رضا رئیسی؛
دو قاب متفاوت از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا
در این نوشتار قصد ورود به فراز و نشیب های مختلف و کشاکش پردامنه و نفس گیر دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده را ندارم و قصدی بر تحلیل و واکاوی یکی از رقابتیترین انتخابات آمریکا و مولفه های دخیل در آن و قبض و بسط های پیامدی و در نهایت پیش بینی پیروزی یکی از این دو نامزد را نیز هم.
در این نوشتار قصد ورود به فراز و نشیب های مختلف و کشاکش پردامنه و نفس گیر دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده را ندارم و قصدی بر تحلیل و واکاوی یکی از رقابتیترین انتخابات آمریکا و مولفه های دخیل در آن و قبض و بسط های پیامدی و در نهایت پیش بینی پیروزی یکی از این دو نامزد را نیز هم.
آنچنان که متخصصان و تحلیلگران پیگیر و نزدیک به این غوغای پر هیاهو پیرامون آن بسیار نوشته و در این روزهای پایانی و با گرمایش مضاعف تنور انتخابات و توجه دو چندان افکار عمومی راجع به آن تحلیل های کارشناسی ارائه دادهاند.
این نوشتار تنها و تنها روایت دو قاب متفاوت و نظرگاه شخصی یک روزنامه نگار ایرانی از فضای پیشا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در دو مقطع سالهای 2020 و 2024 است.
روایت اول:از شهریور سال 1399 به تدریج موضوع انتخابات آتی ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا، به صدر توجهات افکار عمومی آمده و در شبکه های اجتماعی و در مواجهات و مبادلات ارتباطی روزانه شهروندان از تاکسی و اتوبوس گرفته تا مهمانی و جلسات خانوادگی، داغ ترین بحث ها را به خود اختصاص می داد، البته که حتی از یکسال قبل تر نیز موضوع انتخابات آن دوره یکی از پربسامد ترین رویدادهای سیاسی جهان در نزد ایرانیان بود. هر چه زمان به جلوتر میرفت این حساسیت و توجه دو چندانتر نیز میشد و این توجه روزافزون البته به عقبه ای چند ساله باز می گشت.
با روی کارآمدن ترامپ و زیر میز برجام زدن وی و پیگیری سیاست فشار حداکثری، دوری از سلسله فشارهای اقتصادی و سیاسی در ایران کلید خورده و برخلاف دولت اول روحانی که شاهد دوران تثبیت و گشودگی در فضای اقتصادی و زندگی روزمره مردم بودیم،شاهد تکانه های اقتصادی و ارزی و در نهایت اعتراضات اجتماعی شدیم.
همین موضوع عامه مردم را به سمت و سوی این استدلال رهنمون کرد که انتخابات ریاست جمهوری آمریکا حتی از انتخابات ریاست جمهوری خودمان در سرنوشت و وضعیت اقتصادی مهمتر است و بدین سان با توجه دوچندان پیگیر تحولات انتخابات آمریکا بودند.
ماجرا تا بدانجا پیش رفت که در هفته پایانی مردم پای رسانه ها میخکوب بودند و نام ایالت های هفتگانه چرخشی انتخابات ریاست جمهوری و ریز اتفاقات و مختصات آن را بهتر از بسیاری از شهرها و قصبات کشور خودمان می شناختند و در زمان اعلام نتایج هم آنچنان پیگیر و دقیق بودند که توجه رسانه های جهان و سلبریتی های آمریکایی به فضای شبکه های اجتماعی فارسی زبان نیز باز شد.
روایت دوم:4 سال از آن زمان گذشته است، یک بار دیگر انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده در حال وقوع است و اتفاقا یکبار دیگر دونالد ترامپ نیز کاندیدای این انتخابات است و جالب آنکه به اذعان بسیاری از کارشناسان این دوره رقابت به مراتب تنگاتنگتر و غیر قابل پیش بینی تر است اما به جرات می توان گفت یک هزارم آن حساسیت و توجه افکار عمومی به انتخابات 2020 در سال 2024 را شاهد نیستیم.
فارغ از تحولات چند ساله اخیر در سطح جهانی و نیز اتفاقات تکان دهنده در خاورمیانه بخصوص در غزه و لبنان که بر نگرش جهانیان نسبت به حاکمان ایالات متحده فارغ از جناح بندی های پررنگ داخلی آنان تاثیر گذار بوده است، آن چیزی که بیش از هر گزاره و گزینهای موجبات بی تفاوتی عمومی ایرانیان نسبت به انتخابات آمریکا و نتایج آن را سبب ساز شده است، تغییر آن برداشت و استفهامی بود که نسبت به تغییر و چرخش قدرت در کاخ سفید و تاثیر مستقیم آن بر زندگی و معیشت ایرانیان داشتند و انتخابات آمریکا را موثر بر زندگی خود میدیدند.
قطعا و حتما ترامپ با هریس متفاوت است اما نه برای من شهروند ایرانی که در خاطر و حافظه خودم، عدم تغییر وضعیت و رویکرد بایدن نسبت به ترامپ را آنهم بعد از آنهمه تبلیغات و فضاسازی شاهد بودهام.
اینگونه شده است که برای عموم مردم ایران، نتیجه انتخابات ایالات متحده از اهمیت و حساسیتی برخوردار نیست و فکر نمی کنند، آمدن یکی و رفتن دیگری از کاخ سفید منجر به گشودگی و تغییر رویکردی در سیاست خارجی ایالات متحده حداقل نسبت به ایران شود و آن دو قاب متفاوت از انتخابات آمریکا، اینگونه رقم خورده است.