پزشکیان | دولت چهاردهم | رضا رئیسی
چالش پزشکیان: از ماه عسل وفاق تا روزهای سخت | چالشهای دولت چهاردهم: ضرورت تحزب و انسجام درونی برای مواجهه با تندبادها
رضا رئیسی در یادداشت خود به چالشهای دولت چهاردهم به ریاست دکتر مسعود پزشکیان پرداخته است. او معتقد است که در کشورهای مدرن، موفقیت در انتخابات و اداره امور کشور وابسته به تحزب و کار تشکیلاتی است.
یاداشتی از رضا رئیسی
رضا رئیسی در یادداشت خود به چالشهای دولت چهاردهم به ریاست دکتر مسعود پزشکیان پرداخته است. او معتقد است که در کشورهای مدرن، موفقیت در انتخابات و اداره امور کشور وابسته به تحزب و کار تشکیلاتی است.
رضا رئیسی، روزنامهنگار، در یادداشتی که در نوشت
در ممالک راقیه و دولت های مدرن و دموکراتیک، پس از قرن ها نزاع و مجادله بر سر دستیابی به اریکه قدرت، به تجربه آموختند که بهترین مفر و معبر رسیدن به کرسی ها راهکار انتخابات و مراجعه به صندوق رای است، بر همین منوال این نکته را نیز فهم و اندوخته کردند که بهترین راهکار پیروزی در انتخابات، تشکیل و شاکله بخشی قدرت، رتق و فتق امور ملت و نیز بسط و تداوم حضور در عرصه قدرت سیاسی منوط به کار تشکیلاتی و حزبی نظامند و قاعده مدار است.اینگونه هم انتخاب کنندگان هم انتخاب شوندگان می دانند، پیش و پس از نیل به قدرت با چه صورت بندی و چه ظرفیت ها و چه ممکنات و مقدوراتی مواجه هستند و با چه نقشه راه و چه تغییر و تحولاتی مواجه خواهند بود. مسیر شفاف و روشن است و دغدغه و نگرانی در پایینترین رتبه خود قرار دارد و انتخاب شوندگی و انتخاب کنندگی آگاهانه و معطوف به هدف مشخص انجام می گیرددر کشور ما اگر چه ساختار مردم سالارانه و الزامات قانونی معطوف به آن و صندوق رای و انتخابات به رسمیت شناخته شده است اما در فقدان تحزب و تحزب گرایی با هندوانه در بسته ای مواجه هستیم که نمی دانیم منتخب برگزیده ملت در راس هرم اجرایی لزوما قرار است فارغ از شعار و تبلیغات موسم انتخابات و یا گرایش سیاسی مسبوق به سابقه اش، چه اهداف و برنامه هایی را به منصه اجرا گذاشته و با چه ابزار و افراد و بدنه تشکیلاتی می خواهد این برنامه ها را اولویت بندی و در مرحله بعدی عملیاتی کند.
مثلا در آلمان وقتی حزب سوسیال دموکرات پیروز انتخابات می شود، فارغ از برنامه های مشخص و معلوم این حزب که طی سال های متمادی پیرامون آن کار جمعی و کارشناسی شده است، همگان می دانند که کلیت شاکله دولت از افراد متخصص و مشخص این حزب در رسته و حوزه تخصصی برگزیده و عنان امور را در دست می گیرند.بدین سان انتخاب کنندگان نیز می دانند که به چه چیزی رای داده و انتظار چه تغییر رویکرد و نتیجه ای داشته باشند و در صورت ضعف و ناکارآمدی هم در ادوار بعدی اعتماد خود را از حزب متبوع سلب می کنند و…
اما در ایران عزیز و دوست داشتنی ما، در فردای وقتی که فردی به ریاست جمهوری برگزیده می شود، مشخص و معلوم نیست که دولتمردان چه افراد و کسانی هستند و حتی از چه جریان و ساختاری قرار است، عهده دار پیشبرد امور دولت شوند چه رسد به آنکه بدانند برنامه ها و اولویت های منتخب آنان و تیم همراهش در دولت قرار است چه باشد و چه سرنوشتی در زندگی و کسب و کار و معیشت آنان قرار است، رخ بدهد!این مسئله و معضل در دولت چهاردهم بهویژه با توجه به صبغه و عقبه سیاسی دکتر مسعود پزشکیان و برگزاری ناگهانی و غیرمنتظره انتخابات، وضعیت بغرنج تری نیز به خود گرفته است. او هیچ گاه عضویت حزبی نداشته، کار تشکیلاتی نکرده و نیز آمادگی و تدارکات لازم و ضروری برای حضور در راس هرم اجرایی را بسان اسلاف پیشین خود نداشته است.کل پروسه انتخابات نیز طی یک ماه و نیم به فرجام و انجام رسید و از طرف دیگر پزشکیان هم بارها اعلام کرد که وعده نمی دهد و نقشه راه مشخصی هم طی این مدت برای دولت آینده خود ترسیم نکرده و چند کلیدواژه حق و عدالت و انصاف را دستمایه بروز و ظهور انتخاباتی خود داشت.
به هر تقدیر مردم با توجه به جمیع جهات او را برگزیده و سکان امور اجرایی کشور را به دستان وی سپردند، حال انتظار این بود که عطف به همان کلیدواژگان و نیز با بهره گیری از ظرفیت چهره هایی که در همین مدت توانستند، پزشکیان را به مردم باز شناسند، حداقل شاکله دولت تازه بنا و گلوگاه های مهم و راهبردی به کسانی سپرده شود که قرابت فکری و اندیشگی با پزشکیان دارند و می توانند عطف به شناخت از مبانی گفتمانی و سیره عملکردی او دولت حق و عدالت و انصاف را قوام و استحکام بخشند.اینگونه دولت چهاردهم که فراتر از این ماه عسل ابتدایی در آینده بی گمان و خواهی نخواهی با چالش ها و مشکلات مختلف و متنوعی روبرو خواهد بود، حداقل این اطمینان خاطر را داشت که شاکله مرصوصی در برابر تندبادها داشته و سازه درونی آن مستحکم و استوار است و از کسانی سامان گرفته که در برآمدن این دولت نه در هنگامه فتح و ظفر که در روزهای سخت کار و تلاش کارزار انتخاباتی، مایه گذاشته و اصالت فکری و برادری گفتمانی خود را به اثبات رسانده اند.
در غیاب کارکرد احزاب قاعده مند، شاید این بهترین دستمایه برای دولت چهاردهم بود که بیش و پیش از هر زمانی نیازمند ساختار منسجم و مستحکم درون سازه ای بود. البته پزشکیان راه دومی را نیز برگزید و با طرح پروژه «وفاق ملی» خواسته است حداقل در بیرون ساختار، امکان اصطکاک و چالش را به حداقل رسانده و انسجام حداقلی را پیرامون مسیر پیش روی دولت خود فراهم آورد.
اما در این ارتباط لحاظ چند نکته، لازم و ضروری است.انسجام بیرونی هیچگاه هم سطح و همسنگ با شاکله بخشی منسجم ساختار درونی نیست و می تواند تسهیلگر باشد هم حل کننده و مزیت پیشبرنده نخواهد بود.
رقبا و منتقدان دولت بیکار ننشسته و دیر یا زود توپخانه تخریب و انتقاد را فعال خواهند ساخت و در این بزنگاه هاست که عیار همراهی و همنوایی افرادی که باور قلبی و اعتقادی دارند با همراهان در اسب زین شده قدرت مشخص خواهد شد.از این روزهای دولت می توان تعبیر به ماه عسل داشت، بالاخره لختی از انتخابات نگذشته و جو غالب هنوز متاثر از چنین فضایی است و با گذشت زمان و در فراز و فرودهای ناگزیر است که دولت نیازمند مایه گذاری کسانی خواهد بود که بتوانند در تشریح وضعیت و تسکین و مرهم گذاری بر آلام و مشکلات عمومی مردم پیشگام و پیشقدم باشند و بعید است کسانی که قرابت راهبردی با دولت ندارند، متولی چنین وضعیتی باشند.
و در نهایت نیز باید گفت وقتی در دولت چهاردهم به افراد و شخصیت هایی که دغدغه مندی و دلسوزی و همراهی آنان مورد اذعان همگان است، توجه و التفاتی نشود، احتمالا برخی از آنها هم در روزهای سخت نیز همان همراهان تازه الگویی و انگیزه ای برای مایه گذاری نخواهند داشت.در واقع باید گفت عدم بهکارگیری کارآمدان همسو و باورمندان حقیقی به گفتمان حق و عدالت و انصاف پزشکیان، با عقبه و سابقه و کارنامه روشن در این زمینه، بسیار بیش و پیش از آنها، میتواند تبعات و هزینه های فراوانی برای دولت چهاردهم در بازه زمانی میان مدت و بلند مدت داشته باشد، این نکته ای است که دیر یا زود صحت آن بر همگان مشخص خواهد شد.