|
کد‌خبر: 320931

رضا رئیسی؛

دست فرمان معیوب دولت در عرصه رسانه

درحالی‌که بسیاری از بازیگران رسانه‌ای در این دولت یا سابقه ملموسی در این عرصه ندارند یا فاقد سابقه همسویی با دولت مستقر هستند، بیرون ماندن چهره‌ای مثل علی‌اصغر شفیعیان که بیش از یک دهه تنها حامی و پشتیبان رسانه‌ای پزشکیان بود، در دایره فراخ تیم رسانه‌ای دولت هیچ توجیه و ترجیح عقلانی و سیاست خردمندانه‌ای ندارد و خود به‌تنهایی می‌تواند بازگوکننده وضعیت فعلی رسانه‌ای دولت و آینده پیش روی آن در بزنگاه‌های حساس و تعیین‌کننده باشد.

آفتاب دولت چهاردهم که در سپهر سیاست ایران طلوع کرد و نتیجه انتخابات که مشخص شد، گمان داشتیم که عطف به شناخت از سیره و عملکرد دکتر مسعود پزشکیان و چهار کلیدواژه‌ی پرتکرار و همیشگی او یعنی «صداقت، عدالت، حق و انصاف» برآمدن دولتی را شاهد باشیم که در چارچوب این گزاره‌های اخلاقی، صدای بی‌صدایان، میدان‌داری محذوفان، وفاق‌گرایی بر اساس شایسته‌سالاری و در پیامدش احیای سرمایه اجتماعی نحیف و مهجورمانده سالیان اخیر را رقم زند.

دولت که مراحل تاسیس و ثبات و استقرار را گام به گام طی کرد، البته نشانه‌هایی از وفاق‌گرایی و اهتمام به دغدغه‌های عمومی را از خود نشان داد‌؛ اما نه آنگونه که انتظار می‌رفت و نه عطف به پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های بالقوه و ممکن و میسر دولت و البته در جاهایی که می‌توان حتی آن را بسیار پررنگ دید، وفاق دال بر مشارکت‌دهی بازیگران مختلف از اضلاع و اجزای طیف‌ها و اقطاب سیاسی مختلف و بعضاً مخالف دولت، محقق شد و استفاده از چهره‌های کارآمد و شایستگانی که سال‌های سال سابقه در گفتمان اصلاح‌‌طلبی داشتند و رزومه‌شان نه برآمده از عناوین دولتی که مملو از خدمات اجتماعی و کنش‌های سیاسی در بزنگاه‌های حساس در راستای گفتمان تحول‌خواهی و کارآمدی بود، یک بار دیگر به محاق رفته و تجربه تلخ دولت‌های گذشته در قبال کنشگران مستقل و کارآمد سیاسی اما با شاخصه غیرحزبی به بوته اجرا گذاشته شد.

این مسئله به‌خصوص در حوزه رسانه‌ای و اطلاع‌رسانی جلوه‌ای دوچندان و عجیب و تلخ داشته است. دولت حسن روحانی در اردیبهشت‌ماه سال١٣٩۶ در بزنگاه اوج مقبولیت اجتماعی و در نقطه عطف سرمایه اجتماعی نظام با مشارکت ۴٠میلیونی و رای ٢۴میلیونی به شخص رئیس‌جمهوری بر مصدر و مسند امور قرار گرفت. ٨ماه بعد در هنگام ناآرامی‌های اجتماعی رخ‌داده در دی‌ماه٩۶ اما خبری از آن اقبال عمومی و سرمایه اجتماعی سترگ نبود.

هنوز نه ترامپی آمده بود، نه خبری از فشار حداکثری بود، نه فنر قیمت ارز رها شده بود نه از اپیدمی جهانی کرونا خبری بود؛ اما ریزش بی‌سابقه و عجیب سرمایه اجتماعی رخ داده و کتمان‌ناشدنی بود و این‌همه بیش و پیش از هر چیزی به این بازمی‌گشت که دولت وقت نتوانسته بود آن سرمایه اجتماعی هنگفت را در مسیر بهبود رضایتمندی عمومی کانالیزه کند و اگر ارتقا نبخشید، حداقل مانع این سقوط آزاد شود.

دولت دوم روحانی که با شعارهای داغ و آتشین بر مصدر امور قرار گرفت در چینش کابینه بسان ریختن آب سرد بر سر حامیان عمل کرد و بعد‌تر هم نتوانست از طریق رویکردهای رسانه‌ای هوشمندانه و مشفقانه کسانی که دلبستگی و قرابت فکری و معنایی و همسویی مبنایی با دولت داشتند، هم‌افزایی و همذات‌پنداری میان نهاد دولت-ملت را رقم بزند و آنی شد که همگان دیدیم و شنیدیم و نیازی به شرح و بسط و تفصیل ندارد.

حالا نکته عجیب و قابل تأمل آن است که دولت پزشکیان با سرمایه اجتماعی بسیار نحیف‌تر از آن برهه، اکثریت قریب به اتفاق اشتباهات دولت روحانی را گویی نعل به نعل بازنویسی می‌کند و از آن الگوبرداری تام و تمام کرده است. در چینش کابینه بسیاری از توقعات و انتظارات را برآورده نکرد که باز حداقل در چارچوب استراتژی وفاق‌گرایی قابل رفع و رجوع و امعان نظر باشد؛ اما منوط به آنکه وفاق را به مثابه شرکت سهامی سیاسی دولت با شراکت رقبا نبیند و دادوستد رخ‌داده را زمینه‌ای برای تسهیل بازیگری با کنشگران تا بن دندان مسلح به آرمان‌های دولت و بازیگران مستعد ایجاد تغییر و تحولات مثبت ببیند.

در عرصه رسانه لزوم این دقت نظر، عدم وادادگی، بازی با کارت معتقدان و معتکفان اصیل و واقعی گفتمانی از نان شب واجب‌تر و ضرورت‌ آن دوچندان بوده و هست. چراکه رسانه ویترین و نمایه دولت و کارت بازی هیچ و همه چیز است و هرگونه اهمال و کم‌کاری تبعات سنگین و سهمگینی برای دولتی دارد که با سرمایه اجتماعی نحیف به میدان آمده، با سخت‌ترین شرایط و فشارهای خارجی روبه‌رو بوده و در داخل نیز نشان داده که وفاق‌گرایی دولت نتوانسته منتقدان جدی و پر و پا قرص آن را مجاب به خویشتن‌داری و انعطاف کند.

حال این دولت چاره‌ای جز اقناع افکارعمومی، همسویی و جلب رضایتمندی در لایه‌های مختلف و متکثر جامعه ندارد و مهمترین ابزار و اهرم ارتقابخش این مسیر چیزی جز بازیگری هوشمندانه رسانه‌ای نیست. رویکردی که البته مهمترین وجه تحقق آن بهره‌گیری از چهره‌هایی است که هم رسانه بلد هستند و تجربیات سالیان نشان داده که چه در چنته دارند و از طرف دیگر برای لحاظ منویات و مطالبات دولت نیاز به ظاهرسازی و منفعت‌طلبی‌های دفعی و مقطعی ندارند.

در انتهای یادداشت می‌خواهم برخلاف رسم معمول و متداول از عدم نام‌بردن افراد و اشخاص، عدول کنم و بنویسم درحالی‌که بسیاری از بازیگران رسانه‌ای در این دولت یا سابقه ملموسی در این عرصه ندارند یا فاقد سابقه همسویی با دولت مستقر هستند، بیرون ماندن چهره‌ای مثل علی‌اصغر شفیعیان که بیش از یک دهه تنها حامی و پشتیبان رسانه‌ای پزشکیان بود، در دایره فراخ تیم رسانه‌ای دولت هیچ توجیه و ترجیح عقلانی و سیاست خردمندانه‌ای ندارد و خود به‌تنهایی می‌تواند بازگوکننده وضعیت فعلی رسانه‌ای دولت و آینده پیش روی آن در بزنگاه‌های حساس و تعیین‌کننده باشد.

 

source: هم میهن