بمباران اتمی | بمباران اتمی هیروشیما
بازمانده بمباران اتمی هیروشیما سکوت خود را شکست | خاطرات میکیو سایکی از لحظه انفجار بمب اتمی +تصویر
میکیو سایکی ۹۲ ساله، تمام جزئیات ترسناک لحظه انفجار بمب اتمی مرگبار در سال ۱۹۴۵ را بازگو کرده است. سایکی پس از ۸۰ سال احساس گناه ناشی از بازماندگی از مرگ، بالاخره توانست داستان دلخراش خود را بازگو کند.
بازمانده بمباران اتمی هیروشیما سکوت خود را شکست
میکیو سایکی ۹۲ ساله، تمام جزئیات ترسناک لحظه انفجار بمب اتمی مرگبار در سال ۱۹۴۵ را بازگو کرده است. سایکی پس از ۸۰ سال احساس گناه ناشی از بازماندگی از مرگ، بالاخره توانست داستان دلخراش خود را بازگو کند.
یک بازمانده از بمباران اتمی هیروشیما، پس از گذشت ۷۹ سال از این حادثه ویرانگر، سکوت خود را شکست.
میکیو سایکی ۹۲ ساله، تمام جزئیات ترسناک لحظه انفجار بمب اتمی مرگبار در سال ۱۹۴۵ را بازگو کرده است.
سایکی از اجساد سوختهای که در خیابانها پخش شده و خانههایی که به کلی فرو ریخته بودند، سخن گفت.
برآورد شده که حدود ۱۴۰ هزار نفر در بمباران اتمی هیروشیما و ناگاساکی توسط آمریکا در پایان جنگ جهانی دوم جان باختند.
اما مرگ چندین هزار مرد، زن و کودک، آغاز درد و رنجی بود که تقریباً هشت دهه به طول انجامید.
داستانهای هولناکی از «مردمان تمساحی» که در میان ویرانههای پرتوزا پرسه میزدند، هنوز در حافظه بازماندگان این فاجعه مرگبار باقی مانده است.
بسیاری از آنها مجبور بودند که با سوختگیهای شدید و بیماریهای ناشی از تشعشعات هسته ای زندگی کنند.
سایکی پس از ۸۰ سال احساس گناه ناشی از بازماندگی از مرگ، بالاخره توانست داستان دلخراش خود را بازگو کند.
سایکی صبح ۶ اوت ۱۹۴۵ را اینگونه توصیف میکند:
در حال پوشیدن کفشهایم بودم که یک نور درخشان دیدم. همهچیز سفید و سپس به طور کامل سیاه شد و خانه فرو ریخت.
سایکی که اکنون مردی سالخورده است، هنگام این حادثه یک دانشآموز ۱۳ ساله بود.
پدر سایکی روی یک پل پرت شد و صورتش دچار سوختگی شدید شد و ۳۶۹ دانشآموز و کارمند مدرسهاش جان خود را از دست دادند.
روز بعد، سایکی به همراه دوستانش به مدرسه رفتند تا هر طور که میتوانستند کمک کنند.
او به یاد میآورد که در مسیر به سوی هجییاما، شاهد صحنه های غیرقابل تصوری بوده که مجبور بود در باقی عمرش با آنها زندگی کند.
اجساد سوخته در هر دو طرف جاده، تا پای تپه صف کشیده بودند. قربانیان دیگر در رودخانهها شناور بودند و ساختمانها فرو میریختند.
برخی از بازماندگان که شرایط بسیار وخیمی داشتند، بعدها «مردمان تمساحی» نامیده شدند.
آن ها به دلیل اثرات پس از انفجار هستهای، صورت و چشم نداشتند، به طور وحشتناکی سوخته بودند و گفته میشد که پوستشان سیاه، ترک خورده و فلسدار شده بود؛ درست مانند یک تمساح.
این مناظر ترسناک برای سایکی بیش از اندازه طاقتفرسا بود.
او به خانه بازگشت و برای ۷۹ سال از بازگو کردن این حوادث خودداری کرد.
برای زنده ماندنم احساس گناه داشتم. برای کسانی که مردند، متاسف بودم. میدانستم باید درباره آن صحبت کنم، اما نمیخواستم.
این اولین و تنها باری بود که سلاحهای هستهای در جنگ مورد استفاده قرار گرفتند.
این حملات به جنگ جهانی دوم پایان داد، اما استفاده از این سلاحها برای مدتها موضوعی بحثبرانگیز در سطح جهان بوده است.
برخی معتقدند که این بمباران با پایان دادن به جنگ، در درازمدت جان افراد بیشتری را نجات داده است.
اما برخی دیگر می گویند که استفاده از بمب اتمی با اثرات طولانیمدتش به دلیل مرگ تعداد زیادی از غیرنظامیان هرگز قابل توجیه نیست.