر خواهد رسید که این افزایش جمعیت می‌تواند فشار زیادی بر منابع طبیعی، کشاورزی و زیرساخت‌های شهری وارد کند. از سوی دیگر، اسمیل به بحران‌های اجتماعی ناشی از نابرابری‌های اقتصادی، دسترسی نابرابر به منابع و خدمات و مهاجرت‌های جمعی اشاره می‌کند. او هشدار می‌دهد که این مسائل می‌توانند به بحران‌های سیاسی و اجتماعی منجر شوند که پایداری جهانی را تهدید خواهند کرد.

در نهایت، اسمیل به تحلیل دو چشم‌انداز ممکن برای آینده جهان می‌پردازد: یکی چشم‌انداز تحول و پیشرفت و دیگری چشم‌انداز فروپاشی و بحران. او معتقد است که آینده جهان به‌شدت به نحوه برخورد جوامع با چالش‌های کنونی بستگی دارد. اگر سیاست‌های درست و اقدامات موثر برای مقابله با بحران‌های زیست‌محیطی، اجتماعی و اقتصادی اتخاذ شود، امکان رسیدن به دنیایی بهتر وجود دارد. اما اگر این چالش‌ها نادیده گرفته شوند و روندهای فعلی ادامه یابد، جهان ممکن است با بحران‌های فاجعه‌بار روبه‌رو شود. اسمیل تاکید می‌کند که این تحول‌ها به زمان و همکاری همه کشورهای جهانی نیاز دارند. او می‌گوید، اگرچه مشکلات پیچیده و بزرگ هستند، اما با اتخاذ تصمیمات هوشمندانه و همکاری‌های بین‌المللی می‌توان به راه‌حل‌هایی دست یافت که آینده جهان را به مسیری پایدار و موفق سوق دهند.

نتیجه‌گیری

کتاب جهان چگونه کار می‌کند نوشته واکلاو اسمیل، تحلیلی جامع و علمی از زیربناهای تمدن مدرن و چالش‌های اساسی پیش‌روی آن ارائه می‌دهد. اسمیل در این اثر، با بهره‌گیری از داده‌های دقیق و تحلیل‌های میان‌رشته‌ای، موضوعاتی چون انرژی، غذا، مواد اولیه و محیط زیست را بررسی کرده و نقش آنها را در شکل‌دهی به جهان معاصر برجسته می‌کند. این کتاب تلاش می‌کند مخاطب را با واقعیت‌هایی آشنا کند که اغلب در تحلیل‌های عمومی نادیده گرفته می‌شوند، اما در عین حال، سرنوشت آینده جهان به آنها گره خورده است.

یکی از مهم‌ترین نکات کتاب، تاکید بر وابستگی شدید تمدن مدرن به سوخت‌های فسیلی و پیامدهای آن است. اسمیل نشان می‌دهد که این وابستگی چگونه به شکل‌گیری اقتصاد صنعتی و ارتقای کیفیت زندگی منجر شده، اما همزمان بحران‌هایی مانند تغییرات اقلیمی و تخریب زیست‌محیطی را نیز به وجود آورده است. او نقش محوری سوخت‌های فسیلی در تولید غذا، ساخت مواد اولیه‌ای مانند فولاد و سیمان و تامین انرژی برای صنایع و حمل‌ونقل را تحلیل کرده و بر چالش‌های گذار به منابع تجدیدپذیر تاکید می‌کند. این گذار، هرچند ضروری و اجتناب‌ناپذیر، مستلزم سرمایه‌گذاری کلان، تغییرات ساختاری در صنایع و بازنگری در سیاست‌های اقتصادی است. علاوه بر مسائل زیست‌محیطی، اسمیل به نابرابری‌های اقتصادی ناشی از جهانی‌ شدن و توزیع نامتوازن منابع اشاره دارد. او استدلال می‌کند در حالی که جهانی‌سازی فرصت‌های بی‌نظیری برای رشد اقتصادی فراهم کرده است، اما فشارهای سنگینی بر محیط زیست وارد کرده و شکاف‌های عمیقی در توزیع ثروت و منابع به وجود آورده است. از نگاه اسمیل، این روندها نیازمند بازنگری‌های اساسی در سیاست‌های اقتصادی و توجه بیشتر به پایداری است. در نهایت، اسمیل با رویکردی واقع‌بینانه نتیجه می‌گیرد که تمدن مدرن در نقطه‌ای بحرانی قرار دارد؛ جایی که تصمیمات امروز، مسیر آینده را به‌طور اساسی تعیین خواهد کرد. او بر اهمیت تصمیم‌گیری‌های مبتنی بر داده، تقویت همکاری‌های بین‌المللی و اتخاذ سیاست‌های جامع تاکید دارد. این کتاب به‌ویژه برای سیاست‌گذاران، مدیران و پژوهشگران اقتصادی می‌تواند منبع ارزشمندی باشد که دیدگاه‌های جدید و علمی درباره چالش‌های جهانی ارائه می‌دهد. معین حیدریه 

 

source: تجارت فردا