|
کد‌خبر: 316067

معرفی کتاب | معرفی کتاب قانون غر زدن ممنوع

اگه دوست داری به موفقیت های شغلی دست پیدا کنی این کتاب رو بخون | معرفی کتاب قانون غر زدن ممنوع

برای تحقق موفقیت‌های شغلی و تغییر مکانیسم‌های فرسوده‌ی زندگی‌تان می‌توانید از رهنمودهای این کتاب استفاده کنید.

معرفی کتاب قانون غر زدن ممنوع

برای تحقق موفقیت‌های شغلی و تغییر مکانیسم‌های فرسوده‌ی زندگی‌تان می‌توانید از رهنمودهای این کتاب استفاده کنید.

 روش‌های مثبت برای مقابله با منفی‌گرایی در محل کار

غر زدن درواقع یک نوع اعلام نارضایتی به شکل منفی است که در آن تنها بر چیزهایی که نمی‌خواهیم تأکید داریم. جان گوردون در کتاب قانون غر زدن ممنوع شما را یاری می‌کند این عادت مخرب را ترک کنید تا در عوض انرژی خود را روی چیزی که مایلید به دست بیاورید، متمرکز کنید.

درباره‌ی کتاب قانون غر زدن ممنوع

قبل از اینکه خواندن این کتاب را شروع کنید، بهتر است بدانید نویسنده‌ی این اثر مدت‌ها در زندگی شخصی و کاری‌اش یک آدم غرغروی حرفه‌ای بوده. بنابراین امیدواریم انتظار نداشته باشید جان گوردون (Jon Gordon)، در هیبت یک مرد مثبت‌اندیش لبخند بر لب، آمده باشد نتایج این اخلاق پسندیده‌اش را در موفقیت‌های کاری و خانوادگی خود با شما در میان بگذارد. اتفاقاً برعکس، تغییرات زندگی او از زمانی شروع شد که به‌خاطر روحیه‌ی ناامید و شاکی بودنش از زمین و زمان در خطر طرد شدن از جانب اطرافیانش قرار گرفت. درست در زمانی که همسرش به او گفت اگر قصد ندارد این اخلاقش را ترک کند، از او جدا خواهد شد و همین مسئله مسیر زندگی آقای نویسنده را تغییر داد.

شما قرار است در کتاب قانون غر زدن ممنوع (The no complaining rule)، حاصل تجربیات مردی را بخوانید که یک روز تصمیم گرفت عادت‌های فکری و کلامی خود را تغییر دهد و آنقدر در این بینش تازه از خودش پشتکار نشان داد که نه‌تنها ثمره‌ی آن را در ابعاد مختلف زندگی خود دید، بلکه آن را با آدم‌های دیگر نیز در میان گذاشت.

البته غر زدن و نارضایتی از وضعیت‌های موجود اصلاً یک ویژگی عجیب و غریب یا نادر نیست و همین مسئله است که سبب شده بررسی و موشکافی درباره‌ی چرایی آن مورد نظر نویسنده‌ی کتاب قرار بگیرد. پس اگر به هر دلیل از شرایط کاری و خانوادگی‌تان ناراضی هستید، ابتدا باید بدانید شما حق دارید که برای زندگی خود شرایط بهتری را آرزو کنید. اما آیا فکر می‌کنید ابراز این نارضایتی به شکل مکالمات دلسردکننده‌ی روزانه با خود یا دیگران چقدر می‌تواند به تغییر وضعیت‌های نامطلوب زندگی‌تان کمک کند؟

این همان چیزی‌ست که می‌توانید پاسخش را در کتاب حاضر پیدا کنید. درواقع مشکل این نیست که شما شرایطتتان را دوست ندارید، بلکه مشکل اینجاست که بین حرف‌هایتان فقط از چیزی که نمی‌خواهید حرف می‌زنید. این اخلاق علاوه‌بر کاستن انرژی روانی شما می‌تواند باعث دلسرد کردن اطرافیانتان شود. پس شاید بهتر باشد این‌بار که نسبت به مسئله‌ای عصبانی یا شاکی شدید، کمی بر جملاتی که بر زبان می‌آورید و تفکری که پشت آن‌ها پنهان شده بیشتر تأمل کنید. این کتاب در مسیر متوقف کردن چرخه‌ی معیوب غر زدن یاری‌تان خواهد کرد.

کتاب قانون غر زدن ممنوع ترجمه‌ی امین اصغری است که انتشارات شادن پژواک آن را در اختیار عموم علاقه‌مندان قرار داده است.

کتاب قانون غر زدن ممنوع مناسب چه کسانی است؟

برای تحقق موفقیت‌های شغلی و تغییر مکانیسم‌های فرسوده‌ی زندگی‌تان می‌توانید از رهنمودهای این کتاب استفاده کنید.

با جان گوردون بیشتر آشنا شویم

این نویسنده و سخنران آمریکایی از دانشگاه کرنل فارغ‌التحصیل شد و در حال حاضر درمورد مسائلی همچون مدیریت، فرهنگ، فروش و کار تیمی فعالیت می‌کند. او و مؤسسه مشاوره‌اش به پرورش و تربیت مدیران، شرکت‌ها و تیم‌های مثبت‌اندیش نیز می‌پردازند. کتاب‌های پرفروش و سخنرانی‌های جان گوردون تابه‌حال الهام‌بخش خوانندگان و مخاطبان بسیاری در سرتاسر دنیا بوده است.

وی تاکنون آثار گوناگونی در زمینه‌ی موفقیت و خودسازی نوشته که از آن میان می‌توان به کتاب‌های «اتوبوس انرژی»، «شما ابتدا در رخت‌کن پیروز می‌شوید»، «نجار»، «سگ مثبت»، «قدرت یک تیم مثبت»،«دانه‌ی قهوه» و «مثبت فکر کن» و... اشاره کرد. برخی از این آثار در لیست کتاب‌های پرفروش دنیا قرار دارند.

در بخشی از کتاب قانون غر زدن ممنوع می‌خوانیم

دَن گفت: «می‌دانید، مشکل ما، منفی‌نگری است و نباید کسی را جز خودمان مقصر بدانیم. معتقدم که هرکجا که خلائی پیدا شود، منفی‌نگری آن را پر خواهد کرد. و متأسفانه، در هر سازمانی، در ارتباط بین رهبران و کارمندان و تیم‌های مختلف و نیز اعضای تیم‌ها می‌توان این خلأها را یافت. این اتفاق همه‌جا رخ می‌دهد: در تیم‌های ورزشی، تیم‌های کاری، تیم‌های خانوادگی. در این خلأها، منفی‌نگری شروع به رشد می‌کند و درنهایت، اگر جلوی آن را نگیریم، مثل سرطان، گسترش می‌یابد.

به‌عنوان تیم اجرایی، وظیفه داریم که تمام تلاش خود را بکنیم تا از ایجاد این خلأها جلوگیری کنیم و در صورت ایجاد خلأ، بلافاصله آن را با ارتباط مثبت و انرژی مثبت پرکنیم. افراد فقط نمی‌خواهند که دیده و شنیده شوند، بلکه می‌خواند بشنوند و ببینند، و اگر احساس نکنند که جزئی از شرکت هستند، بدترین حالت را تصور کرده و مطابق با آن عمل خواهند کرد.

«آرزو چندین بار نزد من آمد و پیشنهاد داد که پروسه ارتباطی و فرهنگ شرکتی را بهبود ببخشیم و به مسائل کارمندان رسیدگی کنیم و صادقانه بگویم که به حرفش توجهی نکردم و کاری دراین‌باره انجام ندادم. درنتیجه، خلأ بزرگی ایجاد شد و منفی‌نگری شدت گرفت و روحیه کارمندان تخریب شد و درنهایت به وضعیت کنونی انجامید. این مشکل، به چند وبلاگ‌نویس منفی‌نگر محدود نمی‌شود. آن‌ها فقط علائم بیماری هستند. مسئله باطری‌ها هم از همین‌جا ناشی می‌شود. مسئله اصلی ما، منفی‌نگری و فرهنگ منفی‌بافی ماست و باید فوراً آن را برطرف کنیم.»

جیم نگاهی به او کرد و دل آرزو فروریخت. آرزو داوطلب این کار شد ولی در اعماق وجودش احساس می‌کرد که حتی قادر نیست زندگی خودش را مدیریت کند، چه برسد به اینکه در رفع مشکل شرکت به دَن کمک کند.

source: کتابراه