|
کد‌خبر: 318002

معرفی کتاب

معرفی کتاب ورای ممکن: زندگی من در محدوده مرگ

به منطقه مرگ خوش آمدید، جایی که برای نیرمال پورجا زندگی دوباره را به ارمغان آورد. کتاب ورای ممکن قصه جدال نیروی انسان و طبیعت است. داستان فتح خطرناک‌ترین قله‌های دنیا که مهم‌ترین چیز در آن‌ها نه صعود، بلکه زنده به خانه برگشتن است... این اثر خواندنی در لیست پرفروش‌ترین‌های ساندی‌تایمز قرار دارد.

به منطقه مرگ خوش آمدید، جایی که برای نیرمال پورجا زندگی دوباره را به ارمغان آورد. کتاب ورای ممکن قصه جدال نیروی انسان و طبیعت است. داستان فتح خطرناک‌ترین قله‌های دنیا که مهم‌ترین چیز در آن‌ها نه صعود، بلکه زنده به خانه برگشتن است... این اثر خواندنی در لیست پرفروش‌ترین‌های ساندی‌تایمز قرار دارد.

درباره کتاب ورای ممکن:

تصمیم برای صعود به چند قله موضوع عجیبی نیست، اما اگر این قله‌ها به هشت‌هزارمتری‌ها معروف باشند آن وقت است که هر کوهنورد حرفه‌ای با شنیدن حرف شما از جا می‌پرد. اکسیژن موجود در این ارتفاع به نصف می‌رسد، رقیق بودن هوا باعث می‌شود تصمیم‌های اشتباه بگیرید و بدنتان در فشار جوی و مبارزه با طبیعت پژمرده می‌شود. همچنین غذای محدودی در اختیار دارید و نمی‌توانید به رسیدن نیروهای امدادی امیدوار باشید. با این اوصاف اغراق نیست اگر بگوییم با هر قدمی که برای صعود برمی‌دارید، در واقع به مرگ نزدیک‌تر می‌شوید. اما همیشه افراد جاه‌طلبی پیدا می‌شوند که می‌خواهند - هر چهارده قله را فتح کنند و کتاب ورای ممکن (Beyond Possible) قصه یکی از جاه‌طلب‌ترین افراد دنیا است.

فتح هرکدام از این کوه‌ها حدود یک ماه طول می‌کشد، پس می‌توان حدس زد اگر در فاصله بین دو صعود کار دیگری نکنید به حداقل چهارده ماه زمان نیاز دارید. اما نیرمال پورجا (Nims Purja) اعلام کرد در کمتر از هفت ماه به هر چهارده قله صعود خواهد کرد. اطرافیانش به او گفتند که دیوانه شده، اما پورجا آن‌قدر به قدرت و توانایی خود ایمان داشت که این سفر دیوانه‌وار را شروع کرد.

پورجا در توضیح دلیلش می‌گوید: «در زمان کودکی‌ام در نپال، کفشی برای پوشیدن نداشتم چون خانواده‌ام نمی‌توانستند همچین چیزهایی بخرند. این‌گونه بود که به گورکاها پیوستم، یکی از نترس‌ترین واحدهای ارتش بریتانیا که به‌سختی نیرو می‌گرفت و تعداد انگشت‌شماری در آن دوام می‌آوردند. اما برخلاف انتظار دیگران من در ارتش اولین نفر شدم. مسیرهای زیادی را برای دستگیری افراد مسلح دشمن طی کردم، بارها با سازندگان بمب تروریستی روبه‌رو شدم و در خطرناک‌ترین عملیات‌های نظامی شرکت کردم اما این برای من کافی نبود. من به چالشی بزرگ‌تر نیاز داشتم و اینجا بود که پروژه بعدی‌ام آغاز شد.

هیچ‌کس فکر نمی‌کرد این کار شدنی باشد: صعود به چهارده کوه منطقه مرگ در هفت ماه، در حالی که رکورد قبلی فتح همه آن‌ها هشت سال بود. اما من این رکورد را شکستم و باید بگویم اگر برای رهبری چهار مأموریت نجات خطرناک فراخوانده نمی‌شدم، حتماً این کار را سریع‌تر تمام می‌کردم».

نکوداشت‌های کتاب ورای ممکن:

- اثری برای مستند کردن بهترین و قوی‌ترین حالت روح انسان. (Mail on Sunday)
- فارغ از اینکه عاشق کوهستان هستید یا نه از استقامت و شجاعت نیرمال پورجا حیرت‌زده خواهید شد و دستاوردهای او شما را متاثر خواهد کرد. (تایمز)
- نیرمال پورجا نه تنها قدرت بدنی استثنائی دارد، بلکه یک رهبر با مهارت‌های عالی در مدیریت مالی است. (راینولد مسنر، اولین کسی که هر چهارده قله مرتفع جهان را فتح کرد)
- عظمت موفقیت او شگفت‌انگیز است. (Soldier Magazine)
- این سرباز نپالی یک افسانه زنده است. (Trail Magazine)

کتاب ورای ممکن مناسب چه کسانی است؟

مطالعه این کتاب به تمام طرفداران آثار اتوبیوگرافی و علاقه‌مندان به کوهنوردی توصیه می‌شود.

درباره نیرمال پورجا بیشتر بدانیم:

نیرمال پورجا یک کوهنورد و سرباز متولد نپال است. او پس از خدمت در نیروهای مسلح بریتانیا به‌عنوان یک گورکای نپال و واحد ویژه نیروی دریایی سلطنتی، تصمیم گرفت خود را با فتح چهارده قله با ارتفاع بیشتر از هشت هزار متر به چالش بکشد که شهرتی جهانی برای او به دنبال داشت.

در بخشی از کتاب ورای ممکن می خوانیم:

هیجان زیادی تمامی وجودم را در بر گرفت. «داشتم انجامش می‌دادم!» زمان‌بندی‌مان عالی بود. خورشید در حال طلوع بر فراز رشته‌کوه هیمالیا بود، ولی زمانی که بر فراز قله ایستادم، متفکرانه و بادقت به اطراف نگاه می‌کردم. پاسانگ کمی عصبی به نظر می‌آمد. بادهای شدید در اطراف ما قوت گرفته بودند و هر دو در قدم برداشتن کمی ناپایدار شده بودیم. پاسانگ به من گفت: «نیمز، باید هرچه سریع‌تر برگردیم پایین»!

به او گفتم:« ولی همین الان رسیدیم».

«آره، ولی زمان خطرناکیه! خیلی از کوهنوردها موقع برگشت از قله در هوای نامساعد جونشون رو از دست میدن».

با وجود تجربه کم پاسانگ در صعود به قله‌های مرتفع می‌دانستم که حق با اوست. تعداد بسیار زیادی از حوادث تلخ و ناگوار در اورست رخ داده بود فقط به‌این‌علت که آن‌ها زمان بسیار باارزشی را روی قله برای سلفی گرفتن و به اهتزاز درآوردن پرچم صرف کرده بودند، در حالی که فقط پنجاه درصد مأموریتشان انجام شده بود. مهم‌ترین بخش هر صعودی پایین رفتن از کوهستان به‌سرعت و به سلامتی است. بادهای شدید نیز روی قله اورست با سرعت 160 کیلومتر بر ساعت گزارش شده بودند.

میزان اکسیژنم را بررسی کردم. وضعیت مناسبی داشتم و براساس ساعتم زمان خیلی زیادی برای یک فرود ایمن داشتم. به خودم گفتم که حتما پاسانگ خیلی ترسیده، چون تا امروز هیچ تجربه‌ای روی اورست نداشته است.

 

source: کتابراه