|
کد‌خبر: 321873

روند خشکی رودخانه زاینده‌رود | مرگ تالاب گاوخونی

آیا اصفهان خالی از سکنه می‌شود؟ | نشانه‌های مهاجرت

ترک بر سازه‌های تاریخی اصفهان، نه‌تنها از وقوع یک فاجعه در میراث باستانی و تاریخ ایران خبر می‌دهد بلکه از وقوع حادثه‌ای هولناک در بستر اکوسیستمی سرزمین حکایت می‌کند.

ترک بر سازه‌های تاریخی اصفهان، نه‌تنها از وقوع یک فاجعه در میراث باستانی و تاریخ ایران خبر می‌دهد بلکه از وقوع حادثه‌ای هولناک در بستر اکوسیستمی سرزمین حکایت می‌کند. حادثه‌ای که از بین رفتن حیات در فلات مرکزی ایران را هشدار می‌دهد. کم‌آبی و فرونشست زمین، آلودگی صنعتی و گردوغبار ناشی از روند خشکی رودخانه زاینده‌رود و مرگ تالاب گاوخونی در پایاب این بزرگ‌ترین رودخانه فلات مرکزی ایران، ساعت شنی بیابانی شدن اصفهان را سرعت بخشیده است و رنگ زندگی در اصفهان این شاهزاده افسون‌شده را روزبه‌روز خاکستری‌تر می‌کند. مطالعات مرکز تحقیقات وزارت مسکن و شهرسازی نشان می‌دهد اگر روند فرونشست دشت اصفهان-برخوار 

به روش کنونی ادامه پیدا کند، آبخوان‌های این منطقه در کمتر از پنج دهه آینده فرو خواهند نشست و باید پایان منابع آب در این منطقه را اعلام کرد. علی بیت‌الهی، رئیس بخش زلزله‌شناسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، معتقد است؛ «بررسی‌ها نشان داده اگر پیشروی فرونشست دشت اصفهان-برخوار با روند کنونی ادامه یابد، حدود ۵۰ سال با مرگ آبخوان فاصله دارد و این در حالی است که محدوده ضخامت کم‌ آبخوان در زیر شهر به‌ویژه مناطق جنوب شهر اصفهان ۱۰ متر برآورد می‌شود که در صورت تداوم خشکی ممتد رودخانه، آب آن کامل تمام می‌شود و زودتر به میرایی و شرایط compaction  (تراکم خاک) می‌رسد. میرایی آبخوان اصطلاحی است که قابلیت آبخوان را برای تحمل بهره‌برداری بلندمدت نشان می‌دهد و بیانگر تعداد سال‌هایی است که آبخوان می‌تواند مورد بهره‌برداری قرار گیرد. فرونشست زمین در محدوده شهر اصفهان نرخ بیشینه ۱۰ تا ۱۵ سانتی‌متر در سال دارد. این پدیده در محدوده شهر اصفهان همگن و متقارن نیست و گرادیان فرونشست زمین در این منطقه نسبت به سایر مناطق درگیر کشور چشمگیرتر است. دشت اصفهان با مساحتی نزدیک به ۳۶۰۰ کیلومترمربع آبخوانی در حدود ۱۶۰۰ کیلومترمربع دارد که جنس آبرفت آن به صورت لایه ساندویچی است. یعنی چند متر اول آبرفت دانه‌ریز است و بعد ضخامتی در حدود ۲۰ تا ۳۰ متر شن شسته‌شده رودخانه‌ای قرار دارد که به شکل گوه‌ای (یکی از ماشین‌های ساده و ابزار مکانیکی مثلثی‌شکل است که برای جدا نگه ‌داشتن دو بدنه یا ایجاد شکاف در اجسام و کنترل بهتر به‌کار می‌رود) ضخامت آن از سمت جنوب یعنی پل خواجو (نزدیک به ۳۰ متر) تا نزدیکی ورزشگاه نقش‌جهان (که یک متر است) متغیر می‌شود. در بعضی از نقاط شمال شهر مثل خیابان امام خمینی این لایه اصلاً وجود ندارد. بعد از این لایه رس دانه‌ریز ایجاد شده است که بیشترین ضخامت آن، نزدیک به ۳۰۰ متر، در منطقه حبیب‌آباد قرار دارد. این آبرفت مخزن اصلی نگهداری منابع آب شیرین دشت است. طبق محاسبات دکتر نادی تا دهه ۶۰ نزدیک به چهار میلیارد مترمکعب آب مصرف شده، اما از دهه ۶۰ تا اواخر دهه ۹۰ نزدیک به سه میلیارد مترمکعب آب مصرف کرده‌ایم.

تمام پهنه ایران درگیر فرونشست

اگرچه اصفهان اکنون کانون بحث بر سر فرونشست و کاهش سفره‌های زیرزمینی و در نتیجه مرگ اکوسیستمی و خسارات مالی و جانی و مهاجرت مردمان این دیار ایران است، اما فرونشست تمام پهنه سرزمینی ایران را از شمال تا جنوب، شرق و غرب کشور تهدید می‌کند. مناطق با بیشترین میزان فرونشست به ترتیب شامل استان‌های اصفهان، تهران، کرمان، خراسان رضوی، البرز، فارس، یزد، همدان، مرکزی، چهارمحال و بختیاری، آذربایجان شرقی، زنجان، قم، اردبیل، کردستان، آذربایجان غربی، خراسان شمالی و کرمانشاه است.

قاعدتاً ایران تنها کشور جهان نیست که دچار چنین ابرچالشی شده است. کشورهای زیادی در دنیا تجربه‌های موفق در مقابله با فرونشست داشته‌اند و کار به جابه‌جایی جمعیت و مهاجرت درون‌سرزمینی یا برون‌سرزمینی نکشیده است. ژاپن، ایتالیا، چین، آمریکا، نیجریه و اندونزی در مهار پدیده فرونشست زمین تجربه‌های موفقی دارند که می‌توان از این تجربه برای مهار فرونشست و نجات شهرهایی مثل اصفهان استفاده کرد.

اصفهان منطقه‌ای ویژه در ایران محسوب می‌شود که البته ارزش تاریخی و فرهنگی آن سبب شده نگرانی‌ها در این زمینه بیشتر به چشم بیاید. فرونشست اصفهان و کاهش سطح آب زیرزمینی به‌شدت به میزان آب زاینده‌رود وابسته است چرا که منبع اصلی تقویت آبخوان در دشت اصفهان، رودخانه زاینده‌رود محسوب می‌شود. هرچه زمان بیشتری آب در بستر زاینده‌رود جاری باشد، مخاطرات فرونشست بیشتر کاهش می‌یابد. از سویی به دلیل فرسایش تونلی در اصفهان، احتمال فروریزش‌های سطحی در شهر اصفهان بالاست. همین مسائل و البته تبعات رسانه‌ای شدن آن سبب شده مردم به تکاپو بیفتند و با نوعی بیشینه‌یابی خاص، علاج واقعه قبل از وقوع کنند و در مواردی با مهاجرت به دیگر مناطق کشور از جمله مناطق شمالی کشور، از شر فرونشست زمین در اصفهان خلاصی یابند. اما آیا همه مردم توان چنین کاری را دارند، آیا راهی برای متوقف کردن روند بحرانی فرونشست در اصفهان وجود ندارد؟

چندی پیش رضا علیزاده، جامعه‌شناس و عضو هیات علمی دانشگاه گیلان، درباره دلایل افزایش مهاجرت به استان‌های شمالی گفت: «باید دلایل جذب و دفع را نگاه کرد. اول باید دید که چه مولفه‌هایی در شمال کشور وجود دارد که یزدی‌ها و اصفهانی‌ها و بوشهری‌ها و نقاط دیگر به اینجا می‌آیند. دلیل عمده و اصلی اینکه گیلانی‌ها زمین‌هایشان را می‌فروشند، مشکلات اقتصادی است. از آن طرف دیگر برای کسانی که به شمال می‌آیند انگیزه‌های محیط زیستی وجود دارد. شما در خوزستان مشکل هوا دارید یا در اصفهان مشکل آب دارید. از سوی دیگر زمین‌های گیلان نسبت به استان مازندران خیلی ارزان‌تر است.» البته اظهارات این جامعه‌شناس نمی‌تواند مطلقاً توضیح‌دهنده واقعیت موجود باشد، چرا که لزوماً استان‌های شمالی ایران وضعیت مطلوبی از نظر آب و فرونشست ندارند. استان گلستان یکی از بحرانی‌ترین مناطق ایران از منظر روند شتابان بیابانی شدن است. استان مازندران نیز در زمره استان‌های با سطح کاهش بارش و افت سفره‌های زیرزمینی و آغاز زوال سرزمین و شیوع فرونشست قرار گرفته است. پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد احتمالاً استان گیلان نیز وضعیت فوق‌العاده‌ای ندارد و دیر یا زود با تنش آبی مواجه می‌شود.

رکود مسکن در اصفهان

اخیراً در سایت‌های آگهی مسکن و شبکه‌های اجتماعی و به‌طور ویژه در اینستاگرام، موارد زیادی به ثبت رسیده که اهالی شهر و استان اصفهان خانه‌های خود را برای فروش گذاشته‌اند. اغلب خانه‌ها شخصی‌ساز هستند و موقعیت‌های خوبی دارند اما صاحبان آنها با این احتمال که بحران فرونشست و کمبود آب در آینده نزدیک، زندگی در این شهر را با مشکل مواجه می‌کند، از اصفهان به شهرهای شمالی مهاجرت کرده‌اند. اخیراً ۱۵۰ مدرسه استان اصفهان تحت‌تاثیر فرونشست قرار گرفته‌اند. 42 مدرسه هم تخلیه شده‌اند. به جز بافت تاریخی و پل‌ها و فرودگاه و ریل راه‌آهن حالا فرونشست به بافت‌های شهری مثل مدرسه و بیمارستان‌ها هم رسیده که می‌تواند زندگی افراد را به خطر بیندازد. در تحلیل وضعیت فعلی اصفهان ابهامات بسیاری مطرح است. با این حال باید به این پرسش پاسخ دهیم که آیا مردم اصفهان به خاطر بحران‌های زیست‌محیطی، در حال مهاجرت از این شهر هستند؟ چرا مردم در این شهر به صورت گسترده به فروش املاک خود رو آورده‌اند؟ اگر فرونشست زمین یک بحران بزرگ است، چرا هیچ‌کس برای آن تصمیمی نگرفته است؟

بر اساس گزارش‌هایی که مرکز آمار ایران از تورم مسکن در استان‌های مختلف کشور منتشر کرده، در حد فاصل سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲، قیمت مسکن استان اصفهان نزدیک به ۱۵۰ درصد بیشتر شده است. این روند افزایش قیمتی اگرچه تحت‌تاثیر افزایش قیمت در پایتخت تحلیل شده اما نشانه‌های روشن، از تحولات ذهنی ناشی از بحران‌های زیستی و اجتماعی در اصفهان حکایت دارد. سیدمهدی حجازی، رئیس اتحادیه مشاوران املاک اصفهان گفته است که از سال ۱۴۰۲، بازار مسکن شهر اصفهان نیز وارد دوره رکود شد اما نکته جالب این است که رکود مزبور به شکل تورمی بوده است. تدابیر وزارت راه و شهرسازی و قوانین وضع‌شده نیز نتوانسته اثر خاصی روی وضعیت بازار بگذارد و تورم مسکن اصفهان همچنان ادامه دارد. بازار اجاره مسکن نیز همواره متاثر از قیمت این کالاست اما به نظر می‌آید که در حال حاضر، بازار اجاره مسکن اصفهان، تکان چندانی نخورده و حتی تعداد معاملات نیز خیلی بالا نیست. حتی در فصل اوج جا‌به‌جایی که باید قراردادهای اجاره زیادی در حال انعقاد باشد اما می‌بینیم که بازار اجاره مسکن فرق زیادی با ماه‌های قبل نکرده است. تا زمانی که ضمانت اجرایی خوبی برای این قانون وجود نداشته باشد، قطعاً اثرگذاری لازم را نخواهد داشت. رکود سنگینی بر معاملات مسکن اصفهان سایه افکنده و تقریباً بیشتر دفاتر مشاور املاک، خالی از معامله‌گر است. فعلاً قیمت مسکن اصفهان تغییر چندانی نکرده اما مشکل اینجاست که خریداران مسکن در بازار حضور ندارند. البته در سمت عرضه نیز وضعیت بحرانی است و کمتر کسی تمایل به فروش دارد. حتی اگر کسی بخواهد ملک خود را بفروشد اصلاً حاضر به ارائه آن ملک با قیمت سال گذشته نیست. این مسئله به دلیل مشکلاتی مثل بی‌آبی، گرما و فرونشست زمین رخ داده که خیلی از ساکنان این شهر برای خرید ملک به شهرهای شمالی کشور مراجعه می‌کنند. همین موضوع سبب شده که اصفهان با رکودی بی‌سابقه در معاملات مسکن روبه‌رو شود و کمتر خریداری در آن پیدا شود. البته موضوع رکود مختص شهر اصفهان نیست و تقریباً در اقصی‌نقاط ایران دیده می‌شود اما این شهر به نحو دیگری درگیر رکود است.

اصلاح حکمرانی غلط آب

بحران آب و فرونشست و به‌طور کلی بحران محیط زیست برای نمونه در شهرهایی مانند اصفهان، به یکی از اصلی‌ترین کانون‌های مطالعه پژوهشگران علوم اجتماعی تبدیل شده است. به همین دلیل، مقاله‌هایی پیرامون موضوعات محیط ‌زیستی و آب نوشته شده است که برای مثال یک پژوهش که چکیده‌ای از آن مورد اشاره قرار می‌گیرد، در پی درک معنایی بحران آب نزد کشاورزان سه شهر زیار، اژیه و ورزنه در شرق اصفهان است. به گمان کشاورزان شهرهای مطالعه‌شده در این پژوهش، بحران آب موجود در اصفهان رابطه مستقیمی با «حکمرانی غلط آب» دارد که در عمل خود را در قالب یک حکمرانی سراسر دولتی و فارغ از دخالت ذی‌نفعان اجتماعی نشان داده است. چنین استدلال شده که دولت به این دلیل از سوی ساخت اجتماعی مقصر اصلی بحران آب و این وجه از زیست مادی آنان شناخته شده که خود را به کارگزار انحصاری در حکمرانی آب تبدیل کرده است. در این پژوهش پیشنهاد شده که دولت با بازاندیشی در این شیوه از حکمرانی اقتصادی، تنظیمات سنتی پیشین مانند طومار شیخ بهایی و نهادهای محلی برآمده از این تنظیمات را احیا کند و به‌جای انحصار نهادی، تنوع نهادی را در این حکمرانی مبنا قرار دهد.

شرق اصفهان کانون تولید کشاورزی و حتی کشت برنج است. این نوع کشت در فلات مرکزی ایران از جمله در اصفهان یکی از مهم‌ترین مشکلات آب این منطقه را تشکیل می‌دهد. براساس مطالعات زمین‌شناسی و تحقیقات دقیق علمی کاهش آب زاینده‌رود سبب ایجاد خلل در فرآیند نمناکی زمین و در نتیجه فرونشست در اصفهان شده است. با این حال طبق اظهارات مقامات وزارت جهاد کشاورزی، بخش کشاورزی در اصفهان تا ۷۵ درصد منابع آب را مصرف می‌کند و جمعیتی حدود 35 هزار خانوار درگیر کشاورزی در این منطقه هستند. از سویی صنایعی مانند فولاد، پتروشیمی‌ها و صنایع آب‌بر دیگر، نیز بین سه تا پنج درصد از آب زاینده‌رود را مصرف می‌کنند. به گفته مسئولان سهم برداشت صنایع استان اصفهان از آب رودخانه زاینده‌رود از حداقل ۶۰ تا حداکثر 130 میلیون‌مترمکعب در سال است.

تغییر سیاست‌گذاری اقتصادی در اصفهان

اگرچه بحران فرونشست ناشی از مصرف منابع آب در اصفهان، ذی‌نفعان زیادی دارد و کشاورزان تنها یکی از این ذی‌نفعان هستند اما شیوه سیاست‌گذاری اقتصادی در اصفهان از توسعه کشت در مناطق مستعد این استان، تا توسعه صنایع فولادی از جمله فولاد مبارکه، ذوب‌آهن و... که صنایع آب‌محوری هستند، از مهم‌ترین مشکلات حل‌نشدنی این مسئله در اصفهان است. چرا که اکنون ابرچالش آب، فرونشست و آلودگی هوا باعث کاهش کیفیت زیستی در اصفهان و در نتیجه احتمال مهاجرت بیش از پیش مردم شده است. به هم ریختن بازار مسکن طی سال‌های اخیر به عقیده کارشناسان ناشی از همین تنش‌های محیط زیستی ارزیابی شده است که می‌تواند چشم‌انداز اصفهان را با مخاطره‌های اجتماعی و البته اقتصادی مواجه کند. بنابراین به نظر می‌رسد بهترین راهکار برای معضل فرونشست زمین در اصفهان و غالب شهرهای ایران، مدیریت مصرف آب‌های زیرزمینی است. در اصفهان اما با بازگشت پایدار آب به زاینده‌رود و احیای تالاب گاوخونی می‌توان به کنترل یا کاهش روند زوال سرزمین امیدوار بود. به نظر می‌رسد بحران فرونشست زمین اکنون یکی از اولویت‌های مدیریت سرزمین در اصفهان است. از سویی باید امید داشت که همه نهادهای دولتی و حکومتی برای کنترل وضعیت در حالت آماده‌باش کامل باشند و با تغییر روش توسعه در اصفهان به سمت کاهش توسعه صنعتی و کشاورزی و افزایش روند توسعه خدمات‌محور به سمت شکوفایی اصفهان با رونق گردشگری و تجارت و همچنین بهره‌گیری از فناوری‌های نوین و سرمایه‌گذاری در حوزه انرژی‌های تجدیدپذیر و مواردی از این دست حرکت کنند. 

 

 

 

source: تجارت فردا