رضا رئیسی؛
چرا اسرائیل دشمن ما است؟!
همانگونه که حدس زدید و البته در تیتر خواندهاید، موضوع این یادداشت، پیرامون منازعه ایران و اسرائیل است.
رضا رئیسی، روزنامهنگار، در یادداشتی نوشت:
شاید بعد از کار در معدن، سختترین کار دنیا بحث و محاجه با یک جوان نسل z باشد، آنهم پیرامون موضوعی که یک تاریخچه و عقبه بلند بالایی از قبض و بسطهای سیاسی و ژئوپلیتیکی تا انگاره ها و پیش فرض های ایدئولوژیک و فراز و فرودهای تاریخی و منطقهای و بین المللی دارد که این نسل هیچ تجربه ملموس و محسوسی پیرامون آن نداشته و به یکباره با منازعه پردامنهای روبرو شده که طی چند سال اخیر در قالب پروپاگاندای وثیق و عمیق یک ذهن شویی بزرگ و فراگیر در رابطه با آن در قالب نظریه «گلولهباران رسانهای» انجام پذیرفته است.
بله همانگونه که حدس زدید و البته در تیتر خواندهاید، موضوع این یادداشت، پیرامون منازعه ایران و اسرائیل است و اینکه چرا بعد از چهاردهه و اندی عقبه رویارویی نانوشته فیمابینی، اکنون دامنه این نزاع اینچنین فراگیر و عیان و پر بسامد شده و چه کسی مقصر این وضعیت است و اصلا چرا چنین درگیری و مخاصمهای صورت پذیرفته و ریشه آن در کجاست؟ چرا به اینجا رسیدیم و طرف ایرانی چرا اسرائیل را دشمن خود می داند؟ این برآمده از نقش آفرینی ۷۶ ساله اشغالگری و مسئله مربوط به فلسطین و بعد در نهایت لبنان و جهان عرب است؟ یا اینکه اکنون که پای منافع ملی ایران و امنیت و معیشت و زندگی ایرانیان نیز در میان است، اسرائیل دخیل در این وضعیت است یا دخالت خودسرانه با سویه های ایدئولوژیک ما منجر به این وضعیت شده و این درهمتنیدگی فعلی امنیت ملی و شرایط و وضعیت اقتصادی کشور با منازعه در حال وقوع، چگونه و چرا به اینجا رسیده است؟!
یا به زبان ساده و به روایت آن دوست نسل z که بحث و گفتگو با او، انگیزه درج این یادداشت شد، اصلا مسئله غزه و فلسطین و لبنان به من جوان ایرانی چه ربطی دارد؟ منی که با مشکلات و مصائبی که در کشورم دارم و دنبال مهاجرت به خارج هستم و این وضعیت اقتصادی و اشتغال دمار از روزگارم درآورده است، هیچ مزیت و همدلی و همراهی با اردوگاه مقاومت که ندارم، پاسخ طرف ایرانی هم برایم مهم نیست و دغدغه ای برای مقابله با اسرائیل ندارم و او را دشمن ایران نمی دانم!
بیایید ابعاد چند وجهی و نگرش های آرمانی و دغدغه مندی های انسانی و دینی یا تاریخچه خوی اهریمنی و تجاوزگری رژیم اسرائیل را کنار بگذاریم، از ضرورت های ژئوپلتیکی یا مقوله عمق استراتژیک و نقش آن در مقوله امنیت ملی هم گذر کنیم و خوی تجاوزگری و زیاده طلبی اسرائیل را که مرحوم شهید مطهری پیش از انقلاب با کنایه چشم دوزی اسرائیل به تخت سلیمان و شیراز از آن یاد کرد، مسکوت بگذاریم و وارد این نکته نشویم که برخلاف پروپاگاندای چند دهه ای آنها و نگرش های آرمانی و شعاری ابتدای انقلاب ما، در واقع در میدان عمل همواره و همیشه این اسرائیل بوده که به منافع ملی ایران تعرض کرده و سالهای سال با افسانه سرایی های مضحک و غلو و آگراندیسمان پردامنه، در گوش ایرانیان خوانده است، که چه نشستهاید که پول و سرمایه شما را خرج فلسطین و لبنان و غزه می کنند، حال آنکه که در بالاترین تخمین های ممکن هم این ارقام از چند ده و چند صد میلیون دلار در همه این سالها بالاتر نرفته است و ده ها برابر و صدها برابر آن از سوی همین کشورهای عربی همسایه در فلسطین و جاهای دیگر خرج می شود و بگذریم از آنکه حمایت های مالی و نظامی آمریکا از رژیم قابل قیاس با این اتهام زنی ها نیست و برای نفوذ منطقه ای چنین هزینه کرد هایی نه تنها ارزش افزوده فراوان دارد که رقمی نیز به شمار نمی آید.
آقای نتانیاهو چند شب پیش برای اولین بار و به شکل بی سابقهای به زعم خود مستقیم با مردم ایران سخن گفت و وعده صلح و آزادی به ملت ایران داد. بسیاری در تعجب از این گستاخی، جویای علت آن بودند و هر ناظر و تحلیلگری می دانست که حکومت ایران با چنین گزافه گویی اندک خدشهای نمی پذیرد و تغییر استراتژی نخواهد داد، پس چرا قصاب سفاک منطقه اینگونه گل درشت و توی ذوق زننده مردم ایران را مخاطب قرار داد؟ چونکه دیگر سیدحسن نصرالله نبود که چند دهه لجن پراکنی و اتهام زنی و تبلیغات منفی را متوجه وی کنند و به مخاطب ساده دل القا کنند که این مرد پول و سرمایه شما را حیف و میل می کند و مشغول ستیزه جویی با اسرائیل است! دیگر نمی توانست اغراض تجاوزگری و خوی دشمنی و کینه توزی خود را پشت این تبلیغات، مخفی و پنهان کند که چنین مشمئز کننده دستان تا مرفق در خون خود را به نشانه آزادی و صلح طلبی به سوی مردم ایران دراز کند!
اما همه اینها را کنار بگذاریم و برویم سراغ اصل ماجرا، اینکه وضعیت اقتصادی و معیشتی در کشور ما طی چند دهه دچار مشکلات عدیده بوده و نسل های متعدد و اقشار و اصناف متکثر و گروه های اجتماعی مختلف در تنگنا و سختی بوده اند، کتمان شدنی نیست و آن جوان حق دارد که از وضعیت گلایه مند باشد.
اهمال و ندانم کاری های داخلی هم در رخداد این وضعیت کتمان ناشدنی است؛ اما کیست که نداند، اعمال تحریم های ظالمانه به قول ما و فلج کننده به قول غربی ها، رکن رکین این وضعیت بوده و تار و پود اقتصاد و معیشت ما را درگیر و دخیل خود کرده است؟!
رئیس جمهوری سابق چنین که در دوران وی طرح تحول و توسعه و پیشرفت اقتصادی چین کلید خورد در مصاحبهای می گوید موتور پیشران این برنامه تحول زای اقتصادی ۴۰۰ میلیارد دلار بود، اقتصادی که اکنون بر اساس شاخص درآمد بر قدرت خرید به اقتصاد اول جهان تبدیل شده است. چرا در چنین یادداشتی به این موضوع اشاره کردم؟ بخاطر آنکه تحلیلگران ضررهای مستقیم و غیر مستقیم تحریم بر اقتصاد ایران را بین ۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰ میلیارد دلار تخمین می زنند! و شما قیاس کنید که چه بر سر کشور ما طی این سالها رفته و هر کشوری جای ما بود، اکنون ده ها باره دچار اضمحلال و فروپاشی می شد و…
حال نقش اسرائیل در این میان چیست؟ از همان ابتدای کار بازگشایی پرونده هستهای که با خبر سازی مجاهدین خلق(منافقین) کلید خورد، اسرائیل با بهره گیری از تمامی ظرفیت های سیاسی و رسانهای خود به میدان آمد و به پرونده ابعاد بینالمللی داد و برنامه هستهای ایران را وجه نظامی گری بخشید و پای غرب و و شورای امنیت را به موضوع گشود، بعدتر به هنگامه مذاکرات هستهای با تمام توان در برابر انعقاد برجام ایستاد، بعدترش با تحریک مستقیم نتانیاهو، ترامپ برجام را پاره کرد و فشار حداکثری را پشت کار آورد و…
درست است که ما با نگاه آرمانی و ظلم ستیزانه شعار نابودی اسرائیل را داده ایم اما در عمل و واقعیت در همه این سالها آن کسی که در خفا و علن به دنبال نابودی ایران و نه فقط جمهوری اسلامی ایران بوده، اسرائیل بوده است و حجم اقدامات تخریبی و تهاجمی او در قیاس با توانمند سازی جبهه مقاومت که رویکرد تقویت مزیت دفاعی داشته هیچ است.
تضعیف ایران فارغ از حکومت سیاسی حاکم بر آن، هدف همیشگی رژیم اسرائیل بوده و تقویت تجزیه طلبان و تحرکات در جوار مرزهای شرقی و غربی ایران گواه متقنی بر این مهم است و بگذریم از نقش داعش که خلیفه خود خوانده آن در خطبه اعلام موجودیت از هدف نابودی رافضیان شیعه گفت و حتی یک تیر به سمت اسرائیل شلیک نکرد و…
قطع به یقین در این مقال اندک نمی توان پیرامون همه ابعاد چنین موضوع چند وجهی با متغیرهای مختلف و متعدد و تاریخچه بلند و پر فراز و نشیب، سخن گفت؛ اما فارغ از هر گزینه و گزارهای، به زبان ساده و عامیانه و در پاسخ به استدلال آن دوست نسل z، می توان گفت: یکی از مهمترین دلایل مشکلات و کاستی ها و معضلات اقتصادی که ما مردم ایران را درگیر خود کرده، چیزی جز ساختار تحریم های بی سابقه اقتصادی چند دهه اخیر نیست که در برآمدن و دامن گسترانی آن بدون هیچ مسامحه و ملاحظهای، رژیم اسرائیل نقش موثر و کانونی و غیر قابل کتمان دارد و چه دشمنی از این بالاتر و چه خصومتی از آن افزونتر است؟
حداقل من برای ایران، منافع ملی و تمامیت ارضی و امنیت ملی آن از هر منظر و با هر نگرشی که بدان پرداخته شود، دشمنی سرسخت تر و خصمی بزرگتر از اسرائیل نمی بینم و نمی دانم، فقط کافی است که فراتر از تحرکات بوقچی های رسانهای یک نگاه مختصر و موجز به پرونده هستهای و نقش اسرائیل در آن بیندازیم و تحرکات نتانیاهو طی دو دهه اخیر را مروری کنیم که خود گواه همه چیز است.