دولت چهاردهم | مازوتسوزی
رویکرد دولت چهاردهم برای کاهش مازوتسوزی چه عواقبی دارد؟ | خاموشی یا مازوت
«شرط عدالت نیست برای تولید برق، بخشی از جامعه با جان خود هزینه آن را پرداخت کند.» این جمله فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت چهاردهم در واکنش به تناقضها در مورد مصرف مازوت یا قطع برق است.
«شرط عدالت نیست برای تولید برق، بخشی از جامعه با جان خود هزینه آن را پرداخت کند.» این جمله فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت چهاردهم در واکنش به تناقضها در مورد مصرف مازوت یا قطع برق است. جملهای که البته واکنشهای بسیاری به دنبال داشت و موجب شکلگیری موجی رسانهای و کارشناسی در مورد دوگانه خاموشی یا مصرف مازوت شد. این فرصت خوبی برای منتقدان دولت و مخالفان جریان سیاسی او بود. اما مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در گزارشی علت تصمیم دولت برای قطعی برق را کاهش ذخایر گازوئیل و نفتکوره نیروگاهها در ششماه اول ۱۴۰۳ و افزایش ناترازی گاز اعلام کرد. اشاره فاطمه مهاجرانی به آمار هولناک مرگومیر ایرانیان ناشی از آلودگی هواست. آمارهای وزارت بهداشت در سال 1402 نشان میدهد، بیش از 30 هزار ایرانی بهطور مستقیم با آلودگی هوا جان خود را از دست دادهاند. این عدد در تهران 6500 نفر برآورد شده است. البته آمارهای غیررسمی معمولاً عددها را بسیار بیشتر از این رقمهای رسمی و دولتی عنوان میکنند. برای مثال برخی از اعداد در نهادهای عمومی و غیردولتی تا 9 هزار نفر برای تهران عنوان شده که البته قابل تایید و راستیآزمایی نیست. بررسیها نشان میدهد، مازوتسوزی در زمستان در برخی از شهرها از جمله اراک، اصفهان و کرج عامل موثر در تولید آلایندگی است. شهری مثل اهواز درگیر الگوهای متنوع آلایندگی است؛ از گردوغبار ناشی از فعالیت کانونهای فرسایش بادی تا آلایندگی صنعتی و نفتی، و در تمام طول سال این آلودگی استمرار دارد. شهری مثل زاهدان از آلودگی گردوغبار در شش ماه اول سال رنج میبرد. شهرهایی مثل تهران و مشهد قربانی تردد بیش از اندازه خودروهای فرسوده و ازکارافتادگی ناوگان حملونقل عمومی است. اما این همه مشکل شهرهای ایران نیست. بلکه تقریباً همه شهرهای کشور درگیر آلودگی هوا هستند. 26 شهر مشخصاً در کارگروه ملی آلودگی هوا مشخص شدهاند که هشت کلانشهر کشور وضعیت بسیار وخیمی دارند.
حذف مازوت خواستی پایدار
حذف مازوت از مصرف نیروگاهها یک خواست پایدار و مشروع محیط زیستی است. به همین خاطر کنشگران محیط زیست و خبرنگاران این حوزه در مقابل تقلای گروه دیگری از کنشگران که به قطعی برق معترض هستند، موضع سکوت دارند. چون محیط زیست به یکی از خواستههای خود رسیده است. اما آیا آلودگی هوا تکعاملی است؟ برای پاسخ به این پرسش لازم است همه عوامل را در نظر بگیریم. برای مثال در برخی از شهرها زمینه آلودگی خودروها و موتورسیکلتها و بهطور کلی عوامل متحرک است که بنزین بیکیفیت مصرف میکنند. این روزها میتوان نشانه مصرف بنزین بیکیفیت تولید داخل را مشاهده کرد و حتی نیازی نیست به مدیران کلان و کارشناسان نفت و آزمایشگاههای تخصصی مراجعه کرد، بلکه میتوان حتی از کارکنان پمپبنزینها پرسید تا متوجه شد بنزین یورو 4 و 5 در کشور توزیع نمیشود و بنزین تولید داخل مصرف میشود که کیفیت پایینی دارد. برخی از شهرهای کشور ترکیبی از آلودگی گردوغبار و آلودگی سوخت دارند. برخی شهرها فقط آلودگی سوخت و برخی تنها از آلودگی گردوغبار رنج میبرند. اگرچه بعضاً این تلاقی در برخی از مناطق بین همه انواع آلودگی وجود دارد. اینکه چرا بین قطع برق و حذف مازوت باید یک راه را انتخاب کرد، ناشی از ناتوانی ساخت حکمرانی در مدیریت وضعیت است. چون قطع برق صدمات اقتصادی بسیاری دارد. برای مثال شرکتهای پتروشیمی کشور و نیروگاههای برق و کارخانههای تولیدی با هر ساعت برق میلیونها دلار خسارت میدهند. از طرفی کشور در وضعیتی است که میتوان نقش سیاست را در بروز ناترازی بهخصوص در حوزه انرژی دید. راهحل کلان رفع ناترازی را میتوان در تغییر رویکرد اداره کشور و نجات از دالان تحریم و مسائلی از این دست جستوجو کرد تا لازم نباشد، دولت بین قطع برق و سوخت مازوت یکی را انتخاب کند.
قانون هوای پاک را جدی بگیرید
صدیقه ترابی، معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت از محیط زیست ایران به تجارت فردا میگوید: در مورد آلودگی هوا باید به قانون هوای پاک مصوب سال 1396 مراجعه کرد. اگر به مصوبات این قانون توجه شود این نکته را میتوان دید که تعداد زیادی از فعالیتها باید از سوی بخشهای مختلف دستگاههای اجرایی کشور به عنوان وظیفه انجام شود تا به یک وضعیت مطلوب در هوای کشور در تمامی مناطق کشور برسیم. البته سالهاست که کارگروه ملی آلودگی هوا جلسات مختلفی برگزار کرده و دارد تلاش میکند وظایف دستگاهها را تعیین و به آنها ابلاغ کند. اما اتفاقی که میافتاد این بود که به خاطر گستردگی وظایف دستگاهها تقریباً همه شهرها در دستور کار رفع آلودگی هوا قرار میگرفتند. بنابراین حجم زیاد وظایف و تعداد زیاد شهرها باعث شد که مجموع انرژی و منابعی که در اختیار داشتیم و برای اینکه بتوانیم همه اینها را به نتیجه برسانیم، در سطح کل کشور پراکنده میشد و از بین میرفت. علناً هوای هیچکدام از شهرهای آلوده کشور با تمام تلاشی که صورت گرفت به یک شرایط مطلوب و ایدهآل و نرمال نمیرسید. هر سال کارهایی انجام میشد، اما اثرگذاری واقعی نداشت و در شرایط آلودگی هوای شهرها تاثیری نداشت. امسال شاید یک تفاوت مهم که با شرایط سالهای قبل ایجاد شده این است که به جای تمرکز بر 26 شهر آلوده کشور، که هشت شهر آن از کلانشهرهای ایران هستند، ما ببینیم که بالاترین آلودگیها مربوط به کدام شهرهاست. بنابراین با دادههایی که در اختیار داشتیم به این نتیجه رسیدیم که مثلاً کلانشهر اهواز که یکی از مناطقی است که هر دو آلودگی گردوغبار و آلودگی ناشی از سوخت صنایع مختلف نفتی و... را دارد، بالاترین درصد آلودگی را دارد و باید به شکل ویژهای مدیریت شود. مثال دیگر اینکه شهرهایی مثل اصفهان، تهران، مشهد، اراک، البرز، زاهدان و... شهرهایی هستند که درگیر آلودگیهای شدید به شکلهای مختلف هستند. مثلاً زاهدان بیشتر درگیر آلودگی گردوغبار است که عمدتاً در ششماه اول سال با این مشکل درگیر هستیم. در مورد اهواز تمام سال درگیر آلودگی هستیم که در ششماه اول آلودگی گردوغبار است و در ششماه دوم هم آلودگی گردوغبار داریم و هم آلودگی ناشی از سوخت صنایع که با وارونگی هوا تشدید میشود. برای شهری مثل اهواز کارگروه ملی به صورت ویژه مدیریت آلودگی هوا را رصد و مدیریت میکند و در مورد اهواز تصمیمگیری مشخص و ویژهای خواهیم داشت. اما پنج کلانشهر اراک، مشهد، اصفهان، البرز و تهران که درگیر فشار آلایندگی ناشی از مصرف سوخت و تولید انرژی هستند، به شکلی مطالعه شدهاند که بدانیم منشأ آلودگی در این شهرها چیست؟ بعد برای این شهرها بهترین استراتژی را طراحی کردیم و اولویتهای اول و دوم برای آنها مشخص شد. بنابراین برای این پنج شهر به شکلی که بیشترین اثر را بر کاهش آلودگی هوا داشته باشند، الگوهایی را مورد بررسی قرار دادیم و روش را انتخاب کردیم. برای مثال اسقاط خودرو و اصلاح ناوگان حملونقل عمومی بیشترین اثرگذاری را بر هوای شهرهای تهران و مشهد دارند. بنابراین برای این دو شهر اصلاح این روند در دستور کار قرار گرفت. تاکید شده است که امسال هر نوع فعالیت در مورد اسقاط خودرو و نوسازی ناوگان حملونقل عمومی باید برای شهرهای مشهد و تهران در اولویت قرار گیرد و تمرکز اصلی بر این دو شهر باشد. بنابراین با تمرکز بر این دو راهحل باید تمام توان کشور را برای بهبود وضعیت هوا در این دو شهر و کاهش آلودگی روی این دو موضوع بگذاریم.
پیشبینی برای بهبود هوای اراک
از سویی برای شهرهای آلوده در استانهای اصفهان، اراک و البرز که آلودگی بسیار بالایی دارند روش دیگری را در نظر گرفتیم. در مورد اراک متوجه شدیم که اگر در زمستان مازوتسوزی را حذف کنیم، وضعیت هوا بهشدت بهبود پیدا میکند. امسال توقع داریم با حذف مازوت از نیروگاهها و شرکتها و کارخانههای اراک وضعیت هوا بهشدت بهبود پیدا کند. در مورد شهرهای اصفهان و کرج نیز مطالعات نشان داد که مولفههای اثرگذار بر آلودگی هوا همین سوخت مازوت است که باید در فصول سرد متوقف شود. در کارگروه ملی آلودگی هوا ما برای حذف مازوت و دیگر ابعاد آلودگی جلسه خواهیم داشت تا رویکردهایی در مورد اصفهان و ابعاد دیگر ماجرای آلودگی هوا در این شهر را در نظر بگیریم. برای مثال نقش شرکتهای فولاد مبارکه و ذوبآهن اصفهان در ایجاد آلودگی هوا در اصفهان بسیار پررنگ است و باید دستورالعملهای مشخصی برای کاهش یا حذف آلودگی این شرکتها تدوین شود، چرا که حذف آلودگی این کارخانهها جزو اولویتهای سازمان حفاظت محیط زیست است. در مورد کرج و استان البرز نیز باید صنایع شاخص در کارگروه ملی آلودگی هوا مورد بررسی قرار گیرند و مشخص شود که علاوه بر نیروگاه که یکی از عوامل ایجاد آلایندگی با سوخت مازوت است، چه صنایعی در تشدید آلودگی این شهر دخیل هستند. بنابراین باید منابع تولید آلودگی هوا در این شهرها مشخص شود و برای رفع آنها برنامهریزی صورت گیرد. امسال با این اولویتها داریم به شکل تخصصی وضعیت آلودگی هوای شهرها را مدیریت کنیم و امید داریم که این روش نتیجه بهتری در بر داشته باشد. هدف ما این است که باید بر اساس توانمندی در کشور از منظر سرمایهگذاری و از منظر توان کاهش آلودگی و تکنولوژیک بتوانیم اثرگذار باشیم و هوای کلانشهرها را بهبود بخشیم. در سالهای آینده حتماً اگر این روند ادامه داشته باشد شاهد بهبود وضعیت هوای این کلانشهرها خواهیم بود و بعد آرامآرام به سمت شهرهای دیگر میرویم تا منابع تولید آلودگی در این شهرها را شناسایی و مدیریت کنیم. با مرور طراحی الگوهای مختلف برای شهرهای مختلف متوجه میشویم که در شهرهایی مثل مشهد و تهران با بهبود عملکرد ناوگان حملونقل عمومی و مدیریت اسقاط خودروهای فرسوده میتوان بخش مهمی از آلودگی هوا را کنترل کرد. در شهرهایی مثل اراک، اصفهان و کرج با مدیریت سوخت مازوت و کارخانههایی که تولید آلاینده میکنند میتوان هوای این سه کلانشهر را بهبود داد. همچنین در مورد زاهدان در نیمه اول سال با پروژههای آبخیزداری و کنترل بیابانها میتوان جلوی کانونهای فرسایش بادی را گرفت و در مورد اهواز نیز با الگوی ویژه و ترکیبی از همه روشها در طول سال میتوانیم آلودگی هوای این شهر را تا رسیدن به بهترین کیفیت هوا، کاهش دهیم.
چرا قوانین مرتبط با بهبود هوا اجرا نمیشوند
23 مرداد سال 1396 علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، در نامهای به حسن روحانی پیشنهاد دولت وقت برای تصویب قانون هوای پاک را ابلاغ کرد. در این نامه به «حجتالاسلاموالمسلمین جناب آقای دکتر حسن روحانی، ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران» آمده است: «عطف به نامه شماره ۵۰۲۲۰ /۷۳۹۹۳ مورخ ۳۱ /۶ /1393 در اجرای اصل یکصد و بیست و سوم (۱۲۳) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران قانون هوای پاک که با عنوان لایحه اصلاح قانون نحوه جلوگیری از آلودگی هوا به مجلس شورای اسلامی تقدیم شده بود، با تصویب در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ ۲۵ /۴ /1396و تایید شورای محترم نگهبان، به پیوست ابلاغ میگردد. رئیس مجلس شورای اسلامی، علی لاریجانی، ۲3 /05 /1396» بررسیها نشان میدهد هرگز قانون هوای پاک که پیش از آن با نامهای دیگری از سوی دولت به مجلس رفته بود اجرایی نشده است. یعنی نهادها و سازمانها و وزارتخانهها هیچکدام به وظایف خود عمل نکردهاند و در طول دو دهه وضعیت آلودگی هوای کلانشهرهای کشور بد و بدتر شده است.
عمده نقدها متوجه این واقعیت است که در این قانون هوای پاک، تکالیف اصلی و اثربخش در آلودگی هوا متوجه چند دستگاه است که باید آنها به وظایف خود عمل کنند. مهمترین موضوعات «توسعه ناوگان حملونقل عمومی، توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، از رده خارج کردن خودروهای فرسوده و ارتقای کیفیت سوخت است». در این چهار موضوع اصلی که در آلودگی هوا موثر است اساساً بر اساس گواهی مقامات سازمان محیط زیست پیشرفتی حاصل نشده است. اگرچه به نظر میرسد برنامههای مناسبی برای بهبود هوای آلوده شهرها در کشور نوشته شده است، ولی هر بار اجرا نشدن بخشی یا همه این وظایف بحران آلودگی هوای کلانشهرها را سالبهسال وخیمتر کرده است. داریوش گلعلیزاده، مدیر وقت تغییر اقلیم سازمان محیط زیست، در گفتوگویی به خبرگزاری فارس توضیح داده است: «برای مثال برای توسعه ناوگان حملونقل عمومی وزارت کشور و شهرداریها اقداماتی انجام شده است. در حوزه از رده خارج کردن خودروهای فرسوده آییننامه اجرایی ماده ۱۰ قانون ساماندهی صنعت خودرو با آییننامه اجرایی ماده ۸ قانون هوای پاک ادغام شده است و در دولت وقت هم به تصویب رسیده است. در بحث نیروگاههای تجدیدپذیر وزارت نیرو طرح احداث نیروگاههای تجدیدپذیر تا ۱۰ هزار مگاوات را ارائه کرده است، چرا که اگر ما وابستگی خود را به سوختهای فسیلی کاهش بدهیم میتوانیم شاهد کاهش آلودگی این نوع از سوختها باشیم. درباره زمان نوسازی ناوگان خودرویی، این یک فرآیند مستمر است که در حال انجام است و ما تکالیف انجامنشده از گذشته داریم، بهطوری که در حوزه حملونقل عمومی تهران بین ۸ تا ۹ هزار اتوبوس نیاز دارد تا به حدی برسد که نیازهای سفرهای درونشهری را تامین کند و استفاده از خودروهای شخصی به حداقل برسد. وقتی استفاده از خودروهای شخصی به حداقل برسد انتشار آلودگی کمتر شده و شاهد ترافیک روانتری خواهیم بود، اما همه اینها تکالیف مستمری است که باید در کنار هم شکل بگیرد، یعنی در کنار نوسازی خودروها شاهد ارتقای کیفیت آنها هم باشیم...»