|
کد‌خبر: 318378

آبخوان‌داری | ایران | فرونشست

آیا آبخوان‌داری در ایران از بین رفته است؟ | ایران فرونشست

کم‌آبی و پربارشی به نظر می‌رسد با اثر تغییر اقلیم تلاقی خاصی پیدا کرده است. متخصصان آبخوان‌داری در ایران دست به کار شده‌اند و با پژوهش‌های میدانی و آماری در تلاش هستند واقعیتی هولناک از زیر زمین در ایران را برای سیاست‌گذاران آشکارسازی کنند.

کم‌آبی و پربارشی به نظر می‌رسد با اثر تغییر اقلیم تلاقی خاصی پیدا کرده است. متخصصان آبخوان‌داری در ایران دست به کار شده‌اند و با پژوهش‌های میدانی و آماری در تلاش هستند واقعیتی هولناک از زیر زمین در ایران را برای سیاست‌گذاران آشکارسازی کنند. به نظر می‌رسد به‌رغم سیلاب‌های گاه و بی‌گاه به دلیل خشکسالی شدید، و کاهش نمناکی و پوشش گیاهی خاک، سیلاب به درون زمین نفوذ نمی‌کند و فرسایش خاک سبب غلظت سیلاب شده و هزینه‌های سنگینی به طبیعت ایران و مسیرهایش در روستاها و شهرها تحمیل می‌کند. متخصصان آبخوان‌داری و منابع آب این پرسش‌ها را مطرح کرده‌اند که آیا آبخوان‌های ایران همگی مرده‌اند؟ آیا راهی برای احیای آبخوان‌ها وجود دارد؟ آیا مثلاً جریان زاینده‌رود کمک به احیای آبخوان‌ها می‌کند؟ آیا با آبخیزداری می‌توان آبخوان‌ها را احیا کرد؟

نگرانی رئیس‌جمهوری از فرونشست

مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهوری جدید ایران، پیشتر از ضرورت انتقال پایتخت به مناطق دیگر سخن گفت. او بر این باور است که «توسعه کشور با ادامه روند فعلی امکان‌پذیر نیست. اینکه بخواهیم همچنان منابع اولیه را از جنوب کشور و دریا به مرکز بیاوریم و به محصول تبدیل کنیم و دوباره برای صادرات به جنوب بفرستیم، به‌شدت توان رقابت ما را مستهلک کرده و کاهش می‌دهد؛ چاره‌ای نداریم جز اینکه مرکزیت اقتصادی و سیاسی کشور را به جنوب و نزدیک دریا منتقل کنیم. تهران به‌عنوان پایتخت کشور با مشکلاتی دست‌به‌گریبان است که هیچ راه‌حلی جز انتقال مرکزیت نداریم؛ کمبود آب، نشست زمین، آلودگی هوا و امثال آن با تداوم سیاست‌ها و اقداماتی که تا به حال اتخاذ و اجرا شده‌اند، فقط تشدید شده و راه‌حل اساسی جابه‌جایی مرکزیت سیاسی و اقتصادی کشور است. انتقال مرکزیت سیاسی و اقتصادی هم به این شکل که ما خودمان در تهران بنشینیم و به مردم بگوییم جابه‌جا شوند، مقدور و ممکن نیست، باید ابتدا خودمان برویم تا مردم هم دنبال ما بیایند». پزشکیان هفته پیش نیز در اولین نشست خبری خود با رسانه‌ها دوباره در پاسخ به پرسش خبرنگاری در مورد انتقال پایتخت و موانع انجام آن به بحث فرونشست و فقدان توسعه پایدار اشاره کرد و توضیح داد که «توسعه ساده است؛ یعنی تعادل میان منابع و مصارف. اگر تعادلی در این زمینه نداشته باشیم قطعاً به مشکلات بسیار بزرگی برخورد می‌کنیم. اگر کاهش بارندگی داشته باشیم قطعاً به مشکل آبرسانی می‌خوریم. اگر به فرونشست زمین توجه نکنیم به مشکل خواهیم خورد، به این مسائل باید توجه کنیم. ما امروز امکان بزرگی در کنار خلیج ‌فارس داریم که بسیاری از کشورها حسرت داشتن بخشی از این خط آبی را می‌خورند. از این ظرفیت چرا استفاده نکنیم. باید تعادلی بین محیط‌ زیست و تداوم زندگی ایجاد کنیم. روند فعلی غیرقابل ادامه است و اگر به آن توجه نکنیم قطعاً به مشکل می‌خوریم و نباید بگذاریم دیر شود. حرفی که زدم این نیست».

فرونشست معضلی آنی نیست

محمد درویش در توضیحی که در اختیار تجارت فردا قرار داده به نخستین اشاره مستقیم یک رئیس‌جمهور به خطر نشست زمین پرداخته و توضیح داده؛ شاید در نگاه نخست اندکی عجیب باشد که چگونه تا امروز، هیچ رئیس‌جمهوری در ایران به پیامدهای خطرناک نشست زمین در سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های خود به‌صورت مستقیم و آن‌گونه که مسعود پزشکیان در ۲۶ شهریور ۱۴۰۳ تاکید کرد، اشاره نداشته است! مگر پدیده نشست زمین یک معضل آنی است که به یکباره دامن کشور را فراگرفته؟ و مگر می‌شود باور کرد که نشست زمین همچون سیل، زلزله، فاجعه اتمی یا حملات موشکی و هوایی دشمن، قدرت غافلگیری داشته باشد؟ راست آن است که نشانه‌های خطر نشست زمین و فروچاله‌های ناشی از ناترازی آبخوان‌ها، دست‌کم بیش از دو دهه است که وارد گزارش‌های رسمی سازمان‌های راهبردی کشور چون زمین‌شناسی، نقشه‌برداری و حفاظت محیط‌ زیست شده و حتی بخش رصد منابع آب وزارت نیرو که مسئول اعلام دشت‌های ممنوعه آبی است، بیش از شش دهه است که با چنین پیامدی آشناست! پس چگونه خبرها آنقدر دیر به ساختمان پاستور می‌رسد؟ به هر حال امیدوارم حالا که در چنین سطحی، نفر نخست اجرایی کشور در یک کنفرانس مطبوعاتی با حضور نمایندگانی از رسانه‌های جهانی به چنین خطری مستقیم ورود می‌کند، شاهد جبران مافات باشیم؛ شاهد توقف هر نوع بارگذاری جدید در مناطقی از کشور، به‌ویژه استان‌های خراسان رضوی، تهران، اصفهان، قم، یزد، مرکزی، کرمان، همدان، فارس، آذربایجان شرقی و غربی و... .

نیم‌قرن آینده چه بر سر آبخوان‌ها می‌آید؟

محمد درویش، کنشگر محیط‌ زیست به تجارت فردا می‌گوید: «کمیته سازگاری با خشکسالی» در وزارت کشور چندی پیش گزارشی از وضعیت آبخوان‌ها و فرونشست در ایران منتشر کرد و در آن گزارش تاکید کرده که تا کمتر از یک دهه دیگر ما چیزی حدود 15 تا 20 درصد آبخوان‌های خود را برای همیشه از دست می‌دهیم. اگر این روند ادامه داشته باشد، در صورت عدم مدیریت می‌تواند به 50 درصد آبخوان‌های کشور نیز سرایت کند و در نیم‌قرن آینده وضعیت ایران را از آنچه اکنون هست بدتر کند. این گزارش اگرچه رسمی و دولتی است، اما هشدارهای لازم را نیز داده است. بر اساس چنین گزارشی سال گذشته ابراهیم رئیسی در مقام رئیس‌جمهوری و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی به امضای سند ملی امنیت غذایی کشور تن داد. این هشدارها آنقدر جدی بود که دیگر قابل کتمان و انکار نبود. فعالان محیط‌ زیست در ایران چند دهه است که در مورد این مسئله و دیگر مسائل مرتبط با آب و محیط‌ زیست دارند هشدار می‌دهند ولی گوش شنوایی نیست. وقتی وزارت کشور و مراجع رسمی وزارت نیرو دارد این موضوع را اعلام می‌کند که سطح ناترازی آب به بیش از 150 میلیارد مترمکعب رسیده است، باید طرحی نو درانداخت. از طرفی وقتی منطقه‌ای دچار نابودی آبخوان شود دیگر آبخوان از بین رفته است و زمین دچار فرونشست شده است و ظرفیت خود را از دست داده است. در نظر بگیرید یک توپ فوتبال که می‌تواند 10 لیتر هوا را در خود ذخیره کند، بعد توپ سوراخ شده و ما آن را له می‌کنیم. وقتی توپ را له می‌کنیم کاملاً فرم اولیه خود را از دست می‌دهد و لایه‌های توپ به هم می‌چسبد و قابل باز شدن نیست و به اصطلاح دچار فساد می‌شود و توپ از کیفیت می‌افتد. بنابراین ما نمی‌توانیم دوباره آن را باد کنیم و توپ به حالت اول برگردد. آبخوان و فرونشست زمین دقیقاً مصداق چنین مثالی است و ما سفره‌های آب زیرزمینی خود را مثل خالی شدن توپ از باد از دست می‌دهیم و زمین دچار فرونشست می‌شود و پیش‌بینی‌ها این است که اگر ما بتوانیم تغذیه و برداشت آب از سفره‌های زیرزمینی را برابر کنیم، در دشت‌هایی که دچار فرونشست شده و در آبخوانی که خشک شده است، باید بین 50 تا 70 هزار سال صبوری کنیم که دشت‌ها دوباره تاب‌آوری خود را به دست بیاورند که در مقیاس عمر انسان، ما به این دشت‌ها، دشت‌های مرده می‌گوییم چرا که تا ده‌ها نسل آینده نیز قابل‌استفاده نخواهند بود.

 معجزه چین در محیط‌ زیست

آیا دشت‌ها و آبخوان‌ها قابل احیا هستند؟ باید گفت وقتی آبخوان خشک می‌شود، دشت دچار فرونشست شده است و دیگر کار تمام است و هیچ راهی وجود ندارد. اینکه چین را مثال می‌زنند به این خاطر است که وقتی چین حدود 10 درصد سرزمین خود را به همین خاطر از دست داد، دست به کار بزرگی زد. دولت چین یک وزیر خیلی قدرتمند را به عنوان وزیر محیط‌ زیست اعلام کرد. اختیارات کامل در حد ریاست‌جمهوری به وزیر محیط‌ زیست داد و 500 میلیارد دلار بودجه در دهه 2000 در اختیار وزیر محیط‌ زیست قرار داد. بنابراین بزرگ‌ترین و قدرتمندترین وزارتخانه محیط‌ زیست در جهان در اختیار دولت چین قرار گرفت. این وزارتخانه توانست برنامه‌های شگفت‌انگیزی را در طول دو دهه اجرا کند. بنابراین این سیاست‌گذاری درست چین را نجات داد. در ایران نه چنین پول و اعتباری در اختیار سازمان محیط‌ زیست قرار می‌گیرد و نه چنین عزمی برای بهبود شرایط وجود دارد. در نتیجه نمی‌توانیم مانند چین عمل کنیم. چین سه هزار دریاچه خشک‌شده داشت. میلیون‌ها هکتار از مناطق این کشور تحت تاثیر چشمه‌های تولید گردوغبار قرار گرفته بود. ممکن بود المپیک پکن در سال 2008 برگزار نشود. بزرگ‌ترین درختکاری و جنگل‌کاری جهان در چین و در کمتر از یک دهه صورت گرفت و 64 میلیون هکتار جنگل‌کاری شد. این پروژه بزرگی که از آن به عنوان ابرپروه احیای اکولوژی نام می‌برند در جهان بی‌سابقه است. در این میان مقررات بسیار سفت و سختی وضع کردند تا افرادی را که غیرقانونی آب برداشت می‌کنند، مجازات کنند. حتی در چین برای برداشت آب مجازات اعدام در نظر گرفته شد. برای جلوگیری از انقراض خرس پاندا اگر کسی این‌ گونه را شکار می‌کرد مجازات سختی برای او در نظر گرفته می‌شد. بنابراین پاندا با چنین سیاستی از خطر انقراض نجات یافته است. در نظر بگیرید که برای فرونشست خاک و احیای آبخوان‌ها روش‌های مناسب با قوانین بازدارنده را به تصویب رسانده و اجرایی کردند. ما در ایران چنین توانی نداریم و نمی‌توانیم خودمان را با چین مقایسه کنیم که در حد معجزه برای طبیعت این کشور عمل کرده است. شهرهایی که برای 45 میلیون نفر جمعیت دارد، حتی یک روز که هوای ناسالم داشته باشند، گزارش نشده است. چینی که از شدت آلودگی در پکن مردم نمی‌توانستند نفس بکشند. پایتخت چین اکنون یکی از پاک‌ترین آب‌وهواهای جهان را دارد. حتی بهتر از وضعیت اتحادیه اروپا و این حاصل 20 سال سرمایه‌گذاری در بهبود وضعیت محیط‌ زیست است. معابر شهری و مبلمان شهری در چین به طرز شگفت‌انگیزی از خودرومحوری به بوم‌محوری تغییر کرده است. بیشتر از هر جای جهان دوچرخه‌سوار و اسکوترسوار در شهرهای چین می‌بینید. استفاده از ترامواهای برقی و رونق تولید و فروش خودروهای برقی در چین با هیچ جای جهان قابل مقایسه نیست. 70 درصد کل صنعت خودروهای برقی در چین است. پنل‌های خورشیدی و ترامواهای برقی بیشتر از هر جای جهان در چین تولید می‌شوند. این حجم از برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری در محیط‌ زیست برای بهبود شرایط زیستی در سرزمین چین نشان‌دهنده بینش عمیق نسبت به توسعه پایدار است. چین در حال تحول بزرگی در حوزه محیط‌ زیست است و امیدوارم در برنامه مشترک اقتصادی دو کشور در ایران نیز سرمایه‌گذاری مناسبی در حوزه‌های مختلف محیط‌ زیستی از سوی چینی‌ها اتفاق بیفتد. اگر سرمایه‌گذاری در حوزه محیط‌ زیست به‌خصوص تولید محصولات برقی و استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر در ایران در دستور کار قرار بگیرد، ما می‌توانیم یک گام عملی در کاهش مصرف آب و کاهش ناترازی برداریم که نتیجه آن بهبود آبخوان‌ها و کاهش فرونشست‌های زمین خواهد شد. از سویی باید در نظر گرفت که چیزی حدود 50 هزار کیلومتر از خاک کشور اکنون با پدیده فرونشست روبه‌رو است. و ایران بیش از دو سانتی‌متر در سال مطابق گزارش سازمان زمین‌شناسی کشور، دچار فرونشست می‌شود. اگر به سند امنیت غذایی کشور توجه شود و اگر خیلی سریع عمل کنیم و تا افق 1411 که سند امنیت غذایی تعیین کرده 30 میلیارد مترمکعب مصرف آب و 45 میلیارد مترمکعب ناترازی را کم کنیم، می‌توانیم از پیشروی فرونشست و نابودی آبخوان‌ها جلوگیری کنیم.

 احیای آبخوان توقف فرونشست نیست

مهدی معتق، پژوهشگر آب و محیط‌ زیست در کانال تلگرامی خود توصیه کرده «برای دریافت پاسخ قسمتی از پرسش‌ها در مورد آبخوان‌های ایران مقاله او و همکارانش را با عنوان «اثر احیای آبخوان‌ها در شمال چین» که در ژورنال هیدرولوژی به چاپ رسیده مطالعه کنید.» به عنوان نمونه در این مقاله نشان داده شده چگونه سیاست‌های سخت‌گیرانه دولت چین در کنترل و استخراج آب توانست وضعیت آبخوان‌های شمال چین را پس از چندین دهه بهبود ببخشد. باید توجه داشت شرط اولیه احیای آبخوان‌ها برداشتن فشار از روی آبخوان‌ها با توقف برداشت آب یا محدود کردن شدید آن است. تا زمانی که پمپاژ متوقف نشود و سیاست‌ها از استخراج به تزریق و روش‌های علمی عوض نشود، نمی‌توان انتظار بهبودی در آبخوان‌ها را داشت. البته احیای آبخوان به مفهوم توقف فرونشست و کاهش خطرات ناشی از آن نیست.‌

خلاصه این مقاله می‌گوید: «در سال‌های اخیر، یک برنامه جامع مدیریت منابع آب زیرزمینی در شهر تایوان، شمال چین، به‌منظور جلوگیری از کاهش سطح آب زیرزمینی و مدیریت نشست زمین به دلیل برداشت بیش از حد آب زیرزمینی در دهه‌های گذشته به اجرا درآمد. پس از توقف برداشت آب زیرزمینی، بازگشت سطح آب زیرزمینی در این شهر مشاهده شد. در حالی که ارتباط بین نشست زمین و برداشت آب زیرزمینی به خوبی مستند شده است، چگونگی واکنش سطح زمین به بازگشت آب زیرزمینی به تفصیل مورد مطالعه قرار نگرفته است. در این مطالعه، داده‌های ترازسنجی از سال ۱۹۵۶ تا ۲۰۰۰ برای بررسی تغییرات ارتفاع زمین در پاسخ به کاهش سطح آب زیرزمینی قبل از توقف برداشت آب، تجزیه و تحلیل شد و با داده‌های جابه‌جایی InSAR (رادار روزنه مصنوعی تداخلی) طی سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۲۰ ترکیب شد تا اثر بازیابی آب زیرزمینی پس از توقف برداشت ارزیابی شود. دریافت‌ها این بود که مخروط‌های فرونشست آب زیرزمینی قبلی در تایوان (شیژانگ، وانبایلین، ووجیابائو و شیایوان) به بازیابی آب زیرزمینی تبدیل شده‌اند و مناطقی که فرونشست کرده به بلند شدن زمین تغییر یافته‌اند. مرکز فرونشست شیژانگ، در شمال شهر تایوان، تا آگوست ۲۰۰۳ مجموعاً ۷۴۹ میلی‌متر فرونشست را تجربه کرد و سپس تا پایان سال ۲۰۲۰ به میزان 2/9 درصد از فرونشست قبلی بازیابی شد. در منطقه مرکزی تایوان، فرونشست تجمعی در وانبایلین ۱۱۲۷ میلی‌متر، در شیایوان ۱۸۱۷ میلی‌متر و در ووجیابائو ۳۳۴۳ میلی‌متر بود. از آگوست ۲۰۱۰، همه این مناطق به بلند شدن زمین تبدیل شدند و به ترتیب 9/7 درصد، 8/4 درصد و 6/3 درصد از فرونشست قبلی در هر مرکز بازیابی شد. تجزیه و تحلیل همبستگی بین سطح آب زیرزمینی و جابه‌جایی زمین نشان می‌دهد که بلند شدن زمین با مکانیسم بازگشت الاستیک متخلخل در سیستم آبخوان‌های متخلخل مرتبط است که ناشی از افزایش فشار منافذ با بازیابی آب زیرزمینی است و مقدار فرونشست/بلند شدن از طریق ویژگی‌های لایه‌های زمین‌شناسی کنترل می‌شود. تاثیرات منفی افزایش سطح آب زیرزمینی بر محیط ساخته‌شده مورد بحث قرار گرفت. این یافته‌ها درک ما را از تغییر شکل زمین انسان‌ساخت در آبخوان‌های شهری پیچیده تحت تاثیر برداشت و بازیابی آب زیرزمینی بهبود می‌بخشد و اطلاعات ضروری را برای مدیریت آینده منابع آب زیرزمینی و کاهش خطرات مرتبط با آب زیرزمینی در شهر تا‌یوان ارائه می‌دهد.»

تزریق تاریخی آب در آبخوان در ایران

از قدیم در ایران تزریق مصنوعی آب به آبخوان‌ها صورت گرفته است. در هرمزگان سازه‌هایی به قدمت سه هزار سال وجود دارد که سیلاب را در مناطقی به شکل واحد انباشت می‌کردند و اجازه می‌دادند رسوب کند و آب زلال مانده را به چاه‌های جذبی به عمق 60 متر تزریق می‌کردند. این آب‌ها آبخوان‌های منطقه را تا چند سال تغذیه می‌کرد و بعد آبیاری نخلستان‌ها با این آب صورت می‌گرفت. اکنون نیز این روش همچنان ادامه دارد. پخش سیلاب بر آبخوان یکی از روش‌های ابداعی ایرانی است که از تلفیق دانش بومی (آبخیزداری سنتی) و مدرن در دوره جدید آبخیزداری در کشور از سوی دکتر آهنگ کوثر و همکارانش در موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور، در اواخر دهه 50 شمسی طراحی و بعد در چند منطقه ایران از جمله خراسان، قزوین، اصفهان و عمدتاً در استان فارس و منطقه گربایگان با نهایت ظرافت اجرا شد. طرحی که به نظر می‌رسد نیازمند بازیابی و اجرای مجدد در روزهای فراگیری سیلاب‌های تند در سرزمین ایران است. این کارها در ایران همیشه بوده ولی حجم برداشت آب در سال‌های اخیر طوری است که شرایط دشت‌ها را بحرانی کرده است. سید آهنگ کوثر در سازمان تحقیقات جنگل‌ها و مراتع در اواخر دهه 50 همکارانی داشت که با واژه سیل و بهره‌برداری از آن آشنا بودند. او همکارانی مثل محمد پاشالی داشت که در خراسان جنوبی کار کرده بود. این افراد کنار هم قرار گرفتند و همکار خراسانی موضوع سیل را مطرح کرد و چون آقای کوثر توان تئوریک و سواد این کار را داشت و در آمریکا درس خوانده بود، این مسئله را به یک طرح تبدیل کرد. او نام طرح را گسترش سیلاب بر آبخوان‌ها گذاشت. کوثر و همکارانش در چند نقطه ایران از جمله جونگان ممسنی، گویم شیراز، گربایگان در استان فارس و چناران خراسان، نودهک قزوین، میمه اصفهان و... این پروژه را اجرایی می‌کنند. اجرای این طرح با حمایت‌های خوبی از سوی دولت هاشمی‌رفسنجانی همراه شد و امکانات و اختیارات ویژه در خدمت او قرار گرفت که البته در دولت‌های بعد این توجه و حمایت کمتر و کمتر شد.

محمد درویش در بخش دیگری از تحلیل خود در مورد وضعیت آبخوان‌ها در ایران به تجارت فردا گفته است: احیای آبخوان‌ها با روش‌هایی که پیشتر در ایران اجرا شده، شدنی است. البته این اتفاق زمانی ممکن است که هنوز فرونشستی اتفاق نیفتاده باشد و ما تنها با تراز منفی آبخوان روبه‌رو باشیم. وقتی آبخوان هنوز کامل خشک نشده است، می‌توان به احیای آبخوان امید داشت. ممکن است در مورد بهبود عملکرد رودخانه‌ها و احیای آنها با کمک آبخوان‌داری این پرسش به وجود بیاید که آیا می‌توان رودخانه‌ها را احیا کرد؟ باید توضیح داد که همه رودخانه‌ها در هر سرزمینی، کارکرد اصلی‌شان تغذیه دشت است. در مسیری که رودخانه‌ها حرکت می‌کنند، باعث تغذیه آبخوان‌ها می‌شوند. بنابراین اگر حق‌آبه رودخانه‌ها پرداخت شود و اجازه داده نشود که رودخانه‌ها قبل از رسیدن به پایاب خشک شوند، عملاً بهترین و مفیدترین کار را برای تغذیه آبخوان‌ها انجام داده‌ایم. نشانه این است که همه تالاب‌هایی که در پایاب رودخانه‌ها وجود دارد اکنون خشک هستند. مثلاً تالاب گاوخونی که 176 میلیون مترمکعب حق‌آبه دارد و اگر این تالاب خشک نمی‌شد یعنی رودخانه زاینده‌رود در طول مسیر جاری بود. رابطه معناداری میان تمام اجزای طبیعت وجود دارد. وقتی بخشی از آن دچار اختلال می‌شود اجزای دیگر نیز دچار اختلال می‌شوند. دریاچه ارومیه نمونه دیگری از این وضعیت است. اگر دریاچه خشک نمی‌شد یعنی آن 14 رودخانه حق‌آبه‌شان به دریاچه می‌رسید. چون حق‌آبه رودخانه‌ها به دریاچه نرسید، دریاچه خشک شد و اکنون زندگی چند میلیون از هموطنان ما در آستانه خطر است. اگر حق‌آبه کرخه به هورالعظیم برسد، معلوم است که فاجعه خشکی و گردوغبار در خوزستان رخ نمی‌دهد. اگر حق‌آبه رودخانه‌های کر و سیوند به بختگان می‌رسید آن فاجعه در فارس اتفاق نمی‌افتاد. دولت طبق برنامه پنج‌ساله چهارم موظف بوده حق‌آبه همه تالاب‌ها را تعیین کند. البته این حق‌آبه تعیین شده ولی وزارت نیرو حق‌آبه تالاب‌ها را نمی‌دهد و اولویت اول را کشاورزی، شرب و صنعت می‌داند. از نحوه مدیریت منابع آب در ایران می‌توان دریافت که بعد از اینکه آب کشاورزی، شرب و صنعت پرداخت شد تازه ممکن است اگر چیزی باقی بماند به عنوان حق‌آبه محیط‌ زیست پرداخت شود. ولی در عمل چیزی از آب کشور باقی نمی‌ماند که به محیط‌ زیست اختصاص یابد. نتیجه آنکه اتفاقاتی که در چین افتاد محصول یک سیاست‌گذاری دقیق در بهبود عملکرد سرزمین است. اما در ایران ما به آن درک از وخیم بودن سرزمین، منابع آب و از بین رفتن آبخوان‌ها نرسیده‌ایم و هنوز سیاست‌گذاری به سمت بهبود عملکرد زیست‌محیطی سرزمین چرخانده نشده و البته ممکن است خیلی دیر شده باشد.

وضعیت آبخوان‌ها نگران‌کننده است

وضعیت آبخوان‌ها در ایران بر اساس مقالات و گزارش‌های منتشرشده نگران‌کننده است. ایران در دهه‌های اخیر به دلیل برداشت بی‌رویه و مدیریت ناکارآمد منابع آب زیرزمینی، با مشکلات جدی در کاهش سطح آب‌های زیرزمینی و فرونشست زمین روبه‌رو شده است. چندین مقاله و تحقیق در این زمینه وضعیت بحرانی آبخوان‌ها را در مناطق مختلف کشور مورد بررسی قرار داده‌اند:

برداشت بیش از حد آب زیرزمینی: ایران به دلیل وابستگی زیاد به آب زیرزمینی برای کشاورزی و مصرف شهری، با افت شدید سطح آبخوان‌ها مواجه است. بسیاری از آبخوان‌های کشور دچار کسری مخزن شده‌اند، به‌طوری که حجم آب برداشت‌شده از آبخوان‌ها بیش از میزان تغذیه آنهاست. طبق گزارش‌ها، در برخی مناطق مانند استان‌های مرکزی و شرق کشور، کاهش سطح آب زیرزمینی سالانه به چندین متر رسیده است.

فرونشست زمین: به دنبال کاهش سطح آب زیرزمینی، پدیده فرونشست زمین در ایران به‌شدت افزایش یافته است. به‌طور خاص، مناطق پرجمعیت و کشاورزی مانند دشت‌های تهران، کرمان، فارس و اصفهان با نشست زمین مواجه هستند. این فرونشست‌ها می‌توانند آسیب‌های جدی به زیرساخت‌ها، ساختمان‌ها و زمین‌های کشاورزی وارد کنند.

کیفیت آب زیرزمینی: کاهش سطح آب‌های زیرزمینی همچنین موجب کاهش کیفیت آب شده است. در بسیاری از آبخوان‌ها به دلیل کاهش حجم آب و تراکم املاح، شوری و میزان آلودگی آب افزایش یافته است. این موضوع باعث شده که منابع آب زیرزمینی به تدریج برای استفاده در کشاورزی و شرب نامناسب شوند.

مدیریت ناکارآمد و عدم تعادل آبی: بسیاری از مطالعات به این نکته اشاره دارند که مدیریت ناکارآمد منابع آبی یکی از عوامل اصلی این بحران است. حفر چاه‌های غیرمجاز، نبود سیستم‌های کارآمد نظارت بر برداشت آب و سیاست‌های نادرست آبی در بخش کشاورزی باعث شده تا بحران آب زیرزمینی تشدید شود.

اقدامات اصلاحی: هرچند در سال‌های اخیر اقداماتی برای بهبود مدیریت آب صورت گرفته است، از جمله کاهش سطوح زیر کشت و افزایش راندمان آبیاری، اما هنوز چالش‌های بسیاری وجود دارد. برنامه‌هایی مانند تعادل‌بخشی آبخوان‌ها و بستن چاه‌های غیرمجاز اجرا شده‌اند، اما موفقیت آنها نیازمند تلاش‌های بیشتری است. نتیجه‌گیری این مقالات این است که بدون تغییرات اساسی در مدیریت منابع آب، از جمله اصلاح الگوی مصرف و اجرای سخت‌گیرانه‌تر قوانین مرتبط با برداشت آب زیرزمینی، وضعیت آبخوان‌های ایران به‌طور پیوسته بدتر خواهد شد.

شباهت ایران به چین و مکزیک

احیای آبخوان‌ها در ایران چالشی پیچیده است اما با وجود مشکلات گسترده، توانایی‌هایی برای احیای آنها وجود دارد. با این حال، تحقق این هدف نیازمند اقدامات جدی و برنامه‌ریزی دقیق در زمینه مدیریت منابع آب است. ایران می‌تواند با درس گرفتن از تجربیات کشورهای دیگر که با مشکلات مشابه مواجه بودند، به بازسازی آبخوان‌های خود بپردازد. دو جنبه کلیدی در احیای آبخوان‌ها شامل مدیریت صحیح منابع آب و اصلاحات عمیق در الگوی مصرف آب است. ایران از جهاتی به کشورهای دیگری که با بحران‌های مشابه در منابع آب روبه‌رو بوده‌اند، شبیه است. از میان این کشورها، می‌توان به مکزیک و چین اشاره کرد، که هر دو با مشکلات جدی ناشی از برداشت بی‌رویه آب زیرزمینی و فرونشست زمین مواجه بوده‌اند. مکزیک به‌ویژه در نواحی مانند مکزیکوسیتی با کاهش شدید آب زیرزمینی و فرونشست زمین دست‌وپنجه نرم کرده است. این کشور، مانند ایران، با چالش‌های متعددی در زمینه مدیریت منابع آب، از جمله حفر چاه‌های غیرمجاز و برداشت بیش از حد از آبخوان‌ها درگیر بوده است. مکزیک در پاسخ به این چالش‌ها، اقدام به اجرای طرح‌های بازچرخانی آب، تجهیز به فناوری‌های پیشرفته آبیاری و کاهش برداشت‌های غیرقانونی کرده است. ایران می‌تواند از تجارب مکزیک در زمینه مدیریت یکپارچه منابع آب و افزایش بهره‌وری آب استفاده کند.

چین، به‌ویژه در مناطق شمالی خود مانند تا‌یوان، با مشکلات مشابه ایران در زمینه افت آبخوان‌ها و نشست زمین دست به گریبان بوده است. چین طی سال‌های اخیر با اجرای برنامه‌های جامع مدیریت آب، از جمله ممنوعیت برداشت بیش از حد آب و استفاده از فناوری‌های پیشرفته برای پایش سطح آب زیرزمینی، توانسته است تا حدی آبخوان‌های خود را احیا کند. برنامه‌های بازیابی در چین به افزایش سطح آگاهی عمومی، سخت‌گیری در قوانین مربوط به برداشت آب و تقویت زیرساخت‌های آبیاری کارآمد تکیه دارد. مانند چین، ایران باید قوانین سخت‌گیرانه‌تری برای ممنوعیت حفر چاه‌های غیرمجاز و نظارت دقیق بر مصرف آب اتخاذ کند. 

وضعیت آبخوان‌های جهان

وضعیت آبخوان‌ها در سطح جهان به‌ویژه در دهه‌های اخیر به دلیل افزایش جمعیت، گسترش فعالیت‌های کشاورزی و استفاده ناپایدار از منابع آب با چالش‌های جدی مواجه شده است. بسیاری از کشورها با افت سطح آب زیرزمینی و کاهش کیفیت آبخوان‌ها روبه‌رو هستند که به پیامدهای گسترده‌ای همچون فرونشست زمین، کمبود آب و بحران‌های زیست‌محیطی منجر شده است.

1- آمریکای شمالی: ایالات‌متحده و مکزیک با مشکلات جدی ناشی از برداشت بی‌رویه از آبخوان‌ها مواجه هستند. در ایالات‌متحده، به‌ویژه در مناطق کالیفرنیا و دشت‌های بزرگ، به دلیل وابستگی زیاد به آب زیرزمینی برای آبیاری کشاورزی، افت شدید آبخوان‌ها مشاهده شده است. آبخوان اوگالالا که یکی از بزرگ‌ترین آبخوان‌های جهان است، به دلیل برداشت مداوم آب برای آبیاری، دچار افت سطح شدید شده است و نیاز به احیا و مدیریت بهتر دارد. در مکزیک، به‌ویژه در مناطق شهری مانند مکزیکوسیتی، برداشت بیش از حد آب زیرزمینی باعث فرونشست شدید زمین شده است که به زیرساخت‌ها و ساختمان‌های شهری آسیب زده است.

2- آسیای جنوبی و جنوب شرقی: در هند و پاکستان، وابستگی به آب زیرزمینی برای کشاورزی و تامین آب شرب بسیار زیاد است. مناطق پنجاب در هند و پاکستان به دلیل برداشت بی‌رویه آب برای کشاورزی، با افت شدید سطح آب زیرزمینی مواجه‌اند. این مشکل به‌ویژه در فصل‌های خشک شدیدتر شده و موجب بحران‌های آب و افت کیفیت منابع آب می‌شود. بنگلادش نیز با مشکل آلودگی آب‌های زیرزمینی به آرسنیک مواجه است که تهدیدی جدی برای سلامت عمومی به شمار می‌آید.

3- خاورمیانه و شمال آفریقا: این منطقه یکی از خشک‌ترین مناطق جهان است و بسیاری از کشورها مانند ایران، عربستان سعودی و مصر به‌شدت به منابع آب زیرزمینی وابسته هستند. در ایران و عربستان، آبخوان‌ها به دلیل برداشت بیش از حد دچار افت شدیدی شده‌اند. در مصر، وابستگی به آبخوان‌های نیل بسیار بالاست و مدیریت منابع آبی به یک مسئله حیاتی تبدیل شده است.

4- آسیای شرقی: در چین، به‌ویژه در نواحی شمالی، بحران آب‌های زیرزمینی به دلیل برداشت بی‌رویه آب برای کشاورزی و صنعت، به معضلی بزرگ تبدیل شده است. شهرهایی مانند پکن و تا‌یوان با افت سطح آب زیرزمینی و فرونشست زمین روبه‌رو هستند. با این حال، چین طی سال‌های اخیر اقداماتی برای مدیریت منابع آب زیرزمینی و احیای آبخوان‌ها انجام داده است.

5- آمریکای جنوبی: در کشورهای آمریکای جنوبی مانند آرژانتین و برزیل، آبخوان‌ها در مناطق خشک اهمیت زیادی دارند. به عنوان مثال، آبخوان گوارانی که یکی از بزرگ‌ترین منابع آب شیرین جهان است، زیر فشار قرار دارد. با این حال، در این منطقه نسبت به مناطق دیگر جهان، هنوز مشکلات جدی فرونشست یا افت سطح آب به همان میزان مشاهده نشده است.

6- اروپا: در جنوب اروپا به‌ویژه در کشورهایی مانند اسپانیا و ایتالیا، برداشت بی‌رویه از آبخوان‌ها برای کشاورزی و مصرف شهری موجب کاهش سطح آب‌های زیرزمینی شده است. با این حال، بسیاری از کشورهای اروپایی تلاش کرده‌اند با سیاست‌های حفاظت از آب و مدیریت منابع، مصرف آب زیرزمینی را پایدارتر کنند. جواد حیدریان 

 

 

source: تجارت فردا